بحث در اين بود كه آن عالم، عالم اشراق است، و عالم نور است؛ و بنابراين هيچيك از موجودات آن عالم از موجود ديگري محجوب نيستند، و همه چيز براي همه چيز ظاهر و بارز است.
در اينجا يك سؤال پيش ميآيد، و آن اينكه: افرادي كه از اين دنيا به آن عالم ميروند و از اهل معصيتند، و از اهل شقاوتند، و از اهل كفرند، و در آنجا مورد غضب پروردگار واقع ميشوند و در آتش دوزخ به پاداش اعمال خود گرفتار ميگردند؛ آنها حالشان چطور است؟
با آنكه آنجا عالم اشراق و نور است، آيا وجود آنها هم نوراني است و مُشرِق است؟ يا نه، ظلماني است؟ و اگر وجود آنها نوراني باشد، پس عذاب و گرفتاري و در تحت اسماء جلاليّۀ پروردگار واقع شدن يعني چه؟ و اگر وجود آنها ظلماني باشد، با فرض اينكه سنخۀ آن عالم، نور و اشراق است و ظهور و بروز است، چگونه وجود ظلماني آنها با آن عالم نور و اشراق سنخيّت دارد؟
و امّا پاسخ اين پرسش:
افرادي كه از دنيا ميروند، هر چه در دنيا كسب كنند با همان ميروند:
﴿لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها مَا اكْتَسَبَتْ﴾.[1]
«براي هر نفسي است آنچه از خوبيها به جا آورده است، و بر عهده و ذمّۀ اوست آنچه از بديها كسب كرده است. »
﴿وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى * وَ أَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرى﴾.[2]
«و نيست براي انسان مگر آنچه را كه در آن سعي كرده است، و به زودي نتيجۀ سعي و كوشش او ديده ميشود. »
بنابراين هر درجهاي كه انسان در آن عالم به دست ميآورد، در اثر أعمالي است كه در اينجا انجام داده؛ منتهي آن عمل در آنجا ظهور و بروز دارد. و اگر هم در عالم برزخ انسان داراي ترقّي باشد، و يا پس از مردن در نامۀ عمل او چيزهائي نوشته شود، بالاخره در نتيجۀ أعمالي است كه در دنيا انجام داده و اثرات واقعي داشته است؛ وگرنه في حدّ نفسِه آن عالم، عالم فعل و كار نيست.
﴿الْيَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ؛ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَل﴾.[3]
«امروز روز عمل است و حسابي نيست؛ و فردا روز حساب است و كرداري نيست. »
پس انسان در دنيا هر عملي كه داشته باشد، يا عمل بد و يا عمل خوب؛ و هر نيّتي كه داشته باشد، و هر غريزهاي كه او را به سمتي دعوت كند، و هر عقيدهاي كه نفس خود را بر آن نهاده باشد، تا موقع مردن است كه قابل تغيير و تبديل است؛ ولي چون بميرد، نفس او مُهر ميشود، و نامۀ عمل بسته ميشود، و بر اساس عملي كه انسان در دنيا انجام داده است در آنجا محاسبه ميشود.
[1] . قسمتي از آيۀ 286، از سورۀ 2: البقرهٔ.
[2] . آيۀ 39 و 40، از سورۀ 53: النّجم.
[3] . «بحار الانوار» طبع حروفي، ج 77، ص 425.