حقیقت ایمان، تشکیکی و دارای مراتب است و در درجات گوناگونی تحقق مییابد. اختلاف و اشتراک این مراتب به همان ایمان است. ایمان را تشبیه به نور کردهاند. نور گاهی آنقدر ضعیف است که میگویند نور نیست و گاهی قوی است که میتوان اشیاء را به سبب آن مشاهده کرد.
«عبدالعزیز قراطیسی میگوید: امام صادق7 به من فرمود: ای عبدالعزیز، به راستی ایمان ده درجه است، چون نردبان پله به پله از آن بالا روند. نباید آنکه دو پله بالا است به آنکه یک پله بالا است بگوید: تو چیزی نیستی تا برسد به آنکه در پلة دهم است. تو کسی را که از خودت پایینتر است دور نینداز تا آنکه بالاتر از تو است تو را دور نیندازد، و چون دیدی کسی از تو یک درجه پایین است او را به نرمی به سوی خود بالا بر و بر او بار مکن آنچه را تاب نیارد تا او را بشکنی، زیرا هر کس مؤمنی را بشکند بر او است که شکست او را ببندد و جبران کند.[1]
[1] . کلینی، اصول کافی، ج4، ص146، حدیث 2 . و همچنین ر. ک به احادیث 3 . 4؛ و هم ر. ک به مجلسی، بحارالانوار، ج69، ص169، حدیث 10؛ صدوق، خصال، ص447، حدیث 48، و ص352، حدیث 31 .