اندک مطالعه در وضع عمل حج به ما میفهماند که منظور مقدس شارع اسلام از تشریع حج این بوده که مسلمانان به یکدیگر نزدیکتر شوند و وسیلهای به وجود آید که مسلمانان اقطار عالم خواه ناخواه یکدیگر را در یک نقطه ملاقات کنند و پیوندشان محکمتر گردد.
ممکن است بعضی افراد گمان کنند اینها فرضیاتی است که ما از پیش خود میسازیم و میبافیم، شارع اسلام چنین منظورهایی نداشته است. از این رو لازم است نصوص اسلامی را ذکر کنیم تا معلوم شود اینها مطالبی است که خود اسلام در هزار و چهارصد سال پیش گفته است:
- جملههای معروفی دارد که در زمینه وحدت و تساوی مسلمانان و الغاء امتیازات ایراد فرموده است به این مضمون:
یعنی همانا پروردگار شما یکی است، پدر شما یکی است، همه شما فرزند آدم هستید و آدم از خاک است، گرامیترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست، عرب را بر عجم فضیلت نیست مگر به وسیله تقوا.[1]
این جملهها را که صلای وحدت و ندای یگانگی و به همبستگی است. در سرزمین مکه و منی و عرفات، درحین انجام عمل حج، در آخرین حج خود که به حجهٔالوداع معروف است.
چرا اینجا را برای این اعلام انتخاب فرمود؟ برای اینکه تا دامنه قیامت که مراسم حج به پاست، مردم بیایند و به یاد توصیههای پیغمبر بزرگوارشان بیفتند و متنبه گردند و راه تفرق نپویند، دست یکدیگر را در اینجا به عنوان دوستی و برادری بفشارند، موانع را از میان ببرند، قراردادها و پیمانها و مبادلههای معنوی و مادی با هم برقرار کنند.
این که مسلمانان به صورت ظاهر در مکه اجتماع کنند و دلهاشان نسبت به یکدیگر پر از کینه و عداوت باشد، مصداق کلام خدای متعال باشند: (میپنداری آنها با هماند و حال آنکه دلهاشان پراکنده است)[2] و مصداق کلام علی بوده باشند: (ای مردمی که بدنهاشان در یک جا جمع شده اما خواستهها و آرزوها و هدفهاشان از هم جداست)،[3] این گونه اجتماعی منظور اسلام نیست، حج برای چنین اجتماعی نیست، خداوند به چنین اجتماعی به نظر رحمت نمینگرد.
- در حدیث معروفی که در کتب حدیث ضبط شده و مفصل است میفرماید: یعنی خداوند مقرر کرد که از شرق و غرب عالم آنجا جمع شوند برای اینکه یکدیگر را بشناسند.
یکی از کارهای پسندیدهای که در دنیای امروز معمول است این است که افرادی که در یک محفل و یا کنگره برای اولین بار با هم آشنا میشوند کارتهای خود را مبادله میکنند، اسم و آدرس یکدیگر را یاد میگیرند. این کار وسیله میشود که بعدها با هم نامه مبادله کنند، از کارهای یکدیگر آگاه شوند، آثار و تألیفات خود یا آثار و تألیفات مورد علاقه خود را برای یکدیگر بفرستند. بدیهی است که این کارها پیوندها را محکم میکند.
اکنون میبینیم اسلام در چهارده قرن پیش این زمینه را به وجود آورده است و توصیه کرده است که از اجتماع عظیم حج برای این منظور باید استفاده بشود. امام صادق فرمود: اسلام چنین اجتماعی را مقرر کرده است تا از شرق و غرب عالم جمع شوند و با یکدیگر در آنجا آشنا و دوست بشوند.
- در کلمات خود ضمن بیان فلسفه پارهای از مقررات اسلامی، درباره حج میفرماید: فلسفه حج تقویت دین است (یا فلسفه حج نزدیک کردن پیروان دین است).[4] به هر حال منظور یکی است. اگر مفهوم کلام این باشد که فلسفه حج تقویت دین است، منظور این است که با اجتماع حج روابط مسلمانان محکمتر میشود و ایمان مسلمانان نیرومندتر میگردد و به این وسیله اسلام نیرومندتر میگردد. اگر مفهوم کلام این باشد که فلسفه حج نزدیک کردن دین است، باز واضح است که منظور نزدیک شدن دلهای مسلمانان است و نتیجه تقویت و نیرومندی اسلام است.
4. از سخنان آن حضرت است: یعنی خداوند کعبه را پرچم اسلام قرار
داده است.[5]
از قدیم معمول بوده است که گروههایی که با یکدیگر به جنگ میپرداختهاند هر کدام پرچم مخصوص به خود داشتهاند و در زیر آن گرد میآمدهاند. پرچم رمز بقا و استقلال و مقاومت آنها به شمار میآمده است. برافراشته بودن آن دلیل حیات جمعی آنها بوده است و افتادن و خوابیدن آن علامت شکست آنها بوده است. دلیر و دلاورترین آنها نامزد به دست گرفتن پرچم بوده است، گردان و دلاوران دور او را میگرفتند که برافراشته بماند. برعکس، دشمن کوشش میکرد که پرچم را بخواباند.
پرچم، مقدس و محترم بود. امروز نیز پرچم رمز استقلال و وحدت و شخصیت مستقل ملتها و کشورهاست. هر کشوری از خود پرچم و علامتی دارد و آن را مقدس میشمارد و احیاناً به آن سوگند میخورد.
امیرالمؤمنین میفرماید: «کعبه پرچم اسلام است» یعنی همان طوری که پرچمها رمز اتحاد و یگانگی جمعیتها و نشانه همبستگی آنهاست و بر پا بودن آن علامت حیات آنهاست، کعبه برای اسلام اینچنین است. در حدیث دیگری وارد شده، مادام که کعبه به پاست اسلام به پاست، یعنی مادام که حج زنده و باقی است اسلام زنده و باقی است. کعبه پرچم مقدس اسلام است، رمز وحدت و استقلال مسلمین است.
از اینجا میتوانیم بفهمیم که منظور اسلام این نبوده که مردم ندانسته و نفهمیده بروند به مکه و فقط یک سلسله مناسک که برای خود آنها نامفهوم است به جا آورند.
منظور اصلی این است که تحت لوای کعبه یعنی همان خانهای که اولین بار در میان بشر برای پرستش خدای یگانه بنا شد، به صورت یک قوم واحد و ملت واحد و همعزم و همرزم گرد آیند. شعار اصلی و اساسی اسلام «توحید» است. کعبه خانه توحید است. قرآن کریم میفرماید: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكاً﴾ یعنی اولین خانهای که برای مردم نهاده شد همان است که در سرزمین مکه است.[6]
[1] . تحف العقول، ص34.
[2] . سوره حشر، آیه 14.
[3] . نهج البلاغه، خطبه 29.
[4] . نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 244.
[5] . نهج البلاغه، خطبه 1.
[6] . پایان گفتار شهید مطهری.