سلیمان قندوزی در باره جریان استدلال امام علی به آیه ولایت مینویسد:
در دوران خلافت عثمان روزی جمعی از مهاجر و انصار در مسجد نشسته بودند و امیرالمؤمنین در میان آنان بود. هركس درباره فضائل خود سخن میگفت و امام علی ساكت بود. مردم به امام عرض نمودهاند:
ای ابوالحسن سخن بگو! امام فرمود: ای گروه قریش و انصار، از شما میپرسم این فضائل را خداوند به سبب خودتان به شما داده است یا به واسطۀ دیگری؟ گفتند: خداوند به واسطة محمد بر ما منت نهاد و این فضائل را به ما عطا كرد. سپس حضرت بخشی از آیاتی را كه دربارة خودش نازل شده بود بیان كرد و از آنان اقرار میگیرد كه این آیات درباره او نازل شده است. آنگاه فرمود:
شما را به خدا سوگند میدهم آیا میدانید هنگامی كه آیۀ «انّما ولیكم الله و...» و آیات دیگر نازل شد خداوند پیامبرش را مأمور كرد كه متولیان امور امت را به آنان معرفی كند و ولایت برای آنان شرح داده است. به دنبال این مسائل رسول خدا در غدیر خم مرا به امامت مردم نصب كرد.
جوینی در باره ماجرای استدلال امام علی مینویسد: در عصرخلافت عثمان روزی در مسجد میان انصار و مهاجر درباره فضائل و جایگاه هر كدام بحث صورت گرفت. در این مناظره تعدادی زیادی از سران مهاجر وانصار حضور داشتند كه هركدام نقش خود را در گسترش اسلام و حمایت از مسلمانان بیان میكردند. پس از پایان گفتوگو آنان از امام تقاضا كردند كه در این باره سخن بگوید. امام نیز پس از ذكر آیاتی از قرآن از جمله آیۀ «انّما ولیكمالله...» میفرماید:
مردم پرسیدند: ای رسول خدا آیا این آیات دربارة بعضی از مؤمنان نازل شده است، یا اینكه شامل همه میشود. آنگاه خداوند رسولش را مأمور كرد تا متولیان امور امت را به آنان بشناساند و ولایت را برای آنان شرح دهد، همانطور كه نماز و زكات و حج آنان را شرح داده است؛ پس رسول خدا مرا در غدیر خم به عنوان امام مردم منصوب كرد.
چنانكه ملاحظه شد، در منابع اهل سنت نیز احتجاج امام علی به نزول آیه ولایت درباره خودش وجود دارد و به عنوان شاهد، این حقیقت را اثبات میكند كه امام علی به نزول این آیه احتجاج كرده است.