borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
فاطمه (س) تجلیگاه انوار آفرینش «جلد هفتم»
جایگاه صدق در آموزه‌های دینی

صدق یکی از صفات متعالی الهی است و خداوند خود؛ صدق، صادق، صدوق، صدیّق، صدق مطلق، صادق الوعد و صادق القول است. «و اصدق الصادقین و مصدِّق و مصدَّق و حقّ و صدق علی الاطلاق و صدق مصدّق است.

در توصیف و بیان صفات ثبوتیه حضرت حق آمده است:

عالم و قدیر و حی است و مرید و مدرک.

«هم سمیع است و بصیر متکلم «صادق» تو غنی دان خالق»

الف. در قرآن کریم واژه صدق و مشتقات آن قریب 154 بار آمده است و قریب 107 بار در رابطه با صدق و 47 بار در رابطه با صدقه و صدیق و تصدّیق و سایر مشتقات مربوط که نشان دهنده ابعاد و عمق و گستردگی این مفهوم نورانی در فرهنگ و معارف اسلامی و قرآنی است. در آیات قرآن کریم درباره صفات حضرت حق این مفاهیم و عناوین نورانی آمده است:

1. وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ قِيلاً (سوره نساء ، آیه 122)

2. وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّـهِ حَدِيثاً (سوره نساء ، آیه 87)

3. قُلْ صَدَقَ اللَّـهُ و رَسُولُهُ (سوره احزاب ، آیه 22)

4. لَقَدْ صَدَقَ اللَّـهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ(سوره فتح ، آیه 27)

5. وَ تَمَّتْ کَلِمَةُ رَبِّکَ صِدْقاً وَ عَدْلاً (سوره انعام ، آیه 115)

6. وَ إِنَّا لَصَادِقُونَ‌(سوره نمل ، آیه 49)

ب: در دعاهای شریف نیز این مفهوم بلند مکرّر آمده است: [1]

- یا صادق الوعد

- یا من وعده صادق

- یا صادقاً ‌لایخلف

- یا ربّ ‌الصدیقین و الاخیار

- یا اصدق الصادقین

این عناوین مبارک و عناوین مشابه دیگری در دعای شریف جوشن کبیر که هزار بار نام و یاد خداوند منّان در آن ذکر شده، آمده و تجلی یافته است.

البته هر یک از اسامی شریف یاد شده به یک جهت و حیثیتی از ابعاد وجودی حضرت حق است.

و از یک حیث و یک دریچه، به حقیقت صدق درباره صفات خداوند متعال اشاره دارد.

و خداوند متعال را به عنوان صدق مطلق، صادق مطلق، صدیق علی الاطلاق، صادق در وعده و صادقی که هرگز تخلف نخواهد کرد و اینکه وعده او صادق است و یا او صادق الوعد است معرفی می‌نماید؛ در یکی اصل بر وعده است و در دیگری اصل بر صدق است.

« یا من وعده صادق، یا صادق الوعد »

آری: او ربّ‌صدیقین و اخیار، و اصدق الصادقین است.

از هر جهت و از هر حیث ذات مقدّس احدیت مظهر صدق و حقّ‌ و عدل و. . . است.

در دعای شریف عشرات چنین آمده است:

«و لک الحمد صادق الوعد. »

حمد و ستایش تو را سزاست که در وعده صادق هستی.

در زیارت مطلقه امیرالمؤمنین ‌نیز چنین آمده است:

السلام علیک ایها الصدّیق الرشید

در دعاهای دیگر نیز این مضمون بلند و ارزشمند به صورت‌های گوناگون آمده است:

چنانچه در دعای مکارم الاخلاق اشعار می‌شود:

«وهب لی صدق الهدایه»

در زیارت جامعه کبیره آمده:

«السّلام علیکم یا ائمّة المؤمنین و سادة المتقین و کبراء الصدیقین و امراء الصّالحین و قادة المحسنین»

در زیارتنامه امام رضا ‌نیز عنوان صادق مصدّق و صدیق شهید و عناوین مشابه دیگر آمده است:

مانند «السلام علیک ایها الصّدیق الشهید».  

و «صلی الله علی روحک و بدنک صبرت و انت الصادق المصدّق».

در روایات آمده است‌: که خداوند متعال هیچ پیامبری را نفرستاده جز با راستگویی و امانتداری نسبت به نیک و بد.

«عن ابی عبدالله. . . ان الله لم یبعث نبیاً الا بصدق الحدیث و اداء الامانة الی البرّ‌و الفاجر»[2]

در روایت دیگری امیرالمؤمنین فرمودند:

«الصدّق امانة اللسان و بذل الاحسان»: [3]

راستی در دو چیز است زبان امانتدار و راستگو بذل احسان و نیکی و نیکوکاری.

در حقیقت انسان صادق باید زبانی امین داشته باشد و اهل احسان و نیکی باشد. در روایت دیگر آن حضرت فرمودند:

«الصدق لسان الحقّ»‌ راستی زبان حق و حقیقت است. [4]

صدق نقیض کذب است و مفهوم صدق راستی و راست گفتن، راستی در عمل و گفتار، ‌مقابل دروغ است مانند: ‌حق در برابر باطل، صدق در برابر کذب و دروغگوئی است، صدوق صیغه مبالغه است و مفهوم آن از صادق بلیغ‌تر و رساتر و دلالت بر ثبوت و تداوم در صدق دارد.

در واژه های صدق، صدقه، تصدیق، تصّدق، صداق، صداقت و مشتقات آن، مفهوم صلابت، شجاعت و قوّت، استواری، ‌حقیقت، جدیّت، ثبات، انطباق با حق و مانند آن نهفته است.

برخی گفته‌اند: ‌صدق جامع اوصاف پسندیده است.

خلیل از دانشمندان بزرگ ادبیات گفته «الصّدق، الکامل من کلّ‌شیء»[5] 

صدق به کامل از هر چیز گفته می‌شود. گفتار صادق و یا رفتار صادق و یا معرفت صادق به کامل از هر یک اطلاق می‌گردد.

صدق تنها به راستی در گفتار اطلاق نمی‌شود. گرچه شاخص‌ترین مصادیق آن صدق در گفتار است و لیکن صدق در کلیه مراحل وجودی انسان و در کلیه صفات و کمالات و اعتقادات ظهور دارد. واژه صدق و صدقه و مشتقات آن حدود 54 بار در قرآن کریم آمده است. البته گر چه واژه صدقه و تصّدق و صداق به نوعی مفهوم صدقه دادن و زکاهٔ و صدقات واجب و مستحبّ و مانند آن را دارد. ولی در مفهوم «ص – د – ق» حقّ، صدقّ، ثبات، راستی نهفته است و در کلیّه مشتقات آن مفاهیم اصلی منظور شده است.

صدق در صحنه‌های گوناگون که شامل این مراحل است:

1. صدق در ایمان و اعتقاد.

2. صدق در جهاد

3. صدق در عمل و گفتار و کردار و اخلاق و عمل

4. صدق در امر به معروف ونهی ازمنکر

5. صدق در رابطه با خداوند

6. صدق در رابطه با بندگان خدا

7. صدق در مقام مسئولیت و زعامت

8. صدق در روابط اجتماعی و سیاسی

9. صدق و اخلاص در کلیّه مراحل و مراتب ظاهری و باطنی و علمی و عملی و قول و فعل

و البته وصول به این مراتب و درجات، شایسته شایستگان و مخلصان است. صدق در روابط چهارگانه انسان در مقیاس خاصی تجلی می‌یابد:

1. در رابطه انسان با خدا

2. رابطه انسان با خودش

3. رابطه انسان با دیگران

4. رابطه انسان با طبیعت و اشیاء

نکاتی که مقتضی است رهنورد کوی صدق مورد نظر قرار دهد عبارت است از:

1. صادقین در قرآن کریم

2. اوصاف صادقین در کلام قرآن و سیره اولیاء دین

3. مقامات صادقین

4. آثار و برکات صدق

5. درجات اخروی صادقان

6. شرائط وصول به مقامات صدق

7. راهکارهای مبارزه با کجی و انحراف و کذب و اعوجاج

8. لسان صادق توأم با عمل به صدق

9. معاشرت با صادقین

امیرالمؤمنین ‌در تفسیر ارکان و پایه‌‌های اصل ایمان می‌فرماید: ایمان بر چهار پایه استوار است که یکی از آن چهار پایه جهاد است. و جهاد خود چهار شعبه دارد که عبارتند از:

1. امر به معروف 2. و نهی از منکر و 3. صدق در موطن و صحنه‌‌های مختلف 4. بغض و کینه فاسقان. [6]

پس هر کس امر به معروف کند جبهه مؤمنان راقوّت بخشیده و تقویت کرده است و هر کس نهی از منکر کند بینی کافران را به خاک مالیده و هر کس در کلیه مواطن حق و تکلیف ثابت قدم و صادق باشد وظیفه خود را انجام داده و هر کس از فاسقان تبری بجوید و برای خدا غصب کرده و خشمگین شود خداوند در فردای قیامت اورا خشنود خواهد ساخت.

موضوع صدق در برابر باطل و دروغ، کتمان، تحریف، انحراف است و انحراف دارای ابعاد گوناگون بوده و شناخت آن نیاز به هوشیاری و مجاهدت دارد.

و طبیعی است موضوع فردی صرف نیز نمی‌باشد، بلکه اگر یک فرد و یک خانواده و یک قوم و یک ملت خود ساخته و سختکوش باشند، نتیجه آن نیز پیروزی خواهد بود و ثمره عزت عاید آنها خواهد شد.

انسان صادق پشتوانه محکمی برای مؤمنان خواهد بود و بینی منافقان را به خاک مالیده و در کلیه صحنه‌ها و عرصه‌ها حضوری صادقانه و حکیمانه خواهد داشت و تعهد و مسئولیت خود را به نحو احسن انجام خواهد داد و برای خدا غصب خواهد کرد و خداوند نیز برای او غضب خواهد فرمود و در قیامت او را خشنود کند.

و شاید این مفهوم نورانی و بلند به نحوی اقتباس از آیه 177 سوره مبارکه بقره باشد؛ در آن آیه شریفه ابعاد صدق همه این مفاهیم بلند را شامل می‌شود.

قرآن کریم در توصیف ابزار و صفات بر جسته ایشان می‌فرماید:

﴿ اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المتقون ﴾[7] 

ایشان کسانی هستند که اهل صدق و راستگویی بوده و هم ایشان پرهیزکارانند.

در حقیقت راستگویان واقعی را قرآن کریم در این آیه مبارکه تعریف فرموده؛ و صفات و چهره والا و مراتب و کمالات ایشان را ترسیم نموده است و شاخصه‌‌های آنان را ذکر کرده تا برای همگان قابل پیروی باشد. البته در این آیه کریمه 3 عنوان قرآنی با یکدیگر منطبق بوده و هر یک صادق می‌باشد و چه بسا مفهوم این آیه کریمه آن باشد که هر یک بدون دو مفهوم دیگر بی معناست و صدق جامع صفات و کمالات است.

آن سه عنوان مبارک عبارتند از:

الف – بر و نیکی و نیکوکاری (ابرار)

ب- پرهیزکاری و تقوی (المتقون)

ج- راستگویی و صدق (صادقین)

البته آیه شریفه جامع کمالات و معارف حقه و بیانگر صفات انسان‌های مؤمن و درجات ایمان و قرب الی الله است.

و یک دوره کامل معارف حقّه از اصول ایمان و اعتقادات، ‌اخلاقیات و اعمال و رفتار انسان‌های با ایمان را توضیح داده و تشریح می‌فرماید که خودنیاز به مجال مفصل دیگری دارد.

«من تــو را بــردم فراز قلـــه‌ هان             بعد از آن تو از درون خود بخوان»

و سرانجام این مدال افتخار و این تابلوی شرف و عزّت را بر سینه ایشان نصب می‌فرماید که:

﴿ أُولٰئِکَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَ أُولٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ‌﴾.[8]

در آیه دیگر قرآن کریم می‌فرماید:

﴿ وَ مَنْ يُطِعِ اللَّـهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولٰئِکَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّـهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولٰئِکَ رَفِيقاً ﴾.[9]

و هر کس از خداوند و پیامبرش اطاعت کند پس ایشان با کسانی هستند که خداوند بر ایشان نعمت داده و انعام فرموده از پیامبران و صدیقین (بسیار راستگویان) و شهیدان و گواهان و صالحان و شایستگان و ایشان رفیقان نیک و نیکویی هستند.

 


[1] . مفاتیح الجنان ، شیخ عباس قمی ، دعای جوشن کبیر ، فرازهای 20 ، 48 ، 100، 54 ، 27.

[2] . کافی ، ج 2 ، ص 104 ، ح 1.

[3] . کافی ، ج 2 ، ص 104 ، ح 1.

[4] . غرر الحکم و درر الکلم آمدی ص 27 ، عیون الحکم و الموعظ علی بن محمد الواشطی، ص 41 ، شرح آغا جمال خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم ، ج 1 ، ص 72 و جلد 7 ص 199..

[5] . خلیل بن احمد فراهیدی واژه صدق.

[6] . بخشی از حکمت 31 ، نهج البلاغه.

[7] . سوره بقره، آیه 177.

[8] . سوره بقره، آیه 177.

[9] . سوره نساء، آیه 69

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: