borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دهم»
اتمام حجّت حضرت زهراﹴ با مردم

حضرت زهرا3 وقتی ديدند ابوبكر همۀ تقصيرها را به گردن مردم انداخته است رو به حاضران نموده و می‌‌فرمايد:

«فَالْتَفَتَتْ فاطِمَةُ3 إلَی النّاسِ وَ قالَتْ: مَعاشِرَ النّاسَ الْمُسْرِعَةِ إلی قيلِ الْباطِلِ الْمُغْضِيَةِ عَلَی الْفِعْلِ الْقَبيحِ الْخاسِرِ «أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أمْ عَلی قُلُوبٍ أَقْفالُها»[1]كَلا بَلْ رانَ عَلي قُلُوبِكُمْ ما أَسَأْتُمْ مِنْ أَعْمالِكُمْ فَأَخَذَ بِسَمْعِكُمْ وَ أَبْصَارِكُمْ وَ لَبِئْسَ ما تَأَوَّلْتُمْ وَ ساءَ ما بِهِ أَشَرْتُمْ وَ شَرَّ ما مِنْهُ اعْتَضْتُمْ لَتَجِدُنَّ وَ اللّـهِ مَحْمِلَهُ ثَقيلاً وَ غِبَّهُ وَبيلاً إِذَا كُشِفَ لَكُمُ الْغِطَاءُ وَ بانَ ماوَراءَهُ الضَّراءُ «وَ بَدالَكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَحْتَسِبُونَ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْمُبْطِلُونَ». [2]

يعني: پس حضرت فاطمه3 رو کرد به مردم و فرمود : «ای مسلمانانی كه خيلی سريع به طرف گفته‌های باطل رفتيد و در مقابل كار زشتی كه زيان‌بار است، چشم خود را بر هم گذاشتيد، «آيا در قران تدبّر نمی‌كنيد يا آن كه بر دل‌های شما قفل زده شده است؟» بلكه اين كارهای زشت شماست كه سبب شد دل‌های شما را زنگار بگيرد چشم و گوش شما بسته شود. تأويل بدی كرديد و آنچه در عوض گرفتيد شرّ است. به خدا سوگند بار سنگينی را به دوش گرفتيد و عاقبت آن وخيم است زمانی كه پرده‌ها كنار رود، آن وقت سختی‌های پشت پرده ظاهر می‌‌شود «و از ناحيۀ پروردگار چيزهايی بر شما روی می‌‌كند كه گمانش را هم نمی‌‌برديد در آنجاست كه زيانكار آن‌هايی بودند كه راه باطل را طی كردند».

با توجه به اين كه ابوبكر تقصيرها را به گردن مردم انداخت و در آن مجلس هم كسی انكار نكرد و همه سكوت كردند پس جا داشت كه حضرت مخاطب خود را مردم قرار دهد و به آن‌ها خطاب كند.

در اين قسمت، حضرت زهرا3 به چند نكته اشاره می‌‌فرمايند؛ اوّل آنكه، چون ابوبكر مردم و نظر مردم را دليل و عامل غصب خلافت و فدك مطرح كرد. حضرت به مردم رو می‌‌كند و می‌‌فرمايد: اين شخص دارد گناه را به گردن شما می‌‌اندازد، پس شما مردم، تهمتی باطل را كه به پدر من زد قبول كرديد و اعتراض نكرديد و سپس از آيۀ قرآن استفاده می‌‌كند و می‌‌فرمايد: آيا در قرآن تدبّر و دقّت نمی‌‌كنيد يا اين كه دقّت می‌‌كنيد امّا چيزی نمی‌‌فهميد؟ يعنی؛ يا تو به خورشيد نگاه نمی‌‌كنی يا اين كه كور هستی كه نور روشن آن را نمی‌‌بينی.

ببينيد چقدر مستدل بحث می‌‌كند و می‌‌فرمايد: يا شما به قرآن توجه نكرده‌ايد كه مقصّريد، يا اين كه توجّه كرده‌ايد و درنمی يابيد پس باز هم مقصّريد، راه سوّمی هم نيست، اين روش، هم منطقی است هم مستند به آيات قرآن. در تاريخ آمده كه حضرت زهرا3 در پاسخ به سؤالات فضّه نيز تماماً از آيات قرآن استفاده كرد و اين نتيجۀ نفوذ كلام الهی در پيكرۀ ايشان است.

به هرحال حضرت مردم را در حصر قرار می‌‌دهد كه يا اصلاً در قرآن تدبّر نمی‌‌كنيد و يا بر قلب‌‌های شما قفل زده شده و نتيجۀ هر دو وضع روشن است، يعنی اگر در قرآن تدبر كرده بوديد، تكليف خلافت و ارث هر دو برای شما روشن می‌‌شد.

بعد، خود حضرت از قرآن كريم پاسخ می‌‌دهد؛ كه شما همان دومی هستيد يعنی اعمال زشت شما باعث شده كه گوش و چشم شما حرف حق را نمی‌‌پذيرد و از هم تشخيص نمی‌‌دهد و قلب‌‌های شما را زنگار گرفته است و اين اشاره به آثار وضعی گناه در باطن انسان است. اين يك مسئلۀ مهم است و خدا آن روز را نياورد كه مسلمانی قرآن بخواند امّا از معارف آن بی بهره بماند، يا نعوذ بالله در جهت مخالف قرآن حركت كند.

سپس حضرت می‌‌فرمايد: شما مردم كار بدی كرديد كه به نام اسلام، اسلام را كوبيديد و آن را از مسير اصلی‌اش منحرف كرديد. آنچه شما كرديد بد است و بد بادا آنچه شما به آن اشاره كرديد؛ يعنی عاقبت كار شما به بد جايی منتهی شده كه به نام اسلام، اسلام را از مسير خود منحرف كردن و دين را از بين بردن است.

منظور حضرت از اشارۀ مردم همان سكوت آن‌ها در مجلس است كه ای مردم! شما با همين سکوتتان و هيچ نگفتن‌تان عملاً حرف‌‌های اين گروه غاصب را تأييد می‌‌كنيد، امّا بدانيد آنچه در عوض اين سكوت و قبولتان گرفتيد بد است؛ يعنی شما در مقابل اين سكوتتان اين حق السّكوت را گرفته‌ايد كه زندگی تان راحت و بی دردسر باشد چون لازمه دفاع از حق مبارزه است، زخم جراحت و كشته شدن دارد، از بين رفتن زندگی دارد امّا شما زندگی راحت را در مقابل سكوتتان گرفتيد. ولی به خدا كه بار سنگينی بر دوش خود نهاديد، باری كه عاقبت وخيمی در قيامت دارد.

امّا اين حقيقت؛ روزی بر شما فاش می‌‌شود كه پرده‌ها كنار رود و سختی‌‌های پشت پرده بر شما ظاهر گردد و چيزهايی از ناحيه خدا بر شما وارد شود كه اصلاً گمان نمی‌‌كرديد و احتمال نمی‌‌داديد و در آنجا فقط صاحبان باطل زيان می‌‌كنند.

آنجا خواهيد فهميد كه اين زندگی چند روزه و چند لحظه‌ای دنيا ارزش آن را نداشت كه حق را پايمال كنيد و مسير شيطانی را به جای مسير الهی برای خود و همگان انتخاب كنيد، می‌‌فهميد كه اين راحت طلبی‌ها ارزش نداشت.



[1] . سوره محمّد، آيه 24.

[2] . سوره غافر، آيه 87.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: