منافقين در قيامت در ظلمات محضند، و در عَقَبات تاريك و كوره راههاي سخت و صعب گرفتارند. در عقبات و كوره راههائي كه به مجرّد يك لغزش در ته درّۀ جهنّم واقع ميشوند و خواهند شد، نه نورِ خارج هست كه آنها را به راه هدايت كند و نه نور باطن خود آنها.
﴿ظُلُماتٌ بَعْضُها فَوْقَ بَعْضٍ﴾.[1]
«ظلمت به روي ظلمت، ظلمتهاي متراكم و انبوه، آنان را احاطه ميكند. »
اين منافقين و منافقات به مردان مؤمن و زنان مؤمنه ميگويند: شما به ما نظر بيندازيد تا ما از نور شما اقتباس كنيم، يعني قَبَسي برداريم، مشعلي بگيريم، پرتوي از اين نور به ما عائد گردد؛ ﴿انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِكُمْ﴾.
پاسخ ميآيد كه: شما به پشت سر خود (به دنيا) برگرديد! و از آنجا نور بياوريد! ﴿قيلَ ارْجِعُوا وَراءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً﴾. اينجا كسي نور به دست نميآورد؛ آن كس كه نور دارد، از دنيا با خود آورده است، و خود شما بايد نور داشته باشيد كه نداريد.
آن مؤمنين و مؤمناتي را كه ملاحظه ميكنيد نور دارند، آنها نور را با خود از دنيا آوردهاند؛ نور خود آنهاست.
منافقين چون كلام رسول الله را نپذيرفتند، و از طرف ديگر با خدعه و حيله كه همان نفاق است دست به خرابكاري ميزدند، در دَرْكِ أسفل از آتش مكان دارند؛ تقاضاي نور هم ميكنند كسي به آنان اعتنا نميكند.
و امّا مؤمنان ﴿ لَـهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ﴾؛[2] پيوسته نور آنها و أجر آنها با خود آنهاست. هر كس به اندازۀ سعه و ظرفيّت ايماني خود از عالم نور بهرهند است.
نور هم مانند آب، نهر و رودخانه و درياچه و دريا و اقيانوس دارد؛ مؤمنان صاحب يقين در درياها و اقيانوسهاي نور غوطهورند؛
﴿نُورٌ عَلى نُورٍ﴾.[3]
تمام نورهاي متراكم و شفّاف؛ نوري به روي نوري، مؤمنين را فرا ميگيرد.
اينچنين افراد كه ايمان آوردهاند و با نور خدا در ميان مردم مشي ميكنند، در اجتماعات شركت مينمايند، معاشرت ميكنند، نكاح ميكنند، تجارت و زراعت و صناعت مينمايند، سفر ميكنند، ميخوابند و بيدار ميگردند؛ همۀ اين اعمال با نور خداست؛ با دل آگاه و چشم بيناست؛ از روي بصيرت و آگاهي دل و وجدان اين كارها را ميكنند.
[1] . قسمتي از آيۀ 40، از سورۀ 24: النّور.
[2] . قسمتي از آيۀ 19، از سورۀ 57: الحديد.
[3] . قسمتي از آيۀ 35، از سورۀ 24: النّور.