از آنجا که هدایت به معنای دلالت و راهنمایی و نشان دادن راه است؛ باید مسیر و راهی که هدایت از طریق آن صورت میگیرد مشخص شود و دانسته شود که هدایتکنندگان انسانها را به چه چیزی هدایت میکنند. بنابراین مقصد هدایت عبارت است از:
1. هدایت به سوی خداوند متعال
قطعاً یکی از اهداف مهم هدایتکنندگان دعوت و هدایت همة انسانها به سوی خداوند است در سوره مبارکه نازعات خداوند متعال حرکت هدایتی موسی7 را به سوی فرعون چنین بیان میکند:
«به سوی فرعون برو که طغیان کرده است و به او بگو: آیا میخواهی پاکیزه شوی و من تو را به سوی پروردگارت هدایت کنم تا از او بترسی (و گناه نکنی)؟!».[1]
2. هدایت به صراط مستقیم
آنگونه که از بررسی آیات قرآن مجید بر میآید «صراط مستقیم» همان آئین خداپرستی و دین حق و پایبند بودن به دستورات خداست چنان که در سورة انعام آمده است:
«بگو خداوند مرا به صراط مستقیم هدایت کرده، به دین استوار، آئین ابراهیم که هرگز به خدا شرک نورزید».[2]
در اینجا «دین ثابت و پا بر جا و آیین توحیدی ابراهیم و نفی هر گونه شرک» به عنوان صراط مستقیم معرفی شده است و تفسیرهای مختلفی که مفسّران در این زمینه نقل کردهاند همه در واقع به یک چیز بر میگردد:
بعضی آن را به معنی اسلام، بعضی به معنی قرآن، بعضی به پیامبر و امامان راستین، و بعضی آن را به آیین الله تفسیر نمودهاند. تمام این معانی به همان دین و آیین الهی در جنبههای اعتقادی و عملی بازگشت میکند.[3]
همچنین روایاتی که در منابع اسلامی در این زمینه وارد شده است و هر کدام به زاویهای از این مسأله اشاره کرده همه به این اصل باز میگردد. از جمله:
از امام صادق7 در تفسیر آیه ﴿اهْدِنَا الصِّراطَ الْـمُسْتَقيمَ﴾ نقل شده:
«منظور راه و شناخت امام است.»[4]
در حدیث دیگری از آن حضرت آمده است:
«صراط مستقیم امیرالمؤمنین علی7 میباشد.»[5]
هدایت یافتگان
از آیات قرآن مجید استفاده میشود که از انوار هدایت الهی و هدایتگران همه افراد بهره نمیبرند بلکه عده خاصی از آن بهرهمند میشوند از جمله این افراد میتوان مؤمنان، پرهیزکاران، اهل یقین، متمسکین به خداوند، محسنین و نیکوکاران، مجاهدان در راه خدا، صابران، توبه کنندگان و... را نام برد.
«... خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به سوی صراط مستقیم هدایت میکند.»[6]
یکی از زمینههای هدایت ایمان است، قرآن در موارد متعددی به این مطلب اشاره دارد. ایمان به معنی تسلیم است و مؤمن کسی است که به حق تسلیم باشد و آن قهراً توأم با عمل است و بدون آن مصداق ندارد.[7]
بدیهی است که هر کس به حق و حقیقت، یعنی اسلام و قرآن مجید، که حقانیت آنها بر احدی از افراد منصف و دانشمند پوشیده نیست، ایمان بیاورد، و مدارج اولیة ایمان را طی و شروع کند، خداوند سبحان هر لحظه به هدایت این گونه افراد میافزاید و لحظه به لحظه آنها را به سوی صراط مستقیم هدایت و دلالت میکند.[8]
«آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است».[9]
محرومین از هدایت
گروهی از انسانها هستند که از هدایت خداوند محروم میباشند و خداوند آنان را مشمول هدایت خود نمینماید. از جمله این افراد کافران، فاسقان، ظالمان، منافقان، دروغگویان، تکذیبکنندگان و اسرافکاران میباشند.
«... و خداوند افراد بیایمان را هدایت نمیکند».[10]
«از (مخالفت) خدا بپرهیزید، و گوش فرا دهید! و خداوند، جمعیت فاسقان را هدایت نمیکند»[11]
«خداوند، جمعیت ستمکار را هدایت نمیکند»[12]
[1] . ﴿اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى * فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى أَنْ تَزَكَّى * وَ أَهْدِيَكَ إِلى رَبِّكَ فَتَخْشى﴾. سوره نازعات، آیه 19 - 17.
[2] . ﴿قُلْ إِنَّني هَداني رَبِّي إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ ديناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهيمَ حَنيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْـمُشْرِكينَ﴾. سوره انعام، آیه 161.
[3] . مكارم شيرازي، ناصر، همان، ج1، ص49 و 50.
[4] . «الطَّرِيقَ وَ مَعْرِفَةَ الْإِمَامِ». قمي، علي بن ابراهيم، تفسير قمي، محقق: طيب موسوي جزايري، قم، دارالكتاب، چاپ چهارم، 1367، ج1، ص28.
[5] . «قَالَ الصِّرَاطُ الْـمُسْتَقِيمُ أَمِيرُ الْـمُؤْمِنِينَ عَلِيٌّ7». ابن بابويه قمي، محمد بن علي بن حسين، معاني الاخبار، قم، مؤسسه انتشارات اسلامي، 1361، ص32.
[6] . ﴿. . . إِنَّ اللَّـهَ لَهادِ الَّذينَ آمَنُوا إِلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ﴾. سوره حج، آیه 54.
[7] . قرشي، علي اكبر، قاموس قرآن، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ ششم، 1371، ج1، ص125.
[8] . نجفي خميني، محمدجواد، تفسير آسان، تهران، اسلاميه، 1379، ج13، ص194.
[9] . ﴿ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ﴾ سوره بقره، آیه 2.
[10] . ﴿. . . وَ أَنَّ اللَّـهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ﴾. سوره نحل، آیه 107.
[11] . ﴿. . . وَ اتَّقُوا اللَّـهَ وَ اسْمَعُوا وَ اللَّـهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفاسِقينَ﴾. سوره مائده، آیه 108.
[12] . ﴿. . . إِنَّ اللَّـهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ﴾. همان، آیه 51.