borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد چهارم»
د. عدل در اجرای حکم:

خداوند در اجرای حکم نیز به عدالت عمل می‌کند؛ نیکان را پاداش و بدکاران را عقاب می‌نماید.

قابل توجه است که در ادعیۀ امامان معصوم7 همواره از عدالت خداوند به او پناه برده شده است و در قرآن نیز صفت عدل به صورت سلب ظلم به خداوند نسبت داده شده است.

رمز آن این است که اطاعت از حق و عبادت او آن گونه که شایستۀ او است، و شکر نعمات او به گونه‌ای که جبران نعمات و هدایای الهی را بنماید، در توان کسی نیست؛ چرا که توفیق اطاعت و شکر او نیز خود تفضلی دیگر و موهبتی دیگر است و شکری جدید را می‌طلبد.

از سوی دیگر، اطاعت و تشکر در مقابل نعماتی است که در دنیا در اختیار ما نهاده شده است. بنابراین ثواب اخروی، چیزی جز تفضل و عنایتی مضاعف نیست؛ یعنی از آن جا که رحمت الهی بر غضبش مقدم است و خداوند رحمت را بر خود واجب نموده، دادن پاداش دوباره در مقابل اطاعت و تشکر از خدا نیز سنت الهی است. به همین جهت چندین برابر اعمال حسنۀ مؤمنان، به آن‌ها پاداش می‌دهد، نه فقط به قدر استحقاقشان، و از عذاب اخروی مجرمان نیز به انحای مختلف مثل بلایای دنیوی، سکرات مرگ و قبر و محشر و شفاعت می‌کاهد، به آن‌ها تخفیف می‌دهد و آن‌ها را به اندازۀ استحقاقشان مؤاخذه نمی‌کند.

از این رو خداوند؛ در مقام ثواب و عقاب، اهل فضل، جود، احسان، عفو و مغفرت است، نه اهل عدل. و احسان و تفضل و کرم و جود، از حیث ارزش اخلاقی برتر از عدالت‌اند. در نتیجه، او فوق عدل است؛ چون حاکم و مولای مطلق، و خیر محض و رحمت واسعه است.

شایان ذکر است که اعتقاد به عدالت الهی در تمامی ابعاد آن، دارای آثار علمی و عقیدتی و عملی فراوانی است. این اعتقاد، در ارایۀ دلیل‌های اثبات نبوت و امامت و معاد مورد استفاده قرار می‌گیرد و در استنباط احکام نیز نقشی عظیم را ایفا می‌کند.

حضرت زهرا3 می‌فرماید: «وَ الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوبِ»؛ خدای متعال عدل و دادگستری را سبب برابری و التیام قلب‌ها قرار داد.

این جمله و دو جمله بعدی متمم و مکمل یکدیگرند و اشاره به دو رکن عظیم اختلافات جوامع بشری است. اساس و ریشه‌ی اختلاف در جامعه‌ی انسانی بر محور دو موضوع دور می‌زند:

الف- نابرابری در توزیع ثروت و موهبت‌های الهی است که به خاطر عموم بشر آفریده شده و باید همه از آن به طور عادلانه بهره‌مند شوند که در این فراز اشاره به آن است.

ب- اختلاف در عقاید و افکار و فقدان جواب به حد کافی انگیزه بروز اختلاف فکری در جامعه می‌شود، که حضرت فاطمه3 در فراز بعدی به آن اشاره می‌کند؛ «طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ...». که اگر این دو مسئله اساسی در جامعه بشری حاصل شود جامعه یکپارچگی خود را حفظ نموده و رشد واقعی و تکاملی خود را ادامه خواهد داد.

اگر با دقت بیشتری رویدادهای جنائی مانند سرقت و قتل و بی‌حرمتی و تجاوز به ناموس، و بلکه اساس انقلاب‌های خونین را در تاربخ بشریت بررسی کنیم می‌بینیم که سر منشاء اصلی آن فقدان عدالت و وجود نابرابری‌ها به ویژه در مسئله ثروت است که اختصاص به جمع محدودی دارد و اکثریت از آن محروم می‌باشد و عموم به طور عادلانه از آن برخوردار نیستند.

به عبارت؛ دیگر منشاء طغیان اکثریت، همان خواسته‌های درونی است که بارها خواسته خود را از باطن جانش با فریاد اعلام نموده و فشارها را تحمل کرده و چون فریادرسی نیافته قهرا به صورت انحرافی بیرون زده است. زیرا غرائز و احتیاجات مادی بشر حتما باید از راه مشروع اشباع شود و گرنه به طور مسلم به صورت انحرافی نمودار می‌شود.

مسلم است که اکثریت افراد بشر براساس فطرت اولیه اگر خواسته‌ها و غرائز مادی و بدنی‌شان به طور عادلانه تامین بشود این طور نیست که دست به جنایت و یا خیانت بزنند. 

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: