سؤالی که در این جا مطرح میشود این است که آیا حضرت محمد6 قبل از بعثت به دین و شریعتی تقید داشته یا نه؟ و اگر داشته پیرو چه دینی بوده است؟
قبلا باید بدین نکته اشاره کنیم که متأسفانه در تاریخ و مدارک اسلامی چیزی نداریم که به طور صریح متعرض این مسئله شده باشد، ولی مطالبی را میتوان به عنوان شاهد تاریخی بیان نمود؛ از باب نمونه:
ابوالفداء مینویسد:
سیره رسول خدا6 این بود که سالی یک ماه به کوه «حرا» میرفت و در آن جا عبادت میکرد. قریش نیز در جاهلیت همین عمل را انجام میدادند. در آن زمان به هر فقیری که میآمد غذا میداد. بعد از پایان مراسم عبادت، قبل از ورود به خانه خود، خانه کعبه را طواف میکرد.[1]
غیاث بن ابراهیم از امام جعفر صادق7 روایت کرده که فرمود:
پیامبر اسلام بعد از این که به مدینه آمد جز یک مرتبه به حج نرفت. اما در مکه چندین مرتبه با خویشانش مراسم حج را انجام داد.[2]
باز، آمده است: «محمد6 در سن چهار سالگی نماز میخواند».[3]
عمویش ابوطالب نیز حضرت محمد را در زمان کودکی چنین توصیف میکرد: «همیشه هنگام شروع غذا بسم الله و بعد از آن الحمدلله میگفت».[4]
از این قبیل توصیفاتی که درباره آن حضرت آمده چنین استفاده میشود که قبل از بعثت، مراسمی را به عنوان عبادت انجام میداده است؛ نماز میخوانده، سالی یک ماه در کوه حرا اعتکاف داشته، مراسم حج را انجام میداده، کعبه را طواف میکرده و هنگام غذا خوردن بسم الله میگفته است. پس معلوم میشود که شخصی دیندار و پای بندِ به عبادتها بوده است.
علاوه بر این، در بحث عصمت به اثبات رسید که پیامبران در عمر خود از کفر و شرک و گناه معصوم هستند. بنابراین باید گفت: پیامبر اسلام قبل از بعثت نیز دیندار بوده، زیرا کفر و شرک با عصمت وی سازگار نیست.
قرآن نیز ضلالت و کفر را به طور کلی، حتی قبل از بعثت، از آن حضرت نفی کرده است، آن جا که میفرماید: «قسم به ستاره هنگامی که فرو مینشیند که همنشین شما [محمد] گمراه نشده و کج نرفته است.[5]
بنابراین، در اصل تدین حضرت محمد6 قبل از بعثت هیچ تردیدی وجود ندارد.
بعد از قبول اصل دینداری اکنون این سخن به میان میآید که به چه دینی گرایش داشته است؟ در این جا چند احتمال وجود دارد:
احتمال اول: از شریعت حضرت موسی یا حضرت عیسی پیروی میکرده است، چون تنها شریعت آسمانی آن زمان همین دو دین بوده و پیروی از آنها بر همه واجب بوده است. پس حضرت محمد نیز قبل از بعثت باید یکی از این دو دین را داشته باشد.
اما احتمال مذکور مردود است، زیرا اگر یهودی یا مسیحی بود در مراسم دینی آنان نیز شرکت میکرد و با آنها معاشرت داشت و در تاریخ ثبت میشد. در صورتی که چنین چیزی نه در تاریخ ثبت شده و نه یهودیان و مسیحیان مدعی آن بودهاند.
چنان که قبلا دانستید حضرت محمد به مراسم و عبادتهایی تقید داشته که جزء این دو دین نیست؛ مانند: حج، طواف کعبه، نماز و اعتکاف در کوه حرا. بنابراین از این مجموع استفاده میشود که آن حضرت قبل از بعثت، یهودی یا مسیحی نبوده است.
احتمال دوم: پیرو شریعت حضرت ابراهیم7 بوده است. در توضیح این مطلب میتوان چنین گفت: حضرت ابراهیم7 توحید و خداپرستی را در حجاز پایه گذاری کرد. شریعت آن حضرت که «حنیفیه» نامیده میشد در میان مردم آن سرزمین رواج داشت. فرزندش اسماعیل نیز آن شریعت را ترویج میکرد. عربهای آن دیار که غالباً از فرزندان اسماعیل بودند شریعت جدشان حضرت ابراهیم را پذیرفته و از آن دفاع میکردند.
از پارهای احادیث استفاده میشود که اجداد پیامبر نیز از دین حضرت ابراهیم پیروی میکردند.
اصبغ بن نباته میگوید: از امیرالمؤمنین7 شنیدم که میفرمود:
به خدا سوگند! پدرم و جدم ابوطالب و هاشم و عبد مناف هیچ گاه بت نپرستیدند. سؤال شد: پس چگونه عبادت میکردند؟ فرمود: بر طبق دین حضرت ابراهیم عمل میکردند و به سوی کعبه نماز میخواندند.[6]
بنابراین چنین به نظر میرسد که حضرت محمد6 قبل از بعثت از دین و شریعت حضرت ابراهیم پیروی میکرده است، یگانه پرست بوده و با شرک و بت پرستی مخالفت مینموده، نماز میخوانده و مراسم حج را که جزء مراسم عبادی شریعت حضرت ابراهیم بوده، انجام میداده است. به خلوت گزینی و ذکر خدا و عبادت علاقه داشته و اخلاق نیک را رعایت میکرده است.
از بعض روایات استفاده میشود که حضرت محمد6 قبل از بعثت، در شناخت مکارم و التزام بدانها همواره از تأییدات الهی نیز برخوردار بوده است.
امیرالمؤمنین7 در این باره میفرماید:
از همان زمان که محمد6 از شیر گرفته شد خدا به بزرگترین فرشتهها مأموریت داد تا شب و روز مراقب او باشند و او را به سوی کردار و اخلاق نیک هدایت کند.[7]
علامه مجلسی; در این باره مینویسد:
روایت شده که بعض اصحاب امام محمد باقر7 از آن حضرت از تفسیر آیه ﴿إِلاَّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً﴾ سؤال کردند، در جواب فرمود:
خدا فرشتگانی را مأمور پیامبرانش مینماید تا مراقب عملهای آنان باشند و در تبلیغ رسالت به آنان کمک نمایند. فرشته بزرگی را مأموریت داد تا از همان زمان که محمد6 از شیر باز گرفته شد، مراقب او باشد، به کارهای خیر و اخلاق نیک هدایتش کند و از بدیها باز بدارد. این فرشته همان کسی است که به پیامبر میگفت: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدُ رَسُولَ اللَّــهِ» در زمانی که هنوز به رسالت مبعوث نگشته بود و پیامبر گمان میکرد که این سلام از ناحیه سنگ و زمین است، ولی هر چه کنجکاوی میکرد چیزی نمیدید.[8]
[1] . همان، ص390.
[2] . وسائلالشیعه، ج8 ، ص88 : غیاث بن ابراهیم عن جعفر7 قال: «لم یحجّ النبىّ6 بَعْدَ قُدُومِهِ الْـمَدِينَةَ إِلَّا وَاحِدَةً وَ قَدْ حَجَّ بِمَكَّةَ مَعَ قَوْمِهِ حِجَّاتٍ».
[3] . بحار الانوار، ج15، ص361.
[4] . مناقب ابن شهرآشوب، ج1، ص63.
[5] . نجم (53) آیه 2: ﴿وَ النَّجْمِ إِذا هَوى * ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى﴾.
[6] . بحارالأنوار، ج15، ص144: «عَنِ الْأَصْبَغِ بْنِ نُبَاتَةَ، قَالَ: سَمِعْتُ أَمِيرَ الْـمُؤْمِنِينَ7 یقول: وَ اللَّـهِ! مَا عَبَدَ أَبِي وَ لَا جَدِّي عَبْدُ الْـمُطَّلِبِ، وَ لَا هَاشِمٌ، وَ لَا عَبْدُ مَنَافٍ صَنَماً قَطُّ. قِيلَ: لَهُ فَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ؟ قَالَ: كَانُوا يُصَلُّونَ إِلَى الْبَيْتِ عَلَى دِينِ إِبْرَاهِيمَ7 مُتَمَسِّكِينَ بِه».
[7] . نهج البلاغه، خطبه 194: قال علی7 : «وَ قَدْ قَرَنَ اللَّـهُ بِهِ6 مِنْ لَدُنْ كَانَ فَطِيماً أَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلَائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَرِيقَ الْـمَكَارِمِ، وَ مَحَاسِنَ أَخْلَاقِ الْعَالَمِ، لَيْلَهُ وَ نَهَارَهُ».
[8] . بحارالانوار، ج15، ص361.