حضرت فاطمه در جواب او فرمود:
سبحان اللَّه! هرگز پدرم از كتاب خدا روى گردان نبوده و مخالفت احكام آن را نكرده، بلكه پیروى فرامین او را نموده و از جاى جاى آن متابعت نموده است.
آیا همگى بر سر بى وفائى اجتماع كرده اید و عذرتان در این باره دروغى است كه پرداخته اید. و این عمل شما بعد از رحلت پیامبر همانند آن غائلههایى است كه در زمان حیات او دنبال مىكردید.
این كتاب خداست كه حاكمى عادل و گوینده اى است كه فصل خصومت مىكند، دربارهى پیامبرى از پیامبران خدا مىفرماید: «فرزندى به من عطا فرما كه از من و از آل یعقوب ارث ببرد»[1]، و مىفرماید: «و سلیمان از داود ارث برد».[2]
خداوند عز و جل در قرآن تقسیماتى در ارث قرار داده و حدود واجب میراث را تعیین كرده و سهم مرد و زن را بیان فرموده است، به طورى كه عذر اهل باطل را باطل كرده و جاى گمانها و شبهات را دربارهى مُردگان از بین برده است. ولى نفستان بر شما حیله كرده و باید صبر نیكو كرد، و خداوند در مقابل آنچه شما مىپردازید كمك كننده است.
این دو نفر كه در آیه ذكر شدهاند پیامبرند[3]، و تو مىدانى كه مقام نبوت ارث بردنى نیست و ارث بردن در غیر مقام نبوت است. پس براى چه از ارث پدرم محروم مىشوم؟ آیا خداوند در كتابش آورده كه: «به جز فاطمه دختر محمد»؟ به من نشان بده تا قانع شوم.
[1] . سورهى مریم: آیهى 6.
[2] . سورهى نمل: آیهى 16.
[3]. اشارهى حضرت به ادعاى ابوبكر است كه انبیا ارث نمیبرند. با این دو آیه كه صریحا ارث گذاشتن دو پیامبر یعنى حضرت داود و حضرت زكریا علیهماالسلام را بیان كرده است بطلان سخن ابوبكر روشن مىشود.