از اين بيان روشن مىگردد كه جملات چهارگانه آيه، يعنى جمله: ﴿وَ عُرِضُوا ...﴾ و جمله ﴿لَقَدْ جِئْتُمُونا ...﴾ و جمله ﴿بَلْ زَعَمْتُمْ﴾ و جمله (و وضع الكتاب ...) چهار نكته اساسى را افاده مىكنند كه از تفصيل جريانات روز قيامت خلاصه گيرى شده، و اجمال آنچه را كه بين آنان و پروردگارشان از هنگام خروج از قبر تا فيصله يافتن حساب رخ مىدهد ذكر مىفرمايد.
پس جمله ﴿وَ عُرِضُوا عَلى رَبِّكَ صَفًّا﴾ اشاره به سه نكته است، اول؛ اينكه خلائق ناگزير از حشر به سوى پروردگار خويشند، و به حكم اجبار، بدون اينكه خود اختيارى داشته باشند عرضه بر پروردگار خود مىشوند. و ثانيا؛ اينكه كفار در آن روز و در آن لقاء كرامت و حرمتى نخواهند داشت كه تعبير جمله ﴿عَلى رَبِّكَ﴾ نيز اشعار به اين معنا دارد.[1]
سوم؛ اينكه انواع تفاضل و برتريها و احترامات دنيوى كه خود مردم به اوهام و افكار كوتاه مادى خود تراشيدهاند و مثلا يكى را به خاطر دودمانش و يكى را به خاطر ثروتش و يكى را به خاطر مقامش از ديگران برتر مىشمرند، همه از بين مىرود و آن روز همه در يك صف و يك رديف و بدون اينكه کسي امتيازى بر ديگري داشته باشد، محشور مىگردند. امتياز، تنها بر ملاك عمل است، و در اين هنگام است كه مىفهمند در زندگى دنيا خطا كردند و به بيراهه رفتند لا جرم به امثال ﴿لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى ...﴾ خطاب مىشوند.
[1]. و گرنه مىفرمود: ﴿عَلى رَبِّهِمْ﴾ همچنان كه در باره مؤمنين فرموده: ﴿جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ﴾ و نيز فرموده: ﴿أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ﴾ و يا سياق سابق را كه سياق تكلم بود رعايت مىكرد و مىفرمود (عُرِضُوا علينا).