borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد چهارم»
نقش حج در وحدت و تفاهم مسلمانان‏

اندک مطالعه در وضع عمل حج به ما می‏فهماند که منظور مقدس شارع اسلام از تشریع حج این بوده که مسلمانان به یکدیگر نزدیک‌تر شوند و وسیله‏ای به وجود آید که مسلمانان اقطار عالم خواه ناخواه یکدیگر را در یک نقطه ملاقات کنند و پیوندشان محکم‌تر گردد.

ممکن است بعضی افراد گمان کنند اینها فرضیاتی است که ما از پیش خود می‏سازیم و می‏بافیم، شارع اسلام چنین منظورهایی نداشته است. از این رو لازم است نصوص اسلامی را ذکر کنیم تا معلوم شود اینها مطالبی است که خود اسلام در هزار و چهارصد سال پیش گفته است:

  1. جمله‏های معروفی دارد که در زمینه وحدت و تساوی مسلمانان و الغاء امتیازات ایراد فرموده است به این مضمون:

یعنی همانا پروردگار شما یکی است، پدر شما یکی است، همه شما فرزند آدم هستید و آدم از خاک است، گرامی‏ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست، عرب را بر عجم فضیلت نیست مگر به وسیله تقوا.[1]

این جمله‏ها را که صلای وحدت و ندای یگانگی و به همبستگی است. در سرزمین مکه و منی‏ و عرفات، درحین انجام عمل حج، در آخرین حج خود که به حجهٔ‌الوداع معروف است.

چرا اینجا را برای این اعلام انتخاب فرمود؟ برای اینکه تا دامنه قیامت که مراسم حج به پاست، مردم بیایند و به یاد توصیه‏های پیغمبر بزرگوارشان بیفتند و متنبه گردند و راه تفرق نپویند، دست یکدیگر را در اینجا به عنوان دوستی و برادری بفشارند، موانع را از میان ببرند، قراردادها و پیمان‌ها و مبادله‏های معنوی و مادی با هم برقرار کنند.

این که مسلمانان به صورت ظاهر در مکه اجتماع کنند و دل‌هاشان نسبت به یکدیگر پر از کینه و عداوت باشد، مصداق کلام خدای متعال باشند: (می‏پنداری آنها با هم‌اند و حال آنکه دل‌هاشان پراکنده است)[2] و مصداق کلام علی بوده باشند: (ای مردمی که بدن‌هاشان در یک جا جمع شده اما خواسته‏ها و آرزوها و هدف‌هاشان از هم جداست)،[3] این گونه اجتماعی منظور اسلام نیست، حج برای چنین اجتماعی نیست، خداوند به چنین اجتماعی به نظر رحمت نمی‏نگرد.

  1. در حدیث معروفی که در کتب حدیث ضبط شده و مفصل است می‏فرماید: یعنی خداوند مقرر کرد که از شرق و غرب عالم آنجا جمع شوند برای اینکه یکدیگر را بشناسند.

یکی از کارهای پسندیده‏ای که در دنیای امروز معمول است این است که افرادی که در یک محفل و یا کنگره برای اولین بار با هم آشنا می‏شوند کارت‌های خود را مبادله می‏کنند، اسم و آدرس یکدیگر را یاد می‏گیرند. این کار وسیله می‏شود که‏ بعدها با هم نامه مبادله کنند، از کارهای یکدیگر آگاه شوند، آثار و تألیفات خود یا آثار و تألیفات مورد علاقه خود را برای یکدیگر بفرستند. بدیهی است که این کارها پیوندها را محکم می‏کند.

اکنون می‏بینیم اسلام در چهارده قرن پیش این زمینه را به وجود آورده است و توصیه کرده است که از اجتماع عظیم حج برای این منظور باید استفاده بشود. امام صادق فرمود: اسلام چنین اجتماعی را مقرر کرده است تا از شرق و غرب عالم جمع شوند و با یکدیگر در آنجا آشنا و دوست بشوند.

  1. در کلمات خود ضمن بیان فلسفه پاره‏ای از مقررات اسلامی، درباره حج می‏فرماید: فلسفه حج تقویت دین است (یا فلسفه حج نزدیک کردن پیروان دین است).[4] به هر حال منظور یکی است. اگر مفهوم کلام این باشد که فلسفه حج تقویت دین است، منظور این است که با اجتماع حج روابط مسلمانان محکم‌تر می‏شود و ایمان مسلمانان نیرومندتر می‏گردد و به این وسیله اسلام نیرومندتر می‏گردد. اگر مفهوم کلام این باشد که فلسفه حج نزدیک کردن دین است، باز واضح است که منظور نزدیک شدن دل‌های مسلمانان است و نتیجه تقویت و نیرومندی اسلام است.

4. از سخنان آن حضرت است: یعنی خداوند کعبه را پرچم اسلام قرار
داده است.[5]

از قدیم معمول بوده است که گروه‌هایی که با یکدیگر به جنگ می‏پرداخته‌اند هر کدام پرچم مخصوص به خود داشته‏اند و در زیر آن گرد می‏آمده‏اند. پرچم رمز بقا و استقلال و مقاومت آنها به شمار می‏آمده است. برافراشته بودن آن دلیل حیات جمعی آنها بوده است و افتادن و خوابیدن آن علامت شکست آنها بوده است. دلیر و دلاورترین آنها نامزد به دست گرفتن پرچم بوده است، گردان و دلاوران دور او را می‏گرفتند که برافراشته بماند. برعکس، دشمن کوشش می‏کرد که پرچم را بخواباند.

پرچم، مقدس و محترم بود. امروز نیز پرچم رمز استقلال و وحدت و شخصیت مستقل ملت‌ها و کشورهاست. هر کشوری از خود پرچم و علامتی دارد و آن را مقدس می‏شمارد و احیاناً به آن سوگند می‏خورد.

امیرالمؤمنین می‏فرماید: «کعبه پرچم اسلام است» یعنی همان طوری که پرچم‌ها رمز اتحاد و یگانگی جمعیت‌ها و نشانه همبستگی آنهاست و بر پا بودن آن علامت حیات آنهاست، کعبه برای اسلام اینچنین است. در حدیث دیگری وارد شده، مادام که کعبه به پاست اسلام به پاست، یعنی مادام که حج زنده و باقی است اسلام زنده و باقی است. کعبه پرچم مقدس اسلام است، رمز وحدت و استقلال مسلمین است.

از اینجا می‏توانیم بفهمیم که منظور اسلام این نبوده که مردم ندانسته و نفهمیده بروند به مکه و فقط یک سلسله مناسک که برای خود آنها نامفهوم است به جا آورند.

منظور اصلی این است که تحت لوای کعبه یعنی همان خانه‏ای که اولین بار در میان بشر برای پرستش خدای یگانه بنا شد، به صورت یک قوم واحد و ملت واحد و هم‏عزم و هم‏رزم گرد آیند. شعار اصلی و اساسی اسلام «توحید» است. کعبه خانه توحید است. قرآن کریم می‏فرماید: ﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذي بِبَكَّةَ مُبارَكاً﴾ یعنی اولین خانه‏ای که برای مردم نهاده شد همان است که در سرزمین مکه است.[6]

 


[1] . تحف العقول، ص34.

[2] . سوره حشر، آیه 14.

[3] . نهج البلاغه، خطبه 29.

[4] . نهج البلاغه، کلمات قصار، حکمت 244.

[5] . نهج البلاغه، خطبه 1.

[6] . پایان گفتار شهید مطهری.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: