همانگونه که قبلا نیز اشاره شد، امام7 در بخش اوّل این خطبه، اشاره به اقسام ایمانهای ثابت و غیر ثابت میکند و میفرماید: «بعضی از ایمانها ثابت و استوار در دلهاست و بعضی دیگر ناپایدار و عاریتی در میان قلبها و سینهها تا سرآمدی معلوم است».[1]
تقسیم ایمان به ثابت و مستقر و متزلزل و ناپایدار و به بیان دیگر عاریتی، چیزی است که در احادیث اسلامی به آن اشاره شده است.
در حدیثی از امام صادق7 در تفسیر آیه شریفه ﴿وَ هُوَ الَّذي أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ﴾[2] این چنین میخوانیم: «مستقر به معنای ایمان ثابت است و مستودع ایمان عاریتی است».[3]
در حدیث دیگری از امام معصوم در تفسیر همان آیه آمده است: «ایمانی که مستقر باشد تا ابد ادامه خواهد یافت و اما ایمان عاریتی، خداوند آن را قبل از ممات میگیرد».[4]
گرچه در تفسیر آیه فوق نظرات مختلفی داده شده است، از جمله این که منظور از مستقر آنهایی هستند که از قرارگاه رحم به دنیا گام نهادند و مستودع آنهایی هستند که هنوز در رحم مادرانند؛ ولی مانعی ندارد که یک آیه دارای چند تفسیر باشد.
به هر حال اگر انسان دارای نفس مطمئنه شود و ایمان در اعماقش نفوذ کند، ایمان او مستقر است و با دگرگونیها شرایط و تهدیدها و تطمیعها متزلزل نمیشود؛ ولی اگر راسخ نباشد، زوال آن در برابر زر و زور کاملا ممکن است.
عوامل تزلزل ایمان متعدد است؛ عدم آگاهی از دلایل محکم و هواپرستیها و ضعف نفس و آلودگی به گناهان بزرگ. هر یک از اینها اموری هستند که ممکن است در پایان عمر ایمان انسان را متزلزل سازند و سرانجام آدمی بیایمان از دنیا برود.
سپس امام7 در ادامه این سخن مردم را از بیزاری جستن از افراد پیش از پایان عمرشان بر حذر میدارد؛ زیرا سرنوشت انسانها در پایان عمرشان روشن میشود. حضرت میفرماید: «هر گاه خواستید از کسی بیزاری بجویید مهلت دهید تا زمان مرگش فرا رسد که آن هنگام (اگر از گناهانش توبه نکرد و تزلزل ایمان یافت آن زمان) بیزاری جستن است».[5]
به این ترتیب درباره هیچ کس حکم قطعی نمیتوان کرد؛ نه افراد با ایمان و نه افراد بیایمان، زیرا ممکن است در پایان راه بر اثر عوامل مختلفی برگردد و اگر حکمی بشود حکم موقت و مرحلهای است.
[1] . «فَمِنَ الْإِيمَانِ مَا يَكُونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِي الْقُلُوبِ، وَ مِنْهُ مَا يَكُونُ عَوَارِيَّ بَيْنَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ، إِلَى أَجَلٍ مَعْلُومٍ».
[2] . سوره انعام، آیه 98.
[3] . «فَالْـمُسْتَقَرُّ الْإِيمَانُ الثَّابِتُ وَ الْـمُسْتَوْدَعُ الْـمُعَارُ»؛ میزان الحکمه، جلد 1، صفحه 265، حدیث 1350.
[4] . «قَالَ مَا كَانَ مِنَ الْإِيمَانِ الْـمُسْتَقَرِّ فَمُسْتَقَرٌّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ أَبَداً وَ مَا كَانَ مُسْتَوْدَعاً سَلَبَهُ اللَّـهُ قَبْلَ الْـمَمَات»؛ تفسیر نور الثقلین، جلد 1، صفحه 751، حدیث 207.
[5] . «فَإِذَا كَانَتْ لَكُمْ بَرَاءَةٌ مِنْ أَحَدٍ فَقِفُوهُ حَتَّى يَحْضُرَهُ الْـمَوْتُ، ففَعِنْدَ ذَلِكَ يَقَعُ حَدُّ الْبَرَاءَةِ».