یکی از بهترین روشها برای فهماندن مطالب به مردم، خصوصاً کسانی که سواد چندانی ندارند استفاده از مثالهای محسوس و مناسب با محیط است زیرا مردم با این موارد بیشتر سر و کار دارند و با حواس ظاهری خویش آنها را
درک میکنند بر خلاف مسایل عقلی که فهم آنها احتیاج به کندوکاو شدید ذهن دارد.[1]
به طور مثال شتر را مثال میزند که عربها بیشتر با آن سروکار دارند؛
«آیا شتر نمینگرند که چگونه آفریده شده است؟»[2] و[3]
در جای دیگر برای بیارزش جلوه دادن دنیا اینچنین میفرماید: «و زندگی دنیا را برای آنها به آبی تشبیه کن که از آسمان فرو میفرستیم و به وسیله آن گیاهان زمین، سرسبز و در هم فرو میروند. اما بعد از مدتی میخشکند، به گونهای
که بادها آنها را به هر سو پراکنده میکنند و خداوند بر هر چیزی
تواناست.»[4]
و در مورد عالمی که به علم خود عمل نمیکند میفرماید:
«آنان که علم تورات را با خود داشتند و به آن عمل نکردند همانند الاغی هستند که کتابها را بر پشتشان حمل میکنند و از آن هیچ نمیفهمند.»[5]
و کسی که پس از عالم شدن، به هوای نفس میل پیدا کند، سگی است که اگر او را تعقیب کنی یا به حال خود واگذاری عوعو کند:[6]
خداوند متعال در قرآن کریم، سرگردانی و اضطراب منافقین را به مسافر شبگردی تشبیه نموده که در تاریکی شب در حرکت است همینکه میخواهد چراغی بیفروزد و اطراف خود را روشن سازد تا راه خود را پیدا کند. خداوند، آن چراغ را خاموش کند و او را در همان ظلمت و تاریکی واگذارد:[7] و[8]
[1] . از اين روست كه خداوند متعال به اين مسئله اهميّت مىدهد و قرآن كريم سرشار از مثالهاى مختلف و ساده است كه شايد مردم با تفكر و دقت در آنها متذكر ياد خدا شوند؛ ﴿وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ﴾ «و اين مثالها را براى مردم مىزنيم اميد است كه تفكر كنند.» (سوره حشر، آیه 21). «وَ يَضْرِبُ اللَّـهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ» «و خداوند براى مردم مثالها مىزند اميد است كه متذكر شوند.» (سوره ابراهیم، آیه 25). و دليل بر متعدد و متنوع بودن اين مثالها آيات مختلفى است كه به بعضى از آنها اشاره خواهيم كرد و خداوند متعال در آيهاى به طور روشن بر اين مطلب تأكيد مىفرمايد: ﴿وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ في هذَا الْقُرْآنِ مِنْ كُلِّ مَثَلٍ﴾؛ به رساتی در این قرآن برای مردم از هر گونه مثلی آوردیم.» (سوره روم، آیه 58) جالب اينجاست كه خداوند از اينكه به موجودات ظاهراً كوچك مانند پشه و حتى بالاتر از آن مثال بزند شرم نمىكند و اين درسى است به مبلغ كه به اين نكته توجه كند؛
﴿إِنَّ اللَّـهَ لا يَسْتَحْيي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلاً ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها﴾؛ «خدای را از اینکه به پشهای یا فروتر [یا فراتر] از آن مثل زند شرم نیاید.» (سوره بقره، آیه 26) استفاده از مثالهاى طبيعى كه همه جايى و عمومى هستند مانند طلوع و غروب خورشيد و مثال به موجوداتى كه جهانيان آنها را مىشناسند در قرآن كريم فراوان است. خداى بزرگ وجود شريفش را به نور تشبيه مىكند و مىفرمايد: «اللَّـهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْـمِصْباحُ في زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ كَأَنَّها كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ . . .»؛ خدا نور آسمانها و زمین است مثل نورش به مشکلاتی ماند که در آن چراغی روشن است و آن چراغ در میان شیشهای قرار دارد که تلالو آن به ستارهای درخشان شبیه است.» (سوره نور، آیه 35) در قرآن برای هر محیطی، مثالهای مناسب با آن استفاده شده است.
[2] . ﴿أَ فَلا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ﴾ سوره غاشیه، آیه 17.
[3] . يا از مثالهاى مربوط به كشاورزى و گياهان استفاده مىكند كه مردم با اين مسايل بيشتر سروكار داشتند؛ ﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُبْطِلُوا صَدَقاتِكُمْ بِالْـمَنِّ وَ الْأَذى كَالَّذي يُنْفِقُ مالَهُ رِئاءَ النَّاسِ وَ لا يُؤْمِنُ بِاللَّـهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ صَفْوانٍ عَلَيْهِ تُرابٌ فَأَصابَهُ وابِلٌ فَتَرَكَهُ صَلْداً لا يَقْدِرُونَ عَلى شَيْءٍ مِمَّا كَسَبُوا وَ اللَّـهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرينَ﴾ «اى كسانى كه ايمان آوردهايد بخششهاى خود را با منّت و آزار باطل نسازيد، همانند كسى كه مال خود را براى نشان دادن به مردم انفاق مىكند و ايمان به خدا و روز رستاخيز نمىآورد و (كار او) همچون قطعه سنگى است كه بر آن (قشر نازكى از) خاك باشد (و بذرهايى در آن افشانده شود) و باران درشت به آن ببارد (و همه خاكها و بذرهارا بشويد) و آن را صاف، رها كند. آنها از كارى كه انجام دادهاند چيزى به دست نمىآورند و خداوند جمعيّت كافران را هدايت نمىكند.» (سوره بقره، آیه 264) در اين آيه مبارك مىبينيم كه خداوند با مثالى بسيار ساده، بىارزش بودن انفاق ريايى را گوشزد مىكند. و در مقابل، انفاق در راه خودش را چنين تشبيه مىكند: ﴿مَثَلُ الَّذينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ في سَبيلِ اللَّـهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ في كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَ اللَّـهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ وَ اللَّـهُ واسِعٌ عَليمٌ﴾ «كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند (آن اموال) همانند بذرى است كه هفت خوشه بروياند، و در هر خوشه يكصد دانه باشد و خداوند آن را براى هر كس كه بخواهد (و شايستگى داشته باشد) چند برابر مىكند و خدا (از نظر قدرت و رحمت) واسع و (به همه چيز) داناست.» (سوره بقره، آیه 261)
[4] . ﴿وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلَ الْـحَياةِ الدُّنْيا كَماءٍ أَنْزَلْناهُ مِنَ السَّماءِ فَاخْتَلَطَ بِهِ نَباتُ الْأَرْضِ فَأَصْبَحَ هَشيماً تَذْرُوهُ الرِّياحُ وَ كانَ اللَّـهُ عَلى كُلِّ شَيْءٍ مُقْتَدِراً﴾ (سوره کهف، آیه 41) و چه مثالى براى بيان نامحدود بودن كلمات خدا زيباتر از تشبيه آن به اينكه اگر درياها براى نوشتن آنها مركب شوند، درياها پايان مىگيرند پيش از آنكه كلمات پروردگار عالميان پايان يابد: ﴿لَوْ كانَ الْبَحْرُ مِداداً لِكَلِماتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ كَلِماتُ رَبِّي وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً﴾ (سوره کهف، آیه109)
[5] . ﴿مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْـحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً﴾ (سوره جمعه، آیه5)
[6] . ﴿فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ﴾ (سوره اعراف، آیه 176)
[7] . ﴿مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً فَلَمَّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّـهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ في ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ﴾ (سوره بقره، آیه 17)
[8] . سخن پاكيزه و حق به درخت پاكيزهاى مثال زده شده كه ريشهاش ثابت و استوار و شاخهاش در آسمان است:
﴿أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّـهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ﴾؛ آیا ندیدی خدا چگونه مثل زده سخنی پاک که مانند درختی پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است.» (سوره ابراهیم، آیه 24) مبلّغ با الهام از قرآن و روايات در موارد مختلف مىتواند از مثالهاى متنوع استفاده كند. زيرا بسيارى از مسايل با مثال زدن به فهم نزديك مىشوند. مانند: نماز خواندن مانند غسل كردن در نهر آب است كه پليدىها را از بين مىبرد. زنده شدن انسانها در روز قيامت همچون زنده شدن درختان در بهار است؛ ﴿فَأَحْيَيْنا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها كَذلِكَ النُّشُورُ﴾؛ آن زمین را بدان [وسیله] پس از مرگش زندگی بخشیدیم رستاخیز [نیز] چنین است.» ﴿وَ أَحْيَيْنا بِهِ بَلْدَةً مَيْتاً كَذلِكَ الْـخُرُوجُ﴾ «و به وسيله باران زمين مرده را زنده كرديم تا مردم بدانند كه خارج شدن از قبر هم اينگونه است. » (سوره ق، آیه11) مرگ و حيات مانند خواب و بيدارى است. غرايز نظير كپسول گاز است كه اگر در مسير صحيح خود استفاده شود حرارت، نور و بركت دارد و گرنه نتيجهاش انفجار و نابودى است. در پاسخ سؤالات عقيدتى نيز مىتوان از تمثيل استفاده نمود مانند: آيا درست است كه انسان به خاطر چند سال گناه هميشه در آتش جهنم بماند؟. پاسخ: اين مثل كسى است كه در يك دقيقه چشم خود را از حدقه در مىآورد و يك عمر كور مىماند. اگر خدا عادل است اين همه بلا و حادثه تلخ براى چيست؟ پاسخ: اين اعتقاد كسى است كه با ديد ظاهرى به دنيا نگاه مىكند. مثل كسى كه ليوان را واژگون ببيند كه در اين صورت درب ليوان براى او بسته و ته آن سوراخ است، اگر ليوان را درست نگاه دارد اشكالها از بين مىرود. دنيا خوابگاه و عشرتكده نيست . دنيا ميدان رشد است و رشد انسان بدون سختىها و بلاها ممكن نيست. پس اين اعتراض كسى است كه دنيا را عشرتكده مىبيند.