هنوز چند صباحی از مسأله سقیفه نگذشته بود كه حادثه دیگری رخ داد و آن اخراج كارگزاران حضرت فاطمه از مزرعه فدك و تصرف آن توسط ابوبكر بود، كه گفتیم طرح ونقشه آن را عمر ریخته بود.
در این مشی سیاسی هدف ورشكست كردن علی و پراكنده ساختن یاران او بود، به ویژه مستمندانی كه به علت طرفداری از علی و حضرت فاطمه از بیت المال محروم شده بودند.
این كار بر حضرت فاطمه بسیار گران آمد مخصوصاً از آن بابت كه صاحب حق بود و براساس زور و عوام فریبی آن را از دستش ربودند و فریاد او به جائی نرسید. او باور نمیكرد كه دشمن تا بدین حد بیشرم و حیا باشد. البته فدك سالها در دست ابوبكر و بعد عمر بود، ولی پاره ای از اسناد نشان میدهند عمر پس از چندی آن را به علی پس داد و مدتها در دست فرزندان حضرت فاطمه بود و پس از او مجدداً دست به دست میشد.
ولی واقعیت این است روح حضرت فاطمه از این امر شدیداً متألم بود. و این عدم رعایت حق را یك مصیبت تلقی میكرد فرزندان حضرت فاطمه مادر را از دست داده بودند دیگر فدك را میخواستند چه كنند؟