borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد چهارم»
ب ـ قاطعیت در بیان

مفاهیم عالی قرآن با صراحت و قاطعیت مخصوصی بیان شده است، به طوری که در عمق جان انسان نفوذ کرده و شنونده احساس می‌‌کند که گوینده، واقعیت‌ها را مشاهده می‌‌کند و از غیب خبر می‌‌دهد. به همین جهت بشارت‌‌های قرآن امیدوار کننده و تهدیدهای آن شدیداً کوبنده است.

تفکر در آیات قرآن، روح انسان را جلا می‌‌دهد و از جهان ماده بالاتر می‌‌برد و آن را با جهان غیب آشنا می‌‌سازد. لذا روح انسان در این جذبه‌‌ها ممکن است حقایقی را مشاهده کند که چشم سر توان دیدن آنها را ندارد. جذّابیت آیات قرآن به حدی است که معاندین اسلام آن را سحر می‌‌خواندند. گاهی از شنیدن آنها آن چنان متحیر و از خود بی‌خود می‌‌شدند که نمی‌‌فهمیدند چگونه آنها را توجیه کنند.

از ترس همین جاذبه معنوی آیات قرآن بود که سران شرک به مردم می‌‌گفتند: به سخنان محمد گوش ندهید، زیرا ممکن است فریب بخورید.

ابن اثیر می‌‌نویسد: طفیل، پسر عمرو دوسی که مردی شریف، شاعر و زیرک بود می‌‌گفت: در زمانی که رسول خدا6 در مکه بود، به آن شهر سفر کردم. جمعی از بزرگان قریش نزد من آمده و گفتند: ای طفیل! تو در حالی به شهر ما آمده‌ای که این مرد (حضرت محمد) در میان ما زندگی می‌‌کند. ما را به سختی انداخته و باعث اختلاف و تفرقه شده است. کلام او همانند سحر و جادو در میان پدر و پسر، زن و شوهر و برادران جدایی می‌‌اندازد. از این جهت می‌‌ترسیم که شما هم فریب بخورید. پس با محمد حرف نزن و به سخنانش گوش نده.

طفیل می‌‌گوید: آن قدر در این رابطه به من سفارش کردند تا این که تصمیم گرفتم سخنان محمد را استماع نکنم و با او سخن نگویم، به حدی که در گوش‌‌هایم پنبه گذاشتم.

بامداد به مسجدالحرام رفتم، رسول خدا را دیدم که نزد کعبه نماز می‌‌خواند. نزدیک‌‌تر رفتم، خدا اراده کرده بود که کلام او را به گوش من برساند. کلام زیبایی به گوشم رسید. با خودم گفتم: مادرت به عزایت بنشیند، تو که مردی شاعر و عاقل هستی و خوب را از بد تشخیص می‌‌دهی. پس چه مانع دارد که کلام این مرد را بشنوی. اگر خوب و درست بود قبول می‌‌کنی و اگر زشت و باطل بود ترک می‌‌کنی.

طفیل می‌‌گوید: قدری صبر کردم تا محمد به سوی خانه خود حرکت کرد، من نیز دنبالش رفتم، وقتی داخل خانه شد من هم وارد شدم. آن گاه عرض کردم: ای محمد! سران قریش به من چنین و چنان گفته‌اند، ولی خدا خواسته بود که کلام تو به گوشم برسد. سخنان زیبا و خوبی از تو شنیدم، هدف و امر خودت را بر من عرضه بدار. پس محمد6 اسلام را بر من عرضه داشت و برایم قرآن خواند. به خدا سوگند! کلامی را خوب‌‌تر و امری را استوارتر از آن نشنیده بودم. [1]

بنابراین شما نیز اگر با ادبیات عرب و تفسیر قرآن آشنا و مأنوس باشید و در اسلوب بدیع تنظیم آیات و مفاهیم عالی قرآن و در انتخاب کلمات و جمله بندی‌‌ها تفکر و تأمل کنید، می‌‌توانید به بخشی از زیبایی‌‌ها و شگفتی‌‌های این کتاب آسمانی پی ببرید.


[1] . اسدالغابه، ج3، ص54.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: