تبلیغ، مرحله شناساندن و خوب رساندن است، پس مرحله شناخت است. . وظیفهای که هر مسلمان از نظر تبلیغ دارد، این است که باید این احساس در او پیدا بشود که به نوبه خودش حامل پیام اسلام است. واولین شرط رساندن یک پیام الهی این است که از هر گونه وسیلهای نمیتوان استفاده کرد. یعنی برای اینکه پیام الهی رسانده بشود و برای اینکه هدف مقدس است، نباید انسان این جور خیال بکند که از هر وسیله که شد برای رسیدن به این هدف باید استفاده بکنیم، میخواهد این وسیله مشروع باشد و یا نامشروع.
مسئله دوم که قرآن مجید در مسئله تبلیغ روی آن تکیه میکند، چیزی است که از آن به «نصح» تعبیر مینماید. نصح در مقابل غشّ است. ناصح واقعی آن کسی است که خلوص کامل داشته باشد. توبه نصوح یعنی توبه خالص. مبلّغ باید ناصح، خالص و مخلص باشد، یعنی در گفتن خودش هیچ هدف و غرضی جز رساندن پیام که خیر آن طرف است، نداشته باشد.
مسئله دیگر، مسئله خلوص مبلّغ است.
مسئله دیگر، مسئله متکلف نبودن یعنی ساده و روان سخن گفتن است.
مسئله دیگر که قرآن مجید در سبک و روش تبلیغی پیغمبران نقل میکند، تواضع و فروتنی است «نقطه مقابل استکبار». کسی که میخواهد پیامی را، آن هم پیام خدا را به مردم برساند، باید در مقابل مردم، در نهایت درجه فروتن باشد.
یکی دیگر از خصوصیات بسیار بارز سبک تبلیغی پیغمبران که شاید در مورد رسول اکرم6 بیشتر آمده است، مسئله تفاوت نگذاشتن میان مردم در تبلیغ اسلام است. پیامبر اکرم6 در تبلیغ اسلام سهلگیر بود نه سختگیر، بیشتر بر بشارت و امید تکیه میکرد تا بر ترس و تهدید به یکی از اصحابش که برای تبلیغ اسلام به یمن فرستاد دستور داد که: «یسّر و لاتعسّر و بشّر و لاتنفّر» یعنی: آسان بگیر و سخت نگیر، نوید بده «میلها را تحریک کن» و مردم را متنفر نساز! [1]
[1] . دلائل النبوهٔ، ابوبكر بیهقی ، ج 5 ، ص 401.