حضرت علی7 بر استفاده از روش تشویق تأکید میفرماید؛ آنجا که به مالک اشتر مینویسد: «ای مالک، نیکوکار و بدکار نزد تو یکسان نباشد که سبب بیرغبت شدن نیکوکار بر انجام کارهای نیک و وادار نمودن بدکار به بدی است. خداوند متعال از بندگانش میخواهد که بیاد او باشند تا او نیز به یادشان باشد و چه تشویقی بالاتر از اینکه ولی نعمت انسان به یاد او باشد. »[1] «پس مرا یاد کنید [تا] شما را یاد کنم.»[2]
خداوند با قول رحمت بر بندگان، آنان را به استغفار و توبه تشویق میکند. و از رسولش میخواهد که بخشنده بودن و مهربان بودن او را به بندگانش اطلاع دهد:
«به بندگان من خبر ده که منم آمرزنده مهربان.»[3]
خداوند کسانی را که از رسولش تبعیت کنند دوست دارد:
«از من پیروی کنید که خدا دوستتان بدارد.»[4]
و بر آنان که صبح و شام به یاد او هستند و تسبیحش میکنند درود میفرستد: «اوست کسی که با فرشتگان خود بر شما درود میفرستد.»[5]
و از رسول گرامیش میخواهد که بر زکات دهندگان که کار نسبتاً دشواری را انجام میدهند درود فرستد:
«از اموال آنان صدقهای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزهشان سازی و بر ایشان دعا کن زیرا دعای تو برای آنان آرامشی است.»[6]
و درود و رحمت خدا بر کسانی است که هنگام مصیبت صبر پیشه کنند: «بر ایشان درودها و رحمتی از پروردگاشان [باد]».[7]
خدای بزرگ با یکسان ندانستن مقام عالم و غیر عالم، دانشمندان را تشویق میکند:
«آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند یکسانند.»[8] و[9]
امام حسین7 هزار درهم به معلم فرزندش جایزه داد.[10] امام رضا7 پیراهن خود و سی هزار درهم به دِعبِل شاعر داد.[11] امام کاظم7 قسمتی از کفن خود و چهل درهم، برای شطیطه پیرزن با تقوای نیشابوری فرستاد.[12] امام صادق7 هشام هفده ساله را بر پیرمردها مقدم میداشت و وقتی که وارد میشد او را در صدر مجلس مینشاند و میفرمود: «هَذَا نَاصِرُنَا بِقَلْبِهِ وَ لِسَانِهِ وَ يَدِه».[13]
این تشویقها نه تنها سبب رشد افراد خوب و ترغیب دیگران به خوب بودن میشود بلکه شکنجهای برای انسانهای فاسد نیز هست. حضرت علی7 میفرماید: «با خوبی کردن به نیکوکار، انسان بد را زجر بده.» آیا مستحب بودن سجده بر تربت امام حسین7 برای تشویق به شهادت و زجر دادن دشمنان حسین7 نیست؟ و آیا مراسم حج که تشویقی برای ابراهیم7 و زجری برای بتپرستان و مشرکان نیست؟[14]
استفاده از «تهدید»در کنار «تشویق»، سبب تعادل «خوف و رجاء» یعنی حالت امید و ترس مردم است. بیشترین تهدید قرآن با آیات برزخ و قیامت است. تمام آیات جهنم، حسابرسی، اعترافها، استمدادهای روز قیامت، عبور از صراط، روسیاهی، نامه به دست چپ دادن و صدها آیه دیگر همه به خاطر تهدید است؛ «هنگامی که آن واقعه بزرگ (قیامت) واقع شود که در وقوعش هیچ دروغ (جای شک و تردید) نیست. گروهی را پایین و جمعی را بالا میبرد.»[15]
گاهی با بیان آیات خسارت، تهدید میکند؛ «و کسی که به جای خدا، شیطان را دوست گیرد به تحقیق زیان کرده است زیانی روشن.»[16] و[17]
قرآن از رسول خدا6 میخواهد که همسرانش را اینگونه تهدید کند: «ای پیامبر به همسرانت بگو که اگر شما زندگی دنیا و زیور آن را میخواهید بیایید تا من مهر شما را پرداخته و همه را به خوبی و خرسندی طلاق دهم.»[18]
حتما تاکنون دیده و شنیدهاید که وقتی پدری میخواهد فرزند شرورش را تهدید به مجازات کند میگوید: هر کاری میخواهی بکن! و این معنایش ترغیب به اعمال ناپسند نیست بلکه به طور غیر مستقیم او را تهدید به مجازات میکند. در قرآن نیز نمونههای اینچنین مشاهده میشود: «هر چه میخواهید انجام دهید، خداوند به اعمال شما بیناست.»[19]
همانگونه که خداوند تشویقهای مضاعف (دو چندان) دارد، بعضی تهدیدهایش نیز اینگونه است. یعنی به گناهکاران وعده میدهد که بر عذابشان بیفزاید؛ مانند نمونه زیر:
«ای زنان پیامبر هر یک از شما که مرتکب فحشای روشنی شود، خداوند عذاب او را دو برابر خواهد کرد.»[20]
و این به خاطر انتسابی است که این زنان به رسول خدا دارند.
استفاده از روش تشویق و تهدید با هم و در کنار هم اثرش بیشتر است و این درسی است که بسیاری از آیات قرآن به ما میدهد که وعده عذاب را با وعده بهشت همراه کرده است.
[1] . «وَ لَا يَكُونَنَّ الْـمُحْسِنُ وَ الْـمُسِيءُ عِنْدَكَ بِمَنْزِلَةٍ سَوَاءٍ فَإِنَّ ذَلِكَ تَزْهِيدٌ لِأَهْلِ الْإِحْسَانِ فِي الْإِحْسَانِ وَ تَدْرِيبٌ لِأَهْلِ الْإِسَاءَةِ عَلَى الْإِسَاءَةِ» نهجالبلاغه فیض، نامه 53.
[2] . ﴿فَاذْكُرُوني أَذْكُرْكُمْ﴾ سوره بقره، آیه 152.
[3] . ﴿نَبِّئْ عِبادي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحيمُ﴾ سوره حجر، آیه 49.
[4] . ﴿فَاتَّبِعُوني يُحْبِبْكُمُ﴾ سوره آلعمران، آیه 31.
[5] . ﴿هُوَ الَّذي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ﴾ سوره احزاب، آیه 43.
[6] . ﴿خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ﴾ سوره توبه، آیه 103.
[7] . ﴿أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ﴾ سوره بقره، آیه 157.
[8] . ﴿هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُون﴾ سوره زمر، آیه 9.
[9] . اينكه نگاه كردن به عالم و درب خانه او ثواب دارد تشكر از مقام عالم و تشويق به علم آموزى است. پس از دستور خداوند به ابراهيم عليه السلام در مورد قربانى كردن فرزندش، اسماعيل عليه السلام گفت: ﴿يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُني إِنْ شاءَ اللَّـهُ مِنَ الصَّابِرينَ﴾ «ای پدر، آنچه را که به آن دستور داده شدهای انجام بده. اگر خدا بخواهد مرا از صبر کنندگان خواهی یافت.» (سوره صافات، آیه 102) اينگونه انسانى بايد تشويق شود و چه تشويقى بالاتر از اينكه پيامبر6 از نسل اوست و قبرش در كنار كعبه قرار گرفت تا مسلمانان به دورش بچرخند و طواف كنند!. آرى مردم بايد به دور قبرى بچرخند كه صاحب آن تسليم امر خداست.
اينها نمونههايى از تشويقهاى خداوند است. او او شاكر است و با تشكر از انسانهاى خوب آنان را تشويق مىكند: ﴿فَإِنَّ اللَّـهَ شاكِرٌ﴾ سوره بقره، آیه 158. رسول گرامى6 نيز افراد شايسته را تشويق مىنمود: به جعفر طيّار بنيانگذار اسلام در افريقا كه 12 سال زجر كشيد نماز جعفر هديه نمود. اسامه هيجده ساله را فرمانده نظامى كرد. عمامه مبارك خود را بر سر حضرت على عليه السلام قرار داد. به خواهر رضاعى خود احترام بيشترى مىگذاشت زيرا به پدر و مادرش بيشتر نيكى مىكرد.
[10] . كودك فلسفی، ج 2 ، ص 188.
[11] . منتهی الامال ، ذكر اصحاب امام رضا7 .
[12] . منتهی الامال ، در معجزات امام كاظم7.
[13] . بحار الانوار، ج 10 ، ص 295.
[14] . در قرآن تشويقهاى مضاعف نيز وجود دارد كه خداوند متعال به هدايت يافتگان وعده مىدهد بر هدايتشان بيفزايد و بدين صورت آنان را به تقواى بيشتر و حركت سريعتر در راه خودش تشويق مىكند. «وَ يَزيدُ اللَّـهُ الَّذينَ اهْتَدَوْا هُدىً» «خداوند بر هدايتِ هدايت يافتگان مىافزايد.» (سوره مریم، آیه 76) و آياتى كه در باره پاداش الهى مىفرمايد: «ضعف»، «اضعاف» «چند برابر»، «فله عشر امثالها» «ده برابر»، «فى كل سنبلهٔ مأهٔ حبهٔ» «صد برابر»، «بغير حساب» و دهها آيه ديگر در مورد پاداش از همين باب مىباشند.
[15] . ﴿إِذا وَقَعَتِ الْواقِعَةُ * لَيْسَ لِوَقْعَتِها كاذِبَةٌ * خافِضَةٌ رافِعَةٌ﴾ سوره واقعه، آیه 1 ـ 3.
[16] . ﴿وَ مَنْ يَتَّخِذِ الشَّيْطانَ وَلِيًّا مِنْ دُونِ اللَّـهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْراناً مُبيناً﴾ سوره نساء, آیه 119.
[17] . و گاهى با اين بيان كه گناه بد معاملهاى با خود است؛ «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ» (سوره بقره، آیه 90) و چرا خليفه خدا در زمين بايد به دنياى پست دل بندد: ﴿أَ رَضيتُمْ بِالْـحَياةِ الدُّنْيا﴾ (سوره توبه، آیه 38) و گاهى با بيان سرگذشت اقوامى مثل قوم عاد، ثمود، اصحاب فيل كه در همين دنيا دچار قهر الهى شدند ديگران را تهديد مىكند. و گاهى با لحنى تند به گنهكاران وعده عذاب مىدهد و تهديد مىكند: ﴿وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ﴾ «واى بر كم فروشان.» (سوره مطففین، آیه1) ﴿وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبينَ﴾ «در آن هنگام واى بر تكذيب كنندگان. » (سوره مطففین 10) ﴿وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ﴾ «واى بر هر عيبجوى هرزه زبان. » (سوره همزه، آیه 1)
[18] . ﴿يا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْواجِكَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ الْـحَياةَ الدُّنْيا وَ زينَتَها فَتَعالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَ أُسَرِّحْكُنَّ سَراحاً جَميلاً﴾ سوره احزاب، آیه 28.
[19] . ﴿اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ﴾ سوره فصلت، آیه 40.
[20] . ﴿يا نِساءَ النَّبِيِّ مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَيْنِ﴾ سوره احزاب، آیه 30.