يكى از بزرگترين موانع راه خداپرستى و حقجويى و حق طلبى «تفسير به رأى» است. كارى كه ارزش تمام آيات و روايات اصيل را از ميان مىبرد و آن را به بازيچهاى براى توجيه هوسها و مقاصد سوء گمراهان تبديل مىكند.
«تفسير به رأى» را در يك جمله كوتاه مىتوان اين چنين تعريف كرد : «كلمات و جملهها را از معناى واقعى تهى كردن و به شكل دلخواه در آوردن. » پر واضح است كه آيات و روايات در سايه شوم «تفسير به رأى»، نه تنها هدايتگرى خود را از دست مىدهند بلكه وسيلهاى براى توجيه گمراهىها خواهند شد، به همين دليل، در روايات اسلامى شديدا از «تفسير به رأى» منع شده است كه نمونهاى از آن را در بحثهاى گذشته ديديم و نيز ديديم كه اميرمؤمنان على7 يكى از ويژگىهاى عالمنمايان گمراه را همين مسئله «تفسير به رأى» شمرده است، تعبيرى كه در حديث معروف[1] آمده است، نشان مىدهد كه «تفسير به رأى» زمينهاى است براى گرايش به كفر، و نيز آنچه در حديث ديگرى آمده كه مىفرمايد:
«كسى كه قرآن را به رأى خود تفسير كند، اگر به واقع هم برسد اجر و پاداشى ندارد و اگر خطا كند، بيش از فاصله آسمان به زمين، سقوط مىكند».[2]
بديهى است تفسير آيات و روايات به عقل، ارتباطى با تفسير به رأى ندارد.
«تفسير به عقل» آن است كه : «از قرائن قطعيّه عقليّه براى فهم معناى آيات و روايات استفاده شود» مثلا آنجا كه مىفرمايد : «يَدُ اللَّـهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ»[3] قراين قطعيّه عقليّه مىگويد «يد» در اينجا كنايه از قدرت است، نه به معناى دستى همچون دست انسان، كه جسم است و از گوشت و پوست و استخوان تركيب يافته است.
«تفسير به رأى» آن است كه : «از قرائن ظنيّه يا وهميّه و خياليّه، يا حتّى بدون قرينه، آيات و روايات را به ميل خود معنا كند و بر خواستههاى دل خويش تطبيق نمايد. » به هر حال، اين كار يا از جهل و نادانى سرچشمه مىگيرد و يا از شيطنتها و هوا و هوسها![4]
در حالى كه اگر منظور از تئورىها و پيشفرضها، فرضيههاى غير مسلّم و آراى ظنّى، و گمان و تخمين بوده باشد، اين كار سبب از ميان رفتن اصالت وحى و هرج و مرج در تبيين مسايل الهى خواهد شد و «نور مبين بودن» قرآن و «كشتى نجات بودن» معصومان را، به كلّى مخدوش مىكند.
و اگر منظور از تئورىها و پيشفرضها، اصول مسلّم علمى و عقلى است، اينها را نمىتوان «تفسير به رأى» ناميد، اينها «تفسير به عقل» است، ولى افسوس كه فرصتطلبان، حتّى مسأله «تفسير به رأى» را به ميل خود تفسير مىكنند، تا منابع وحى را ابزارى براى توجيه خواستههاى خود سازند.
[1] . تفسير برهان، جلد 1، صفحه 19.
[2] . وسائل الشيعه، جلد 18، صفحه 149، ابواب صفات قاضى، باب 13، حديث 66.
[3] . سوره فتح، آيه 10.
[4]. از آنچه گفتيم روشن مىشود، آنهايى كه براى توجيه گمراهى خويش، «تفسير به رأى» را يك امر ضرورى مىدانند، حتّى در تفسير معناى «تفسير به رأى» گرفتار «تفسير به رأى» شدهاند! و «تفسير به رأى» را به «رأى» خود تفسير كردهاند! يعنى با اين جمله كه : «هر كس مفاهيم كتاب و سنّت را بر اساس تئورىها و پيش داورىهاى خود معنا مىكند»، خواستهاند راه را براى تفسيرهاى دل خواه از كتاب و سنّت، هموار كنند.