این بخش از خطبه، همچنان درباره برکات و آثار قرآن سخن میگوید؛ با این تفاوت که در بخش پیشین، سخن از برکات معنوی و مادی قرآن در این دنیا بود و در این بخش، سخن از برکات آن در جهان آخرت است و به ویژه بر شفاعت قرآن، تأکید میکند. میفرماید: «بدانید قرآن، شفاعت کنندهای است که شفاعتش مورد قبول و گویندهای است که سخنش مقبول است. کس که قرآن در روز قیامت برای او شفاعت کند مشمول شفاعت میشود و آن کس که قرآن در قیامت از وی شکایت کند گواهیاش بر ضد او پذیرفته خواهد شد»
به یقین، شفاعت قرآن با زبان حال یا با زبان قال درباره کسانی است که عامل به آن باشند و شکایت قرآن درباره کسانی است که آن را پشت سر افکنند و نسبت به آن بیاطلاع باشند. سپس در توضیح بیش تری میفرماید: «چرا که روز قیامت، منادی صدا میزند: آگاه باشید! امروز هر کس گرفتار بذری است که افشانده و در گرو عاقبت اعمال خویش است؛ جز آنان که بذر قرآن افشاندند. شما نیز از بذر افشانان قرآن و پیروان آن باشید»
این سخن اشاره به حدیث معروف «الدُّنْيَا مَزْرَعَةُ الْآخِرَة» است که هر کسی در این سرزمین، بذری میافشاند، محصول آن را روز قیامت درو میکند. امام7 میفرماید: شما در این مزرعه بذرهای آیات قرآن را بپاشید؛ چرا که تنها بذر مفید و پرثمر، همین بذر است و دیگران گرفتار زیان و خسراناند. آنها که اعمالشان با تعلیمات قرآن هماهنگ است، بذر افشانان قرآنند و آنها که رفتارشان بر خلاف قرآن است، از قرآن بیگانه و مبتلا و گرفتارند.
در پایان این سخن، امام7 به این حقیقت اشاره میفرماید که باید قرآن در همه چیز، معیار و مقیاس اصلی باشد؛ میفرماید: «پروردگارتان را با قرآن بشناسید و خویشتن را با آن اندرز دهید (و هر گاه نظر شما بر خلاف قرآن بود) و در برابر قرآن، آرای خود را متهم کنید و خواستههای نفسانی خویش را در برابر آن نادرست بشمارید»
امام7 در این چند جمله کوتاه به سه نکته مهم اشاره میفرماید: نخست این که اعتقادات صحیح را باید از قرآن گرفت؛ دیگر این که اخلاق و رفتار مطلوب را از طریق قرآن کسب کرد و نکته سوّم این که قرآن باید مقیاس و معیار سنجش حق و باطل باشد. آن چه با قرآن هماهنگ است صحیح و باارزش و آن چه مخالف آن است، باطل و بیارزش است.
این عبارت، تأکید دیگری است بر بطلان تفسیر به رأی و پیش داوریهای تحمیل شده بر مفاهیم قرآنی. در روایات متعددی میخوانیم: « کسی که با میل خود آیهای از قرآن را تفسیر کند به یقین کافر شده است». و در روایت دیگری میخوانیم که خداوند میفرماید: « کسی که سخن مرا با رأی خود تفسیر کند به من ایمان نیاورده است». شایان توجّه این که استدلال به وسیله قرآن برای شناخت پروردگار، گاه از طریق دلایل توحید ـ که در سرتاسر قرآن نمایان است ـ صورت میپذیرد و گاه از طریق خود قرآن که چنین کتاب با عظمت و بینظیری از یک سو دلیل نبوّت و از سوی دیگر نشانهای از ذات پاک پروردگار است.[1]
[1] . تفاوت «آرا» و «اهوا» که در عبادت مذکور آمد در این است که: «آرا» اشاره به اعتقادات مخالف قرآن و «اهوا» اشاره به خواستههای نفسانی ضد آن است.