درباره نماز میفرمایند: حکمت این که خدای متعال نماز را بر مردم مقرر فرموده و در قرآن آن را مورد تاکید قرار داده است این است که مردم را از تکبر نجات دهد. سوال این است که علی رغم وجود صفات مذموم فراوان، چرا به صفت کبر این قدر اهمیت داده شده که خدای متعال نماز را برای پاکی از کبر تشریع فرموده است و لااقل برجستهترین ویژگی نماز این است؟
نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که اصولاراه تقرب به خدا بلکه تنها راه رسیدن به سعادت ابدی، بندگی خداست، و چیزی که با این هدف تضاد دارد احساس بزرگی کردن است. بندگی یعنی من هیچ چیز از خودم ندارم: ﴿عَبْداً مَمْلُوكاً لا يَقْدِرُ عَلی شَيْءٍ﴾؛[1]
اما متکبر میگوید: من خیلی بزرگم و در مقابل هیچ کسی سر خم نمیکنم! وقتی این صفت در نفس ملکه شد، شخص حتی در مقابل خدا هم حاضر نیست سر خم کند. در حالی که تنها راه سعادت انسان نهایت خضوع در مقابل خداست.
بزرگان قبیلهای از قبایل عرب به پیغمبر اکرم6 پیشنهاد کردند که ما حاضریم اسلام بیاوریم و جان و مالمان را در اختیار شما قرار دهیم به شرط این که سجده نماز را از ما بردارید. در شان ما نیست که روی خاک بیفتیم. پیغمبر اکرم6 فرمودند: «در دینی که رکوع و سجود ندارد خیری نیست»؛[2] اگر میخواهید اسلام را قبول کنید باید سجدهاش را هم قبول کنید.
برخی حاضرند از جان و مالشان بگذرند، اما در مقابل خدا سجده نکنند! در نهاد این افراد روح خودبزرگبینی چه قدر ریشهدار است!
[1] . سوره نحل، آیه 75.
[2] . «لَا خَيْرَ فِي دِينٍ لَيْسَ فِيهِ رُكُوعٌ وَ سُجُودٌ»؛ بحار الانوار، ج18، ص203.