در آیة ﴿ إِنَّما یرِیدُ اللَّـهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ ﴾ كلمه إِنَّما حصر است. و جمله یرید به هیئت مضارع، صفت فعل پروردگار بوده و دلالت بر دوام و استمرار دارد. و اراده پروردگار به قرینه مقام، ارادۀ تكوینى یعنى مبنى بر موهبت نیروى وجودى و روانى است. و جمله به منزله انشاء و ایجاد است، زیرا اراده پروردگار همان تحقق مراد و خواسته او در خارج است، كه زوال و تزلزل ندارد و یا تحول پذیر نخواهد بود.
اللّه، اسم ساحت كبریائى است كه مستجمع صفات واجبه میباشد، قرینه آنستكه اراده طهارت وجودى به طور اطلاق از مظاهر پروردگار و پرتوى از همه صفات واجب او مىباشد و اختصاص به صفتى دون صفت دیگر ندارد مانند آمرزش گناهان اهل ایمان كه ظهور صفت غفار و غفور مىباشد.
و كلمه رجس، اسم مصدر به معناى قذارت باطنى و پلیدى معنوى و روانى است و ازاله رجس، به معناى رفع هرگونه نقص و قذارت باطنى و پلیدى روانى است كه از اندیشه باطل و گناه پاك و ایمن گردد.
هم چنین اذهاب رجس و ازاله رجس و رفع قذارت و پلیدى باطنى از روح و روان مقدمه و ركن طهارت وجودى است و نظر به این كه جمله ﴿ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ ﴾ به طور اطلاق است، مفاد آن آنست كه ازاله رجس و رفع پلیدی به طور كلى است و دیگر شائبه نقص و قذارت در روح و تمایل به گناه نخواهد داشت.
مقصود از اهل البیت، وابستگان نزدیك است، و مراد از بیت مهبط وحى و رسالت، و مراد رسول مكرم و وابستگان به او از لحاظ هبوط وحى و رسالت خواهد بود. و آن نیز بر حسب آیه مباهله و دلائل قطعى دیگر -كه بىنیاز از ذكر است- مراد على بن أبی طالب كه سمت او متمم رسالت رسول است و نیز مخدره زهراء مرضیه و حسنین مىباشند.
کلمه یطَهِّرَكُمْ خطاب به رسول و وابستگان و اهل بیت او و صفت فعل پروردگار است. و طهارت كه محصول فعل و تطهیر است عبارت از صفاى روح و پاكیزگى از نقص اعتقادى و از تیرگى خلقى است. و داراى مراتب و درجات بىشمار است. و طهارت به طور اطلاق اعلى درجه آنست.
کلمه تَطْهِیراً، مفعول مطلق و تأكید دارد در اطلاق طهارت ذاتى كه قابل زوال و تزلزل نخواهد بود.
و پس از رفع قذارت معنوى و روانى از روح و روان، آماده مىشود كه آراسته به طهارت ذاتى و وجودى و موصوف به صدق به طور اطلاق گردد و از آن، تعبیر به نیروى عصمت و قدس روح و طهارت ذاتى مىشود.
با توجه به این كه طهارت ذاتى و موهبت وجودى، اكتسابى نیست، یعنى متاخر و وابسته به اداء وظایف و سیر و سلوك نیست. از نظر اینكه بر حسب مشیت و حكمت پروردگار مورد را صالح دانسته و با صدق و صفاء مقرر فرموده و عصمت ذاتى و طهارت وجودى و اعتقادى به او موهبت فرموده، بدون اینكه ذاتا متأخر از حركت عبودى و سیر و سلوك عملى و جوارحى باشد.
و به عبارت دیگر؛ رسولان و پیامبران و اوصیاء:، شاگردان مكتب قدس ربوبى هستند. و پیوسته از الهامات و تعلیمات و اشارات غیبى و سروشهاى هاتف و غیر آنها استفاده مىنمایند. بر این اساس صورت اعتقادى آنان به توحید كبریائى، به طور موهبت است و متأخر از حركت و اداء وظایف الهى نخواهد بود.
مانند عیسى مسیح که در هنگام نوزادگى مكرر اعلام مىنمود ﴿ إِنِّی عَبْدُ اللَّـهِ آتانِی الْكِتابَ ﴾ و رسالت و عصمت وجودى، و صدق ذاتى و طهارت اعتقادى خود را، در نوزادگى اعلام مینمود و هنوز اقدام به اداء وظایف عملى و اعمال صالحه ننموده. معذلك به مقام طهارت ذاتى و عصمت نائل آمده بود. این نمونه و مسطورهاى از رسولان و پیامبران و اوصیاء: مىباشد.
خلاصه رسولان و پیامبران و ارواح قدسیه، ایمان و طهارت وجودى آنان با اختلاف بسیارى كه دارند به طور موهبت است و متاخر از وظایف عبودیت و وابسته به سیر و سلوك و قیام به وظایف الهى نمىباشد. بلكه آن ارواح را از ازل مقدس آفریده و آنها شایسته مقام رسالت و پیامبرى بوده اند و قدس و عصمت و طهارت را به آنان موهبت فرموده است و لحظهاى خاطرات بد و یا تمایل به گناه روح درخشان آنان را تیره نخواهد نمود.
ولى ایمان و تقواى سایر طبقات اهل ایمان، اكتسابى بوده و از صفر شروع میشود و هر لحظه عقیده و ایمان آنان باید با نیروى حركت، و اعمال صالحه و قیام به وظائف، به مقام بالاترى از ایمان نائل شوند و ارتقاء یابند.
به عبارت دیگر؛ ایمان اكتسابى آغاز آن صفر است و به تدریج به صورت اندیشه و اعتقاد در آمده و هر لحظه وابسته به نیروى تقوى و اداء وظایف است و هر دو نیروى ایمان قلبى و نیروى تقوى و خویشتندارى از گناهان، و قیام به اداء وظایف، وابسته به یكدیگرند.
از این مقدمه استفاده شد كه سنخ صلاحیت و طهارت وجودى رسولان و ارواح قدسیه، عبارت از طهارت و عصمت به طور اطلاق و توأم با صدق وجودى و خلقى و جوارحى است و هرگز تبدل و تزلزل پذیر نخواهد بود و سبقت رتبى بر اداء وظایف و اعمال صالحه دارد.
و خطاب آیه كریمه ﴿إِنَّما یرِیدُ اللَّـهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ﴾ بیان میدارد که چون رسول الله صاحب بیت وحى و رسالت است، نمیتوان فردی از طبقات اهل ایمان را در ازاله رجس و پلیدی و طهارت ذاتى و عصمت وجودى كه پروردگار انشاء و موهبت فرموده؛ در آن با وی شریک کرد، زیرا مفاد آیه حصر اراده كبریائى، در موهبت طهارت به اهل بیت: است.