borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دهم»
5. زمان شهادت بانوى اسلام‌

نه تنها در مكان دفن آن يادگار پيامبر گفتگوست، در تاريخ وفات آن حضرت نيز اختلاف است.

طبق روايت معروفى[1] از امام صادق7؛ آن حضرت در سال يازدهم هجرى با گذشت 75 روز از رحلت پدر بزرگوارش ديده از جهان فروبست: با توجّه به اينكه رحلت پيامبر اكرم در 28 صفر واقع شده بايد شهادت آن بانوى عزيز در يكى از سه روز سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم ماه جمادى الاولى واقع شده باشد (با در نظر گرفتن احتمال تمام يا ناقص بودن ماه‌هاى وسط).

در حديث ديگرى آمده است كه آن بانوى گرامى در روز سه ‌شنبه سوم جمادى الآخر سنه يازدهم هجرت چشم از جهان بربست‌[2] و اين حديث مطابق عقيده كسانى است كه مى‌گويند فاصله ميان رحلت پيامبر و شهادت حضرت زهرا3 95 روز بود.

در ذيل اين حديث آمده است : سبب وفات آن حضرت اين بود كه قنفذ غلام عمر به دستور وى، حضرت را به غلاف شمشير مضروب ساخت و به دنبال آن محسنش را سقط كرد و بيمارى شديد پيدا كرد (و سرانجام به شهادت رسيد)».[3]

مرحوم علّامه مجلسى در زاد المعاد از اين قول درباره زمان وفات آن حضرت به عنوان روايتى معتبر نقل كرده است. سپس اضافه مى‌كند: شيخ طوسى و سيّد بن طاووس و ديگران نيز همين را پذيرفته‌اند و گر چه اين روايت با روايت 75 روز منافات دارد؛ ولى چون مشهور و روايتى معتبر، پشتوانه آن است، بايد روز سوم جمادى الثانى به مراسم تعزيت آن حضرت قيام كرد.[4]

 

حکايت شده علامه سيد باقر بن حجت سيد محمّد موسوی هندي متوفاي 1329 در خواب حضرت صاحب الامر4 را مشاهده مي‌کنند در شب عيد غدير در حالي که حضرت حزين و درهم شکسته‌اند. به حضرت عرض مي‌کنند که: چه مي‌بينم آيا در چنين روزي شما حزين هستيد در حالي که مردم در سرور و شادي‌اند به مناسبت روز غدير!

حضرت فرمودند: به ياد مادرم فاطمه زهرا و حزن او افتادم. سپس بيت شعري فرمودند:

لا ترانى اتخذت لا و علاها

 

 

بعد بیت الاحزان بیت سرور

 

«سوگند به شرف مقام آن حضرت مرا نخواهى دید که پس از بیت الاحزان خانه خوشى بگیرم.»

سؤال: آيا حضرت فاطمه زهرا3 در چه ايامي قدم به بيت الاحزان گذارد؟ طبق روايت حضرت فضه3، حداقل هشت روز بعد از شهادت خاتم الانبيا6. یعنی وقتی که حضرت را مجبور به خروج از خانه خود براي گريستن نمودند. و اساساً سبب گريه حضرت صديقه طاهره همين مصائبي بود که در ايام محسنيه و بعد از شهادت حضرت رسول بر ايشان وارد آمد.

آري او که امام من و شما هست، يعني حضرت بقية‌الله الاعظم حتي در شب عيد غدير که عيدالله الاکبر مي‌باشد، محزون در اين غم و مصيبت است. و به عزت و جلالت مادرش سوگند مي‌خورد که بعد از قدم گذاردن مادرش به بيت الاحزان قدم به خانه و بيت سروري نمي‌نهد! حال در چنين ايامي که اين مصائب بر مادر شهيده‌اش وارد شده است در ايامي که قدم به بيت الاحزان مي‌گذارد امام ما چه حالي دارد؟! و محب اين امام بايد به تبع امام خويش چگونه باشد؟!

سيد باقر مي‌گويد: پس از آنکه از خواب بيدار شدم اين قصيده را سرودم.

 

كـلُّ غَـدْرٍ وقــولِ إفْــكٍ وزُورِ

 

 

هو فَـرْعٌ عـن جَحْدِ نصِّ الغـديـرِ

 

فتَبّـصْر تُبصِرْ ـ هداكَ إلـى الحـق

 

 

قِ، ليـس الأعـمى بـه كـالبصـيرِ

 

ليـس تَعمـى العيـونُ لكـنّـما تَعْـ

 

 

ـمى القلوبُ التي انطَوَتْ في الصدورِ

 

يـومَ أوحـى الجلـيلُ يـأمـرُ طـه

 

 

ـ وهْوَ سـارٍ ـ أنْ مُرْ بتركِ المسيرِ

 

حُطَّ رَحْلَ السُّـرى على غيـرِ مـاءٍ

 

 

وكَلا، فـي الفَـلا، بِحَـرِّ الـهجيـرِ

 

ثـمّ بَلِّـغْـهُـمُ وإلاّ فـمـا بَـلَّـغْـ

 

 

ـتَ وحيـاً عـن اللـطيف الخبـيرِ

 

أقِـمِ المـرتضى إمـامـاً علـى الـ

 

 

خَلْقِ، ونوراً يجـلو دُجـى الدَّيجـورِ

 

فَـرَقــى آخِــذاً بكــفِّ علـيٍّ

 

 

منبـراً كـان مِـن حَـدوجٍ وكُـورِ

 

إنّ هــذا أميـرُكــم وولـيُّ الـ

 

 

أمـرِ بعـدي، ووارثـي ووزيـري

 

هـو مَـولـىً مَـنْ كـنـتُ مَـولا

 

 

ه مِـن الله فـي جـمـيـع الأمـورِ

 

بـايَعُـوهُ. . وبعـدهـا طَلَـبوا البيـ

 

 

ـعـةَ منـه، للهِ رَيْـبُ الـدُّهـورِ!

 

. . إلى أن يقول: 

 

 

أفصَبْراً يـا صاحبَ الأمـرِ والخَطْ

 

 

ـبُ جليلٌ يُذيبُ قلبَ الصَّـبورِ ؟!

 

كـم مُصـابٍ يطولُ فيـه بيـاني

 

 

قد عَرا الطُّهْرَ في الزمانِ القصيرِ!

 

وكـأنّـي بـه يقـول ويـبـكي

 

 

بسُـلُـوٍّ نَـزْرٍ ودمـعٍ غـزيـرِ:

 

( لا تـرانـي آتّخذْتُ لا وعُلاهـا

 

 

بعد بيتِ الأحزانِ بيتَ سـرورِ

 

 


[1] . كافى، ج 1، ص 458، ح 1؛ و بحار الانوار، ج 43، ص 215. مرحوم علّامه مجلسى در شرحى كه بعد از حديث 47 نگاشته، مى‌نويسد : «في الخبر الصّحيح أنّها عاشت بعد أبيها خمسة و سبعين يوما».

[2] . بحار الانوار، ج 43، ص 170، ح 11.

[3] . همان مدرك.

[4] . زاد المعاد، ص 456.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: