borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دهم»
سوگواره اميرالمؤمنينﹸ هنگام دفن صديقه طاهرهﹴ

از سخنان امام7 است كه به هنگام دفن سيده زنان جهان، فاطمه3 خطاب به رسول اللّه6 در كنار قبر پيامبر6 بيان كرد.

اين گفتار امام7 به قدر كافى گوياست؛ سخنى است كه از سوز دل مولا7 به هنگام دفن حضرت فاطمه زهرا3 حكايت مى‌كند. درد دلى است پر سوز و گداز كه مولا7 با پيامبر اكرم6 درباره مصائب زهرا3 از يك‌سو و مصيبت خودش
- به سبب فراق زهرا3 - از سوى ديگر، حكايت دارد و بخشى از حقايق مهم تاريخى صدر اسلام را به صورت غيرمستقيم؛ امّا گويا و پرمعنا منعكس مى‌كند كه شرح آن در پايان تفسير اين كلام خواهد آمد.

***

اميرالمؤمنين7 مي‌فرمايد:

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّـهِ عَنِّي‏، وَ عَنِ ابْنَتِكَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِكَ، وَ السَّرِيعَةِ اللَّحَاقِ بِكَ، قَلَّ، يَا رَسُولَ اللَّـهِ، عَنْ صَفِيَّتِكَ صَبْرِي، وَ رَق‏ عَنْهَا تَجَلُّدِي، إِلَّا أَنَّ فِي التَّأَسِّي‏ لِي بِعَظِيمِ فُرْقَتِكَ، وَ فَادِحِ مُصِيبَتِكَ، مَوْضِعَ تَعَزٍّ، فَلَقَدْ وَسَّدْتُكَ فِي مَلْحُودَةِ قَبْرِكَ ، وَ فَاضَتْ بَيْنَ نَحْرِي وَ صَدْرِي نَفْسُكَ، فَ «إِنَّا لِلَّـهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ» فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهِينَةُ! أَمَّا حُزْنِي فَسَرْمَدٌ، وَ أَمَّا لَيْلِي فَمُسَهَّدٌ، إِلَى أَنْ يَخْتَارَ اللَّـهُ لِي دَارَكَ الَّتِي أَنْتَ بِهَا مُقِيمٌ. وَ سَتُنَبِّئُكَ ابْنَتُكَ بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا، فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ، وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ؛ هَذَا وَ لَمْ يَطُلِ الْعَهْدُ، وَ لَمْ يَخْلُ مِنْكَ الذِّكْرُ، وَ السَّلَامُ عَلَيْكُمَا سَلَامَ مُوَدِّعٍ، لَا قَالٍ وَ لَا سَئِمٍ، فَإِنْ أَنْصَرِفْ فَلَا عَنْ مَلَالَةٍ، وَ إِنْ أُقِمْ فَلَا عَنْ سُوءِ ظَنٍّ بِمَا وَعَدَ اللَّـهُ الصَّابِرِين‏.  

ترجمه‌

«سلام و درود بر تو اى رسول خدا از سوى خودم و از سوى دخترت (زهرا) كه هم‌اكنون در جوار تو فرود آمده و به سرعت به تو ملحق شده است. اى رسول خدا! از فراق دختر برگزيده و پاكت پيمانه صبرم لبريز شده و طاقتم از دست رفته است، هر چند پس از روبه‌رو شدن با غم بزرگ فراق و مصيبت دردناك تو، اين مصيبت براى من قابل تحمّل شده است. (فراموش نمى‌كنم) من تو را با دست خود در ميان قبر نهادم و هنگام رحلتت، روح تو در ميان گلو و سينه من روان شد «ف «إِنَّا لِلَّـهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»[1]؛ ما از خداييم و به سوى او باز مى‌گرديم».

(اى رسول خدا) امانتى كه به من سپرده بودى هم‌اكنون بازپس‌داده شده و گروگانى‌ كه نزد من بود گرفته شد؛ ولى اندوهم جاودانى است و شب‌هايم همراه بيدارى و بى‌قرارى؛ تا آن زمان كه خداوند منزلگاهى را كه تو در آن اقامت گزيده‌اى برايم برگزيند (و به تو ملحق شوم) (اى رسول خدا) به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امّت تو در ستم كردن به وى دست به دست هم داده بودند.

سرگذشت دردناك او را بى‌پرده از او بپرس و خبر اين حوادث را از وى بگير.

اين حوادث دردناك در زمانى رخ داد كه هنوز مدّت زيادى از رحلت تو نگذشته و يادت فراموش نگشته بود. درود خدا بر شما هردو باد، درود و سلام وداع كننده؛ نه سلام (و وداع) ناخشنود خسته‌دل، اگر از كنار قبرت باز گردم به سبب ملالت نيست و اگر اقامت گزينم و گريه و زارى سر دهم هرگز به جهت سوءظن به وعده نيك خداوند در مورد صابران و شكيبايان نمى‌باشد».

 


[1] . بقره، آيه 156.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: