borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دهم»
در قيامت‌ با آنكه‌ عالم‌ نور است‌، كفّار در ظلمتند

بنابراين‌، از اين‌ آيه‌ نيز استفاده‌ مي‌شود كه‌ در قيامت‌ با آنكه‌ عالَم‌، عالم‌ نور است‌ يك‌ عدّه‌ در ظلمت‌ و تاريكي‌ جاودانه‌ زيست‌ مي‌كنند.

نظير اين‌ مطلب‌ را دربارۀ حجاب‌ سابقاً بيان‌ كرديم‌ كه‌ آن‌ عالم‌ با آنكه‌ عالم‌ حجاب‌ نيست‌ و عالم‌ ظهور و بروز است‌، وليكن‌ در عين‌ حال‌ بعضي‌ از بعضي‌ محجوبند؛ كفّار محجوبند.

اين‌ محجوبيّت‌ لازمۀ محدوديّت‌ وجودشان‌ است‌. چون‌ وجود خود را در دنيا مُضيَّق‌ و محدود نمودند، در آنجا هم‌ همين‌ محدوديّت‌ موجب‌ حجاب‌ و بُعد آنان مي‌گردد و از آن‌ تعيّن‌ و تقيّد نمي‌توانند خارج‌ شوند.

نظير اين‌ معني‌ را نيز در قرآن‌ كريم‌ داريم‌ كه‌ در آنجا مخفيّات‌ ظاهر مي‌شود. آنجا عالم‌ سرّ و حقيقت‌ است‌، و كسي‌ قدرت‌ بر دروغ‌ گفتن‌ ندارد. جواب‌ منكر و نكير را نمي‌تواند به‌ دروغ‌ بگويد. چون‌ سؤال‌ كنند: پروردگارت‌ كيست‌؟ به‌ دروغ‌ براي‌ رهائي‌ از عذاب‌ آنان‌ نمي‌تواند غير از آنچه‌ را كه‌ در دنيا مي‌پرستيده‌ و خداي‌ خود قرار داده‌ است‌ بازگو نمايد.

و در قيامت‌ نيز كه‌ يوم‌ الجمع‌ و يوم‌ الشّهود است‌ نمي‌تواند غير از معتقدات‌ خود چيزي‌ را ابراز نمايد.

وليكن‌ در عين‌ حال‌ در بعضي‌ از آيات‌ وارد است‌ كه‌ افرادي‌ كه‌ در اينجا اهل‌ دروغ‌ بوده‌اند، در آنجا نيز به واسطة حيلۀ دروغ مي‌خواهند خود را رها كنند:

﴿انْظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ﴾.[1]

در آنجا مي‌گويند: خدايا ما شرك‌ نياورديم‌، و بر اين‌ امر سوگند نيز ياد مي‌كنند. «اي‌ پيامبر! ببين‌ چگونه‌ آنها بر نفس‌هاي‌ خود دروغ‌ مي‌بندند؛ و آنچه‌ را كه‌ در دنيا افترا مي‌بستند در اينجا گم‌ شد. »

چون‌ ملائكۀ غلاظ‌ و شداد بخواهند مردم‌ ستمگر را به‌ جهنّم‌ بكشند و قبض‌ روح‌ نمايند، مردم‌ ستمگر براي‌ رهائي‌ از دست‌ آنان مي‌خواهند راه‌ آشتي‌ باز كنند و با حيله‌ و مكري‌ آنان را گول‌ زده‌ و از شدّت‌ سكرات‌ و قبض‌ روح‌ خود بكاهند؛ لذا با ارائۀ مسالمت‌ و سازش‌ مي‌گويند: «ما از افرادي‌ نبوده‌ايم‌ كه‌ در دنيا كارهاي‌ بدي‌ كرده‌ باشيم!»[2]

﴿بَلى‏ إِنَّ اللَّـهَ عَليمٌ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾.[3]

آري‌! خداوند به‌ آنچه‌ اين‌ افراد انجام‌ مي‌داده‌اند، داناست‌؛ و دروغ‌ آنان‌ نتيجه‌اي‌ ندارد.

﴿يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّـهُ جَميعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى‏ شَيْ‏ءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْكاذِبُونَ﴾.[4]

«روز بازپسين‌ روزي‌ است‌ كه‌ خداوند همۀ آنها را جميعاً مبعوث مي‌كند؛ و دوستان‌ كفّار و مشركين همان طور كه‌ براي‌ شما سوگند مي‌خورند، براي‌ خداوند سوگند ياد مي‌كنند؛ سوگند دروغ‌. و چنين‌ مي‌پندارند كه‌ داراي‌ شأن‌ و مقامي‌ هستند. آگاه‌ باش‌ اي‌ پيغمبر! كه‌ آنان‌ از دروغگويانند. »

بعضي‌ از افراد گاهي دروغ‌ مي‌گويند، ولي‌ بعضي‌ دروغ‌ زن‌ و دروغ‌ بافند، مهارتي‌ در جعل‌ اكاذيب‌ دارند، در مقابل‌ ديدگان‌ انسان‌ بدون‌ تأمّل‌ و زمینة قبلي‌ يك‌ داستان‌ دروغ‌ مي‌بافند و انسان‌ را گول‌ مي‌زنند. اين‌ افراد شيمۀ كثيف‌ دروغگوئي‌ در نفسشان‌ تثبيت مي‌گردد، و با اين‌ نفس‌ دروغ‌ زن‌ از دنيا مي‌روند و وارد محشر مي‌شوند.

در آنجا هم مي‌خواهند خدا را گول‌ بزنند، و به‌ دروغ‌پردازي‌ و سوگندبافي‌ و لاف‌زني‌ دست‌ مي‌زنند. و به كلّي‌ انكار كفر و شرك‌ و ستم‌ و جنايات‌ خود را مي‌كنند.

اينچنين‌ روحيّه‌ها چون‌ در قيامت‌ حاضر شوند، مي‌خواهند گناه‌ را به‌ گردن‌ خدا بيندازند، و او را مسؤول‌ و محكوم‌ نمايند.

 


[1] . آيۀ 24، از سورۀ 6: الانعام‌.

[2] . قسمتي‌ از آيۀ 28، از سورۀ 16: النّحل‌.

[3] . قسمتي‌ از آيۀ 28، از سورۀ 16: النّحل‌.

[4] . آيۀ 18، از سورۀ 58: المجادلهٔ‌.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: