قرآن حکیم همانطوری که شفا را در پرتو ادراک صحیح معارف آسمانی و ایمان به تمام رهآورد پیامبرانِ الهی و امتثال احکام اسلامی میداند، بیماری را، اثر جهل و عدم ادراک درست مَعالی وحی و فقدان اعتقاد به رهآورد انبیا: و ترک امتثال دستورهای دینی آنان میداند. چون روح انسان مقدّم بر بدن او بوده، تن بشر، فرعِ جانِ مجرّدِ اوست، لذا سلامتِ روح مهمتر از سلامت بدن و همچنین بیماریِ دل، شدیدتر از مرض بدن میباشد، چنانکه امیرالمومنین حضرت علی بن ابیطالب7 در اینباره میفرماید : «. . . أَشَدُّ مِنْ مَرَضِ الْبَدَنِ مَرَضُ الْقَلْبِ؛ أَلَا وَ إِنَّ مِنْ صِحَّةِ الْبَدَنِ تَقْوَى الْقُلُوب».[1]
از این جهت، شناختِ بیماری روح و معرفتِ دارویِ آن و آشنایی باکیفیّتِ درمان، تا نیل به شفای کامل، از بهترین رهنمودهای قرآن کریم است، لذا نمونههایی از مرض دل بازگو میشود تا راه علاج آن از قرآن مجید استنباط شود.
[1] . همان، حکمت 388.