مسئولیتهای دینی ما بر دو قسم است: بعضی مسئولیتها، مسئولیت یک کار است با یک شکل بالخصوص و قیافه معین. همه خصوصیات کار و اجزاء و شرایطش را خود اسلام معین کرده است و گفته است که شما این کار را در این قالب معین و با این شکل خاص انجام دهید. البته این کار برای نتیجهای فرض شده، اما ما مسئول نتیجه نیستیم. اینها را تعبدیات میگویند.
ما میتوانیم این نوع کارها را مسئولیت شکل و قالب بنامیم. مثلا نماز دستوری است که مقدمات و مقارنات معین دارد، شرایط و اجزایی دارد، موانع و قواطعی دارد. دستور این است که ما نماز را همیشه با همین قالب و شکل انجام دهیم یعنی؛ تعبدی محض است. البته انجام این کار با این شکل به خاطر نتیجه است، نتایجی برایش هست: ﴿إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ﴾؛ به درستی که نماز (انسان را) از کارهای زشت و ناپسند باز میدارد. »[1] اما ما فقط مسئول مقدمه
این نتیجه هستیم، نه مسئول خود نتیجه. اگر آن مقدمه را به طور صحیح و
کامل که تعیین شده و دستور رسیده انجام دهیم، نتیجه خود به خود دنبالش هست.
نوع دیگر از مسئولیت هست که ما آن را مسئولیت نتیجه مینامیم، یعنی نتیجه را به عهده انسان میگذارد و میگوید من فلان نتیجه را میخواهم و اما اینکه آن نتیجه با چه وسیله و چه مقدمه و با چه شرایط و در چه قالبی انجام داده شود فرقی نمیکند با هر وسیلهای که بهتر است. یک وسیله ثابت و یکنواخت و قابل تعیین و اندازهگیری ندارد. در هر موردی و در هر زمانی آن وسیله فرق میکند.
مثالی عرض میکنم: شما فرضا یک گرفتاری دارید. مثلا یکی از کسان شما در زندان است. یک وقت هست که از یک نفر یک کار معین را در مورد این گرفتاری میخواهید. مثلا نامهای را به او میدهید و میگوئید نامه را سر فلان ساعت به فلان شخص برسان. البته این نامه به منظور یک نتیجه نوشته شده، اما طرف فقط مسئول رساندن نامه است. یک وقت هست که مستقیما خود نتیجه را میخواهید و به مقدمه کار ندارید، میگوئید من از تو خلاصی این زندانی را میخواهم و اما اینکه چه وسیلهای به کار برده شود شما معین نمیکنید، خود او باید برود ببیند از چه راه و چه وسیلهای بهتر است اقدام کند.
معمولا اینگونه مسئولیتها در جاهایی است که وسیله، یکنواخت نیست، متغیر است، یعنی در یک حال از این وسیله باید استفاده کرد و در حال دیگر از وسیله دیگر، خصوصیات زمانی و مکانی و غیره فرق میکند. در اینگونه موارد باید رفت و حساب کرد و اندیشید و وسیله مناسب را به دست آورد.
در اسلام هر دو گونه مسئولیت وجود دارد. نماز و روزه و سایر تعبدیات از نوع اول است، اما جهاد از نوع دوم است. در جهاد، مسلمانان موظفند که از حوزه اسلام دفاع کنند و استقلال مسلمین را حفظ نمایند. اما با چه وسیلهای؟ آیا با شمشیر یا با تفنگ، یا با وسائل دیگر؟ آن دیگر تعیین نشده و اساسا قابل تعیین و اندازهگیری نیست. مسلمانان در هر زمانی موظفند بهترین وسیله را برای این کار تهیه ببینند: ﴿وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ﴾؛ و در برابر آنها (دشمنان) هر چه میتوانید نیرو تهیه کنید. »[2] باید ببینند بهترین وسیله در هر زمانی چیست؟
مسئله هدایت و رهبری از نوع دوم است. مسلمانان مسئول هدایت یکدیگرند. هر نسلی مسئول هدایت نسل بعدی است. بالاخص کسانی که سمت رسمی رهبری دارند مسئولیت بیشتری دارند. به هر حال این نتیجه یعنی هدایت یافتن باید به دست آید و اما وسیلهای که باید از آن استفاده شود برای همیشه و همه جا تعیین نشده و قابل تعیین و اندازهگیری هم نیست. در آیه کریمه میفرماید:
﴿قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ﴾؛ خودتان و خاندانتان را از آتشی که آتشگیرهاش آدم است و سنگ، حفظ کنید. »[3] در اینجا خود نتیجه را میخواهد، به وسیله کار ندارد. در اسلام برای هدایت و رهبری، یک شکل صد در صد معین ترسیم نشده که همه اجزاء و مقدمات و مقارنات و شرایط و موانع در نظر گرفته شده باشد و اساسا قابل تعیین و ترسیم و اندازهگیری نیست، چون متفاوت است.[4]
[1] . سوره عنکبوت، آیه 45.
[2] . سوره انفال، آیه 60.
[3] . سوره تحریم، آیه 6.
[4] . مرتضی مطهری- ده گفتار- صفحه 193- 196.