ممکن است کسانی به خاتمیت پیامبر اسلام خرده دیگری گرفته و بگویند: چنانچه بپذیریم که بعد از بعثت پیامبر اسلام، نیازی به ارسال پیامبر تشریع کننده نداریم، اما این مطلب را قبول نداریم که به پیامبر مبلّغ و مروّج دین هم نیاز نداشته باشیم. پیامبران گذشته دو نوع بودند: جمعی از آنان اولوالعزم و صاحب شریعت بودند و گروهی نیز دین پیامبران اولوالعزم را ترویج میکردند که در ارشاد و هدایت مردم بسیار مفید و مؤثر بودند. بعد از پیامبر اسلام نیز وجود چنین پیامبرانی حتماً مفید و سودمند بود، پس چرا ارسال نشدند؟
در پاسخ گفته میشود که ارسال پیامبر، برای اتمام حجت و در مواقع ضروری انجام میگیرد. در صورتی که بعد از بعثت پیامبر اسلام، چنین نیازی وجود نداشت، زیرا بشر در آن زمان از جهت رشد عقلی و علمی به حدی رسیده بود که میتوانست میراث علمی و دینی خود را حفظ کند و آن را ترویج نماید. در آن زمان دین به حد کمال رسیده بود و از جهت مبلغ، خودکفا بود.
خدا در قرآن میفرماید:
امروز کافران از [ضربه زدن به] دین شما مأیوس شدند، پس از آنان نترسید و از من بترسید. امروز دین شما را کامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام کردم و به اسلام شما رضایت دادم.[1]
اسلام مسؤولیت حفظ و نگهداری و تبلیغ دین را بر عهده سه گروه نهاده است:
اول: امام معصوم.
دوم: فقها و علمای دین:
حضرت صادق7 فرمود: علما وارثان پیامبرانند، پیامبران درهم و دیناری از خود به ارث نمیگذارند، بلکه احادیث، را به ارث میگذارند، پس هر کس چیزی از احادیث آنان را بگیرد، بهره زیادی را به دست آورده است. خوب دقت کنید که علم خود را از چه شخصی میگیرید. در میان ما اهل بیت، در هر نسلی افراد عادلی وجود دارند که از تحریف تندروان و کج روی اهل باطل و تأویل نادانان جلوگیری میکنند.[2]
پیامبر اکرم6 فرمود:
مثل علما در زمین مثل ستارگان در آسمان است، که مردم در تاریکیهای خشکی و دریا به وسیله آنها هدایت میشوند و اگر خاموش گردند بیم آن میرود که هدایت شوندگان گم شوند.[3]
امیرالمؤمنین7 از رسول خدا6 روایت کرده که فرمود:
در قیامت مداد علما با خون شهدا مقایسه میشود، پس مداد علما بر خون شهدا برتری مییابد.[4]
از این احادیث و مانند آن استفاده میشود که شارع مقدس اسلام مسؤولیت ارشاد مردم و تبلیغ دین را بر عهده علما نهاده است. با وجود این، نیازی به ارسال پیامبران مبلغ نیست.
سوم: عقل انسان: یکی از اهداف بزرگ پیامبران پرورش و تکمیل عقلها بوده است. پیامبران گذشته نقش بزرگی را در این باره ایفا کردهاند. عقول انسانها در طول تاریخ و به کوشش پیامبران، کم کم تکامل یافت تا در زمان پیامبر اسلام به حد بلوغ نسبی خود رسید. پیامبر اسلام نیز نسبت به رشد و تکامل عقل آدمیان عنایت ویژهای داشت. به مردم سفارش میکرد عقل خود را به کار گیرند و در کشف حقایق و درک اشیا کنجکاوی نمایند. با تعقل و تفکر، حق را از باطل جدا کرده و حق را بپذیرند.
از آنچه گفته شد نتیجه میگیریم که با ارسال پیامبر اسلام، نیازی به بعثت پیامبران مبلّغ نیست، از این رو پیامبر اسلام خاتم پیامبران شد و نبوت خاتمه یافت.
[1] . مائده (5) آیه 3: ﴿الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذينَ كَفَرُوا مِنْ دينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتي وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً﴾.
[2] . کافى، ج1، ص32: عن أبی عبدالله7 قال: «إِنَّ الْعُلَمَاءَ وَرَثَةُ الْأَنْبِيَاءِ، وَ ذَلِكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ لَمْ يُوَرِّثُوا دِرْهَماً وَ لَا دِينَاراً، وَ إِنَّمَا وَرَّثُوا أَحَادِيثَ مِنْ أَحَادِيثِهِمْ فَمَنْ أَخَذَ شَيْئاً مِنْهَا، فَقَدْ أَخَذَ حَظّاً وَافِراً. فَانْظُرُوا عِلْمَكُمْ هَذَا عَمَّنْ تَأْخُذُونَهُ؛ فَإِنَّ ـ فِينَا أَهْلَ الْبَيْتِ ـ فِي كُلِّ خَلَفٍ عُدُولًا يَنْفُونَ عَنْهُ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ، وَ انْتِحَالَ الْـمُبْطِلِينَ، وَ تَأْوِيلَ الْجَاهِلِين».
[3] . همان: «قَالَ رَسُولُ اللَّـهِ6 : إِنَّ مَثَلَ الْعُلَمَاءِ، فِي الْأَرْضِ كَمَثَلِ النُّجُومِ فِي السَّمَاءِ، يُهْتَدَى بِهَا فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ؛ فَإِذَا طُمِسَتْ أَوْشَكَ أَنْ تَضِلَّ الْـهُدَاة».
[4] . همان. ص16: «عن علىّ7 قال: قَالَ رَسُولُ اللَّـهِ6 : إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ وُزِنَ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ بِدِمَاءِ الشُّهَدَاءِ فَيَرْجَحُ مِدَادُ الْعُلَمَاءِ عَلَى دِمَاءِ الشُّهَدَاء».