درست است که در احادیث متعددی از تأثیر قرآن در شفای بیماریهای جسمی نیز سخن به میان آمده و از این کلام بزرگ الهی دور نیست که حتی مرده را زنده کند تا چه رسد به شفای بیماران، ولی آن چه در کلام مزبور میخوانیم، اشاره به درمان بیماریهای معنوی و اخلاقی است که امام7 انگشت بر چهار نوع از این بیماریها (کفر، نفاق، جهل و گمراهی) گذارده است. امام7 در ادامه بر توسّل به قرآن و عشق و علاقه به آن تأکید میفرماید.
این نکته نیز روشن است که منظور، توسّل و عشق و محبّتی خالی از عمل نیست. آن چه مهم است و سبب درمان این بیماریهای اخلاقی، اجتماعی و اعتقادی میشود، آگاهی بر مضامین آیات و به کار بستن آنهاست؛ همان گونه که پیامبر اکرم6 از همین طریق، عقب افتادهترین جوامع بشری را به یک جامعه پیشرفته و نیرومند و سربلند مبدّل ساخت.
امیر المؤمنین7 آن گاه میفرماید:[1]
بدانید قرآن، شفاعت کنندهای است که شفاعتش مورد قبول و گویندهای است که سخنش مقبول است. آن کس که قرآن در روز قیامت برای او شفاعت کند مشمول شفاعت میشود و آن کس که قرآن در قیامت از وی شکایت کند گواهیاش بر ضد او پذیرفته خواهد شد؛ چه این که روز قیامت، منادی صدا میزند: آگاه باشید! امروز هر کس گرفتار بذری است که افشانده و در گرو عاقبت اعمال خویش است؛ جز آنان که جز آنان که بذر قرآن افشاندند. شما نیز از بذر افشانان قرآن و پیروان آن باشید. پروردگارتان را با قرآن بشناسید و خویشتن را با آن اندرز دهید و در برابر قرآن، آرای خود را متهم کنید و خواستههای نفسانی خویش را در برابر آن نادرست بشمارید.
[1]. بخش چهارم از خطبه 176 نهج البلاغه :
«وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ قَائِلٌ مُصَدَّقٌ، وَ أَنَّهُ مَنْ شَفَعَ لَهُ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ شُفِّعَ فِيهِ، وَ مَنْ مَحَلَ بِهِ الْقُرْآنُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ صُدِّقَ عَلَيْهِ فَإِنَّهُ يُنَادِي مُنَادٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ كُلَّ حَارِثٍ مُبْتَلًى فِي حَرْثِهِ وَ عَاقِبَةِ عَمَلِهِ غَيْرَ حَرَثَةِ الْقُرْآنِ فَكُونُوا مِنْ حَرَثَتِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ اسْتَدِلُّوهُ عَلَى رَبِّكُمْ وَ اسْتَنْصِحُوهُ عَلَى أَنْفُسِكُمْ وَ اتَّهِمُوا عَلَيْهِ آرَاءَكُمْ وَ اسْتَغِشُّوا فِيهِ أَهْوَاءَكُم».