borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دهم»
صفات پرهیزکاران و فاسقان در نهج‌البلاغه

خطبه 87 درباره صفات پرهيزكاران و فاسقان و آگاه‌سازى نسبت به موقعيت اهل بيت در ميان مردم و نيز گمان‌هاى نادرستى كه براى بعضى پيدا شده، سخن مى‌گويد.

اين خطبه؛ در واقع داراى پنج بخش است كه چهار بخش آن كاملا بهم پيوسته است، ولى بخش پنجم مفهومى جداگانه دارد و نشان مى‌دهد كه مرحوم «سيّد رضى» قسمت‌هايى از اواخر خطبه را حذف كرده است.

به هر حال بخش‌هاى پنجگانه، به شرح زير است:

در آغاز: امام7 به بيان صفات عالمان راستين مى‌پردازد، همانها كه با امدادهاى الهى توانسته‌اند روح تقوا را در خود زنده كنند و هواپرستى را از خود دور سازند و در سايه اين خودسازى، كليد درهاى هدايت را به دست آورند.

در بخش دوم: به نقطه مقابل اين گروه پرداخته و عالم نمايانى را معرّفى مى‌كند كه جهالت‌هايى را از ديگران گرفته و امور باطلى را از سوى خود، به آن افزوده و مردم را به گمراهى كشانده‌اند.

در بخش سوم: در تكميل بخش‌هاى گذشته به مردم هشدار مى‌دهد كه با وجود اهل بيت و عترت پيامبر كه سرچشمه زلال علم و آگاهى اسلامى هستند، چرا به سراغ افراد جاهل و بى‌خبر و ناآگاه مى‌روند؟!

در چهارمين بخش: به بعضى از سخنان پيامبر6 و پاره‌اى از نكته‌هاى حسّاس در مورد اهل بيت و معرّفى خويشتن اشاره فرموده و «حديث ثقلين» را كه در ميان همه مسلمانان معروف و مشهور است، به عنوان گواه سخن خود ذكر مى‌كند.

سرانجام در آخرين بخش: يعنى: بخش پنجم، به توهّمات و پندارهاى بى‌اساس برخى مردم كه گمان مى‌كردند دنيا براى هميشه در كام بنى‌اميّه خواهد بود، اشاره كرده و قاطعانه خبر از زوال و سقوط حكومت كوتاه آنها مى‌دهد. همان گونه كه در بالا اشاره شد، اين بخش، از بخش‌هاى چهارگانه بالا از نظر محتوا جدا است و پيدا است كه مطالب ديگرى در ميان بوده كه مرحوم «سيّد رضى» آنها را نياورده است.

بخش اوّل‌

عِبَادَ اللَّـهِ! إِنَّ مِنْ أَحَبِّ عِبَادِ اللَّـهِ إِلَيْهِ عَبْداً أَعَانَهُ اللَّـهُ عَلَى نَفْسِهِ، فَاسْتَشْعَرَ الْحُزْنَ، وَ تَجَلْبَبَ الْخَوْفَ، فَزَهَرَ مِصْبَاحُ الْهُدَى فِي قَلْبِهِ، وَ أَعَدَّ الْقِرَى لِيَوْمِهِ النَّازِلِ بِهِ، فَقَرَّبَ عَلَى نَفْسِهِ الْبَعِيدَ، وَ هَوَّنَ الشَّدِيدَ. نَظَرَ فَأَبْصَرَ (فاقصر)، وَ ذَكَرَ فَاسْتَكْثَرَ، وَ ارْتَوَى مِنْ عَذْبٍ فُرَاتٍ سُهِّلَتْ لَهُ مَوَارِدُهُ، فَشَرِبَ نَهَلًا، وَ سَلَكَ سَبِيلًا جَدَداً. قَدْ خَلَعَ سَرَابِيلَ الشَّهَوَاتِ، وَ تَخَلَّى مِنَ الْهُمُومِ، إِلَّا هَمّاً وَاحِداً انْفَرَدَ بِهِ، فَخَرَجَ مِنْ صِفَةِ الْعَمَى، وَ مُشَارَكَةِ أَهْلِ الْهَوَى، وَ صَارَ مِنْ مَفَاتِيحِ أَبْوَابِ الْهُدَى، وَ مَغَالِيقِ أَبْوَابِ الرَّدَى. قَدْ أَبْصَرَ طَرِيقَهُ، وَ سَلَكَ سَبِيلَهُ، وَ عَرَفَ مَنَارَهُ، وَ قَطَعَ غِمَارَهُ، وَ اسْتَمْسَكَ مِنَ الْعُرَى بِأَوْثَقِهَا، وَ مِنَ الْحِبَالِ بِأَمْتَنِهَا، فَهُوَ مِنَ الْيَقِينِ عَلَى مِثْلِ ضَوْءِ الشَّمْسِ.  

ترجمه‌

«اى بندگان خدا! از محبوب‌ترين بندگان نزد خداوند، كسى است كه او را در راه پيروزى بر (هوس‌هاى سركش) نفسش يارى كرده است، از اين رو حزن و اندوه را شِعار [لباس زيرين‌] و ترس از خدا را جِلباب [لباس رويين‌] خود قرار داده است. در نتيجه، چراغ هدايت، در قلبش روشن شده و وسيله پذيرايى روزى را كه در پيش دارد (روز مرگ و رستاخيز)، براى خود فراهم ساخته است.

او، دور را براى خود نزديك و سختى را آسان نموده است (با ديده حق بين) نگاه كرده و (حقايق هستى و عظمت پروردگار را) ديده است، به ياد خدا بوده و به همين‌ دليل، اعمال نيك فراوان به جا آورده است. از آب گوارايى كه به آسانى (با امدادهاى الهى) در اختيارش قرار گرفته، سيراب گشته و يكباره آن را سركشيده است و راه هموار و مستقيمى را (كه خدا به او نشان داده) پيموده است. جامه شهوات را از تن برون كرده و از تمام همّ و غم‌‌ها - جز يك اندوه - خود را تهى ساخته و تنها به آن مى‌انديشد (همّ و غم او، تنها وصال محبوب و قرب پروردگار است).

اين زهد و اخلاص، او را از نابينايى‌ها رهايى بخشيده و از زمره هوا پرستان خارج ساخته است، (بدين سبب) كليد درهاى هدايت و قفل درهاى ضلالت گرديده.

راه هدايت را با بصيرت دريافته و در آن گام نهاده و نشانه‌هاى اين راه را به خوبى شناخته و از امواج متلاطم شهوات، گذشته است. از ميان دستگيره‌هاى هدايت، به مطمئن‌ترين آنها چنگ زده و از رشته‌ها (ى نجات) به محكم‌ترين آنها متمسّك شده است، به همين دليل، در مقام يقين به آنجا رسيده كه (حقايق را) همانند نور آفتاب مى‌بيند.»

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: