1. مالك بن أوس بن الحدثان النصری

وی از روات صحیح بخاری، مسلم و بقیه صحاح سته اهل سنت است و حتی بعضی‌ها اعتقاد داشته‌اند كه او رسول‌خدا6 را نیز دیده است.

مزی در تهذیب الكمال در باره او می‌نویسد:

محمد بن سعد، وی را در كتابش (الصغیر)، در طبقه هشتم از صحابه ذكر می‌كند و می‌گوید: او از كسانی است كه رسول‌خدا6 را درك كرد اما سخنی از حضرت نقل نكرده است.

2. محمد بن مسلم معروف به ابن شهاب زهری

از روات بخاری، مسلم و بقیه صحاح سته اهل سنت است.

ابن حجر در باره او می‌نویسد:

فقیه و حافظ بود، بر بزرگی جایگاه او اتفاق نظر است و از سران طبقه چهارم است.

بنابر آنچه كه در تفسیر كلمه «ولی» از نظر لغت وكاربرد بیان شد، به این نتیجه و جمع بندی می‌رسیم كه كلمه «ولی» همان گونه كه از نظر لغت به معنای سزاوار به تصرف و تدبیر بود در اصطلاح خلفا نیز به معنای ولایت بر تصرف و تدبیر آمده است و ماقبل آیه معنای جدیدی در مابعد آن ایجاد نمی‌كند.

شیبانی از ابی عجفا روایت می‌كند كه از عمر در باره جانشین سوأل شد گفت: اگر عبیده فرزند جراح را درک می‌كردم او را سرپرست قرار می‌دادم.

ابو نعیم اصفهانی، از أبی العجما روایت نقل می‌كند به اینكه از عمر در باره جانشین سوأل شد عمر گفت: اگر معاذ بن جبل را درک می‌كردم او را سرپرست قرار می‌دادم، آنگاه كه در نزد پر وردگارم می‌رفتم برایم می‌گفت چه كسی را برای امّت محمد6 سر پرست قرار دادی؟ می‌گفتم از بنده و نبی تو شنیدم كه می‌گفت: معاذ بن جبل روز قیامت جلو طائفه علماء است.

عمر گفت: اگر سالم مولی حذیفه زنده بود، اورا سر پرست قرار می‌دادم

«لو كان سالم مولی حذیفة حیا لولیته» 

تمری از أبی عجفا نقل می‌كند كه از عمر راجع به جانشینی سوأل شد، گفت: اگر ابو عبیده بن جراح را درك می‌كردم او را سرپرست قرار می‌دادم.

عمر بن خطاب همین تعبیر را درباره معاذ بن جبل و خالد بن ولید نموده و گفته است؛ اگر معاذ بن جبل و خالد بن ولید را درك می‌كردم او را سرپرست قرار می‌دادم.

و نیز گفته است؛ اگر سالم زنده بود شك وتردیدی مرا از سر پرست قرار دادن او بر شما باز نمی‌گذاشت.