عدالت اجتماعی از پایههای اساسی یک حکومت دینی بوده و از میان انواع عدل، قرآن با اختصاص 16 آیه به عدالت اجتماعی، بیشترین تأکید را بر این
نوع از عدالت نموده، تا آنجا که خداوند آنرا رسالت عمومی پیامبران بیان
داشته است :
«به تأکید پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به عدالت برخیزند».[1]
بدین ترتیب اگرچه ظلم در همهی انواع خود گناه و مستحق مجازات است، ولی ظلم اجتماعی از بالاترین انواع ظلم به شمار میرود که نه تنها اعتراض قلبی و زبانی، بلکه گاهی فدا کردن مال و جان هم برای آن واجب میگردد. بنابر این، اگر حکومتی بر پایههای ظلم و قوانین متضاد با عدالت بنا شده باشد، تمامی مسئولان آن حکومت در ظلم شریک خواهند بود؛ مانند نظامهای سرمایهداری: «همانا مردم به فقر و احتیاج و گرسنگی و برهنگی دچار نشدهاند، مگر از رهگذرِ گناهان ثروتمندان»[2] و یا حکومتهایی که تسلط کفار بر مسلمانان را تنها برای رفاه اقتصادی و منافع بیشتر باز گذاشتهاند، در حالیکه بر اساس آموزههای قرآن کریم نباید با کافران پیمان دوستی بسته و افراد با ایمان را به حاشیه راند.[3]
ظلم اجتماعی، پایههای دولت و حکومت را تضعیف میکند[4] و در نهایت موجب فقر عمومی و حتی از دست رفتن ارزشها و اعتقادات مردمی میشود؛[5] تا آنجا که در جملهای مشهور و منتسب به پیامبر اکرم6 آمده است : «حکومت با کفر به همراه عدل باقی میماند ولی با ظلم به همراه ایمان باقی نمیماند».[6]
البته تنها مراتب ضعیف ایمان، با ظلم سازگار است و آیۀ کریمۀ «کسانى که ایمان آورده و ایمان خود را به ظلم نیالودهاند، آسایش برای آنان است و ایشان راه یافتگانند»،[7] اشاره به این نکته دارد؛ زیرا آنچه از آیات و روایات به دست میآید، این است که اگر داعیه داران حکومت، ایمان داشته باشند، به عدالت هم رفتار خواهند کرد.[8]
رشد اقتصادی و بهرهوری کافی نیز به دنبال ایمان و تقوا خواهد آمد : «اگر مردم آبادیها ایمان آورده و پرهیزگاری کرده بودند، هر آینه برکتهایی را از آسمان و زمین بر آنان میگشادیم».[9] و از امام باقر7 نقل شده است : «چه وسیع و گسترده است عدل! بیگمان هر گاه عدالت در میان مردم اجرا شود همگى مستغنى میشوند، و آسمان رزقش را نازل میکند، و زمین برکتش را به فرمان خداى عزّ و جلّ بر مىآورد».[10]
[1] . الحدید، ۲۵.
[2] . شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعهٔ، ج 9، ص 12، موسسهٔ آل البیت، قم، 1409ق.
[3] . نساء، 139.
[4] . امام علی7 میفرمایند : «و ظلم سرزمینها را ویران میکند»؛ تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، ص57، شماره1110، دار الکتاب الاسلامی، قم، 1410ق.
[5] . امام علی7 فرمودهاند : «چه بسیار نزدیک است که فقر، کفر باشد»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج 3، ص 748، دار الحدیث، قم، 1429ق.
[6] . شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 119، مطبعهٔ حیدریهٔ، نجف، بی تا.
[7] . سوره الانعام، آيه 82.
[8] . از امام علی7 : «عدالت رأس ایمان است»؛ غرر الحکم و درر الکلم، ص 91.
[9] . سوره الأعراف، آيه 96.
[10] . ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج 2، ص53، دفتر انتشارات اسلامى، قم، 1413ق.