borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دهم»
شکوة حضرت زهراﹴ به علیﹸ

پس از اتمام اين سخنان حضرت زهرا3 به خانه بازگشت در روايت آمده است:

* ثُمَّ انْكَفَأَتْ3 وَ أَميرُالْـمُؤمِنينَ7 يَتَوَقَّعُ رُجُوعَها إِلَيْهِ 

سپس حضرت زهرا3 به خانه بازگشت در حالی که امیرالمؤمنین7 انتظار بازگشت او را می‏کشید.

* وَ يَتَطَلَّعُ طُلُوعَهٰا عَلَيْهِ 

و علی7 چشم به راه حضرت بود. تطلّع یعنی سرکشیدن، یعنی حضرت علی7 دائماً از در خانه سرمی‏کشید تا ببیند زهرا3 کی می‏آید یعنی دلواپس بود، شاید هم نگران بود که نکند این جماعت دوباره صدمه‏ای به زهرا3 بزنند.

* فَلَمَّا اسْتَقَرَّتْ بِهَا الدّارُ قالَتْ لِأميرِ الْـمُؤْمِنينَ7: يَابْنَ أَبی طالِبٍ: اشْتَمَلْتَ شِمْلَةَ الْـجَنينِ وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنينِ؛ 

«وقتی حضرت زهرا وارد خانه شد رو به علی7 کرد وگفت آیا مانند یک طفل در رحم، کُنجی نشسته‏ای و مثل افراد متّهم در یک گوشه جای گرفته‏ای؟»

شاید این تشبیه حضرت زهرا3 به این جهت باشد که وقتی وارد خانه شده دیده که علی7 گوشۀ خانه نشسته و زانوی غم بغل گرفته مثل بچه‏ای که در رَحِم مادر است. شاید حضرت3 می‏خواهد بگوید تو همان بچۀ اسلام هستی که همین‏طور باید بنشینی و هیچ تکان هم نخوری چون اگر تکان بخوری رحم پاره می‏شود و به مادر لطمه می‏خورد یعنی ناچاری که صبر کنی تا اسلام صدمه نبیند.

* نَقَضْتَ قادِمَةَ الْأَجْدَلِ فَخانَكَ رِيشُ الْأَعْزَلِ. 

تو کسی بودی که بالهای باز شکاری را درهم می‏کوبیدی، حالا این کسانی که بی‏سلاح هم هستند به تو خیانت می‏کنند. قادمه آن پر جلوی باز شکاری است که خیلی هم قوی است. اجدل هم باز شکاری را می‏گویند. اعزل هم به شخص بی‏سلاح می‏گویند.

حضرت زهرا3 می‏فرماید: تو کسی بودی که قهرمانان عرب مثل عمرو بن عبدودها را از بین بردی، حال کار به جایی رسیده چند آدم ضعیف با هو و جنجال به تو خیانت می‏کنند.

* هذَا ابْنُ أبی قُحافَةَ، يَبْتَزُّنی نَحيلَةَ أبی وَ بُلْغَةَ ابْنَی لَقَدْ أَجْهَدَ[1] فی خِصامی وَ اَلْفَيْتُهُ أَلَدَّ فی كَلامی حَتّی حَبَسَتْنی قَيْلَةُ نَصْرَها وَ الْمُهاجِرَةُ وَصْلَها وَ غَضَّتِ الْجَماعَةُ دُونی طَرْفَها فَلا دافِعَ وَ لا مانِعَ خَرَجْتُ كاظِمَةً وَ عُدْتُ راغِمَةً أَضْرَعْتَ خَدَّكَ يَوْمَ أَضَعْتَ حَدَّكَ وَ افْتَرَسْتَ الذِئابِ وَ افْتَرشْتَ التُّرابَ ماكَفَفْتَ قائِلاً وَ لاأَغْنَيْتَ قائِلاً أَوْ باطِلاً وَ لاخِيار لی! لَيْتَنی مِتُّ قَبْلَ هُنَيَّتی. 

«اين پسر ابوقحافه است كه عطيۀ پدرم و وسيلۀ فرزندانم را از من ربود، كوشش كرد با من دشمنی كند و او را در مكالمه‏ای كه با من داشت، دشمن‏ترين و لجبازترين دشمنانم يافتم، تا جايی كه فرزندان قيله يعنی انصار از حمايت من دريغ كردند و مهاجرين هم خويشاوندی و كمكشان را از من بازداشتند و ديگران هم چشم خود را بستند، نه كسی از من دفاع كرد و نه كسی مانع از ظلم شد. از خانه كه بيرون رفتم بغض گلويم را گرفته بود وقتی از مسجد بازگشتم خوار برگشتم. ای علی7 از روزی كه تندی شمشيرت را از بين بردی، صورت خودت را هم ذليل كردی. تو كسی بودی كه گرگ‌ها را از هم می‏دريدی حالا خاك‏نشين شده‏ای[2]، تو چرا جلوی اين حرف‌های باطل را نمی‏گيری و هيچ كار مؤثری برای دفع فتنه انجام نمی‏دهی، و من اختياری از خود ندارم. كاش قبل از اين مرده بودم و وضع تو را نمی‏ديدم. در اينجا لحن حضرت زهرا3 عوض می‏شود زيرا می‏بيند دل علی7 را به درد آورده است می‏فرمايد:

* عَذيری اللّـهُ مِنْهُ عادِياً وَ مِنْكَ حامِياً، وَيْلای فی كُلِّ شارِقٍ وَيْلای فی كُلِّ غارِبٍ 

خدايا عذر مرا بپذير كه علی در مواردی، ظلم‌ها را از من دور كرده و از من حمايت كرده، وای بر زهرا در هر صبحدمی و وای بر من در هر شبانگاهی، اين اوج مظلوميت حضرت زهرا3 را می‏رساند.

* ماتَ الْعَمَدُ وَ وَهَنَ الْعَضُدُ 

تكيه‌گاه ما مُرد و بازوی ما سُست شد.[3]

* شَكْوای إلیٰ أَبی وَ عَدْوای إِلی رَبّی 

شكايتم را به پدرم و عرض حالم را به پروردگارم ارائه می‏دهم.

* اَللّهُمَّ أَنْتَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ حَوْلاً 

پروردگارا تو از نظر قدرت از اينها نيرومندتر و قوی‏تر هستی.

* وَ أَشَدُّ بَأْسا وَ تَنْكيلاً 

و عذاب و انتقام تو از ديگران شديدتر است.

 


[1] . نسخۀ ديگر: اجهر.

[2]. در برخی از نسخه‏ها آمده است: «وَ افْتَرَسْتَ الذِئابَ وَ افْتَرسَكَ الذُبابَ» يعنی تو گرگها را می‏دريدی و امروز مگس‌ها تو را می‏درند.

[3]. در برخی نسخه‏ها عُمُد جمع عمود به معنی تكيه‏گاه آمده است.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: