borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد چهارم»
«حج عاشقانه‏»

عاشق چو رو به کعبه صدق و صفا کند

 

احرام خود ز کسوت صبر و رضا کند

در پیش راه بادیه گیرد غریب وار

 

ترک عشیره و بلد و اقربا کند

مگریزد از شداید و رنج مسافرت‏

 

در طی ره تحمل خار جفا کند

بگشاید آن زمان دو لب از بهر تلبیه‏

 

گوش سپهر کر ز صلای بلی کند

از صدق چون قدم بنهد در منای عشق‏

 

اول به پای دوست سر و جان فدا کند

آنجا که موقف عرفات محبت است‏

 

بر جای سنگریزه سر از کف رها کند

از بهر استلام حجر چون کند نزول‏

 

تن را نشان ناوک سنگ و عصا کند

برگرد خیمه‏گاه بگردد پی وداع‏

 

با چشم اشکبار طواف النسا کند

از پرده خیام شتابان به قتلگاه‏

 

رو آورد به هروله قصد صفا کند

از رکن تا مقام شهادت به پای شوق‏

 

طی طریق از سر مهر و وفا کند

پس در کنار زمزم اخلاص تشنه‏لب‏

 

بنشیند و به زمزمه یاد خدا کند

آنگاه دست و روی بشوید ز خون خویش‏

 

برخیزد و نماز شهادت ادا کند

قربان عاشقی که حدیث مصیبتش‏

 

کاخ وجود را همه ماتم‏سرا کند

گسترده شد بساط عزایش به روزگار

 

تا عیش روزگار بدل بر عزا کند

بی‏اختیار خون چکد از دیده جلی‏

 

هر دم که یاد واقعه کربلا کند[1]


[1] . اشعار ذیل را آقای سید جواد الیاسی به استاد شهید تقدیم نموده و ایشان در یادداشت‌های «حج» قرار داده‏اند. 

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: