خداوند متعال فرموده است: ﴿وَ أَذِّنْ فِي النَّاسِ بِالْـحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالاً وَ عَلی كُلِّ ضامِرٍ﴾،[1] قتاده گفته است: هنگامی که خداوند به ابراهیم7 دستور داد مردم را برای برگزاری حجّ ندا دهد و او صدا زد ای مردم خداوند را خانهای است، آن را زیارت کنید، حقّ تعالی آواز او را به همه کسانی از نسل او تا روز قیامت که خداوند میخواهد حجّ به جا آورند رسانید.
در کتاب الفقیه آمده است: ابراهیم7 آواز داد «بیا به سوی حجّ» و اگر آنها را صدا میزد که بیایید به سوی حجّ، کسی جز انسانهایی که همان روز آفریده شده بودند حجّ نمیکرد، لیکن او ندا در داد بیا به سوی حجّ، از این رو همه مردمی که در پشت پدران و رحم مادران بودند دعوت او را اجابت کردند و پاسخ دادند: لبّیک ای دعوت کننده خدا. پس هر کس یک بار لبّیک گفت یک بار حجّ به جا آورد؛ و آن که ده بار لبّیک گفت ده حجّ انجام داد؛ و کسی که لبّیک نگفت توفیق ادای حجّ نیافت.[2]
در الفقیه است که خداوند متعال فرموده است: ﴿فَفِرُّوا إِلَی اللَّـهِ﴾؛[3] یعنی به سوی خدا آهنگ حجّ کنید، و کسی که کجاوهای برای حجّ فراهم کند مانند این است که اسبی برای جهاد در راه خدا آماده کرده است[4] روایت شده است که خداوند متعال میفرماید: «بندهای را که به او احسان و نیکی کردهام اگر در هر پنج سال یک بار مرا در این مکان زیارت نکند محروم است.»[5]
ابوجعفر امام باقر7 فرموده است: «هیچ بندهای حاجتی از حوایج دنیا را بر گزاردن حجّ ترجیح نداده مگر پیش از آن که حاجتش برآورده شود حاجیان را خواهد دید که با سر تراشیده از زیارت خانه خدا بازگشتهاند.»[6]
امام صادق7 فرموده است: «هیچ بندهای جز به سبب گناهی که مرتکب شده از حجّ تخلّف نمیکند، و آنچه را خداوند عفو میکند بیشتر است.»[7] از آن حضرت در باره مردی پرسش شد که وامدار است و با این حال قرض میکند و به حجّ میرود فرمود: «آری قرض حجّ زودتر ادا میشود.»[8]
[1] . سوره حجّ، آیه 27: «و مردم را دعوت عمومی به حجّ کن تا پیاده و سواره بر مرکبهای لاغر از هر راه دور (به سوی خانه خدا) بیایند. »
[2] . الفقیه، ص212، باب: نکت فی حجّ الانبیاء و المرسلین.
[3] . ذاریات، آیه 50: پس به سوی خدا بگریزید.
[4] . الفقیه، ص204، باب: فضائل الحجّ.
[5] . الفقیه، ص206، شماره 30.
[6] . الفقیه، ص258، باب: علّهٔ التخلّف عن الحجّ.
[7] . الفقیه، باب: علّهٔ التخلّف عن الحجّ، ص258؛ کافی، ج4، ص270، نظیر آن.
[8] . همان مأخذ، ص262، شماره 5.