برزخ و قيامت انسان، در خود اوست و ميتواند در دنيا به آن برسد.
بنابراين افرادي که در دنيا هستند، هم ميتوانند به برزخ برسند. یعنی؛ برزخ و قيامت انسان در خود اوست و ميتواند در دنيا به آن برسد
بنابراين، افرادي كه در دنيا هستند، ميتوانند هم به برزخ برسند و هم به قيامت، و مشاهده كنند كه عالم برزخ بر اين عالم طبیعی احاطه دارد، و عالم قيامت بر عالم برزخ و دنيا هر دو احاطه دارد.
پس از بيان اين مطلب كه به عنوان مقدّمه يادآور شديم، معلوم ميشود كه اگر از ما سؤال كنند كه زمان قيامت چه موقع است؟ چه جوابی به آن میدهیم؟
جواب آن اين است كه قيامت حاضر است، حاضر! از يك چشم بههم زدن به انسان نزديكتر است. و رضوان خدا از يك چشم به هم زدن به انسان نزديكتر است. چون برزخ انسان در خود انسان است، و چون قيامت انسان در خود انسان است.
نفس انسان احاطه بر عالم مثال و صورت انسان دارد و مثال و صورت احاطه بر بدن دارد، و بنابراين نزدیکتر از همه چيز به انسان، همان برزخ و قيامت انسان است.
بنابراین براي رسيدن و ادراك كردن اين معني، اين ديوار بايد طيّ شود، آن ديوار برزخي بايد طيّ شود، بايد در صور دميده شود.
اينها براي طول مسافت است نه بُعد راه.
كسي كه نميتواند الآن اين ديوار را بشكافد و فوراً به مقصود برسد، طول اين ديوار را بايد طيّ كند. حالا اين ديوار در چه مدّت طيّ ميشود؛ پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال، صد سال؛ بايد زندگي كند تا بفهمد برزخ چيست.
بعد، وقتی ميرود در برزخ؛ فوراً كه نميتواند برود در قيامت، چون اسير عالم مثال و صورت است. بايد برود دنبال آن ديواري كه بين برزخ و قيامت است، آن قدر راه برود تا برسد به آخر آن ديوار. در حالي كه اگر بتواند فوراً ديوار را بشكافد و به رضوان خدا و آن نعمتهائي كه خداوند عزّ و جلّ در قيامت وعده داده است برسد، ديوار را ميشكافد و خود را در قيامت ميبيند.
ميپرسند: قيامت كجاست؟ و چه موقع است؟
بين برزخ و قيامت، حجاب صورت فاصله است از يك چشم بر هم نهادن نزديكتر.
﴿وَ لِلَّـهِ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّـهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ﴾.[1]
«غيب آسمانها و زمين اختصاص به خدا دارد. و امر قيام ساعت قيامت نيست مگر يك چشم بر هم زدن يا نزديكتر. خداوند بر هر چيزي تواناست. »
خدا همه جا هست، و ملكوت و غيب آسمانها و زمين نيز همه جا هست؛ پس غيب آنها در دست خدا و با خدا و براي خداست. چقدر طول ميكشد انسان به قيامت برسد؟ از يك چشم به هم زدن سريعتر و نزديكتر؛ چون هستي و واقعيّت نفس انسان، به انسان از يك چشم بر هم زدن نزديكتر است. ﴿إِنَّ اللَّـهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ﴾؛ ميتواند شما را به يك چشم بر هم نهادن يا سريعتر از آن به قيامت برساند.
پس قيامت چه موقع برپاست؟ نميشود گفت: اكنون. برزخ چه موقع برپاست؟ نميشود گفت: اكنون. ولي ميشود گفت: قيامت و برزخ هر دو بر پا هستند و هر دو موجودند.
چه موقع انسان به برزخ ميرسد و آثار آن عالم را ادراك ميكند؟
وقتي كه از عالم طبع قدم بيرون گذارد، و سلسلۀ اسباب و مسبّبات را محكوم در دست خدا ببيند.
چه موقع از عالم برزخ بيرون ميآيد و عالم قيامت را ادراك ميكند؟
وقتي كه عالم صورت را مضمحلّ كند و از آن بگذرد، آن وقت وارد عالم قيامت ميشود. هر چه زودتر، زودتر؛ و افرادي كه نميتوانند، ديرتر.
مؤمنين زودتر از كفّار، و كفّار ديرتر. و براي بعضي در عبور از عَقَبات، برزخشان خيلي طول ميكشد، و براي رسيدن به قيامت مشكلات بسياري در پيش دارند، وليكن براي بعضي آسان است.
براي ائمّۀ طاهرين: و اولياي خدا بسيار آسان است. آنها در دنيا، برزخ و قيامت را پيمودهاند، حساب و كتاب و صراط و ميزان و عدل و بهشت و جهنّم، همه را ديده و عبور كردهاند؛ و به مقام فناء در ذات حضرت احديّت رسيده و سپس به اين عالم رجوع كرده و براي ما خبر آوردهاند.
قرآن میفرماید: از رسول خدا6 ميپرسند: ﴿مَتى هذَا الْوَعْدُ﴾؟ «وعدۀ قيامت را كه خدا داده است كي ميرسد؟»
﴿وَ يَقُولُونَ مَتى هُوَ قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَريباً﴾.
«و ميگويند: چه زماني است آن؟ اي پيامبر! بگو: اميد است كه نزديك باشد. »
آنهائي كه از پيغمبر سؤال ميكردند چه ميفهميدند اين معاني چيست؟
عالم نفس و روح، و تجلّيات أنفُسيّه، و احاطۀ عالم نفس بر برزخ، و برزخ بر اين عالم؛ اينها مباحث بسیار مهمّي است.
آن شخصي كه مشرك بوده و تازه ايمان آورده، يا آن مشركي كه هنوز ايمان نياورده، و از رسول الله6 سؤال ميكند: قيامتي را كه وعده ميدهي، چه موقع بر پا ميشود؟ رسول اكرم6 در جواب او چه بگويد؟ چه قِسم او را تفهيم كند؟ چه قسم متوجّهش سازد كه هم اكنون تو در آتش ميسوزي! سراپايت را آتش فرا گرفته است امّا ادراك نميكني! الآن قيامت تو با توست، ولي نميفهمي! بايد اين دنيا را سپري كني! بروي در برزخ! از آن عذابهاي سخت برزخي، آن قدر بچشي تا برسي به قيامت! در صور دميده شود، تو را در محشر حاضر كنند، اوّلين و آخرين حاضر شوند در روزي كه پنجاه هزار سال به طول ميانجامد، اين مراحل همه بايد طيّ شود تا بفهمي كه قيامت چگونه است!
غير از اين پيغمبر نميتواند بگويد. و چقدر عالي و صحيح و حساب شده و طبق واقع جواب داده است، و چقدر نيكو فرموده: ﴿قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ قَريباً﴾. «بگو: شايد نزديك باشد، اميد است نزديك باشد. »
ديگر از اين جمله بهتر و عاليتر چه گفتاري است؟
﴿وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ * قُلْ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِنْدَ اللَّـهِ وَ إِنَّما أَنَا نَذيرٌ مُبينٌ * فَلَمَّا رَأَوْهُ زُلْفَةً سيئَتْ وُجُوهُ الَّذينَ كَفَرُوا وَ قيلَ هذَا الَّذي كُنْتُمْ بِهِ تَدَّعُونَ﴾.[2]
و ميگويند: اين وعدهاي كه شما ميدهيد، ميگوئيد: بهشتي و جهنّمي هست، جهنّم محلّ كافران و بهشت محلّ مؤمنان است، اگر راست ميگوئيد، وقتش را معيّن كنيد و بگوئيد چه موقع بر پا ميشود.
اي پيامبر! به آنها بگو: اين است و غير از اين نيست كه علمش در نزد خداست. من آمدهام شما را از عواقب وخيم كفر و شرك و نفاق و كردار زشت بترسانم. و من به وضوح و روشني شما را از اين خطر بر حذر ميدارم. شما برويد خودتان را اصلاح كنيد! شما چكار به وقتش داريد؟ اطّلاع از وقت آن، دردي از شما دوا نميكند، خود را درست كنيد كه گرفتار نشويد؛ اين مهمّ است!
وقتي ببينند كه قيامت نزديك شده است، چهره و سيماي كساني كه كافر بودند سياه و تباه و خراب و بد ميگردد. آن وقت به آنها خطاب ميشود كه اينست همان قيامتي كه شما بطلان و عدم آن را ميپنداشتيد، و بر عقيدۀ خود یعنی بر نبود قیامت صحّه مينهاديد!
شما قيامت را مسخره ميكرديد كه چه موقع ميآيد؟ چگونهزمين از بين ميرود؟ كُرات سَماوي فرو ميريزد؟ ديديد كه از يك چشم به هم زدن به شما نزديكتر بود! ادراك نموديد كه قرب آن از چه قرار بود!
[1] . آيه 77، از سورة 16: النحل.
[2] . آيات 25 تا 27 سوره ملک.