borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد چهارم»
حاجیان را سزاوار چیست؟

هر که قصد حج کند هنگام توجه به سوی حج باید چند امر را مراعات نماید:

اول - نیت خود را برای خدا خالص گرداند، به نحوی که هیچ یک از اغراض دنیوی آن را آلوده نسازد، و انگیزه او بر توجه به حج جز امتثال امر خدا و رسیدن به ثواب او و رهائی از عذاب او نباشد.

پس باید بسیار احتیاط و حذر کند از اینکه در پنهانی‌‌‌های دل او نیت و انگیزه‌ای دیگر باشد، از خودنمائی و احتراز از مذمت مردم و فاسق انگاشتن ایشان او را به سبب نرفتن حج، یا ترس از فقر و تلف شدن اموال اگر حج را ترک کند، زیرا که مشهور است: «هر که حج نکند به فقر و مصیبت گرفتار می‌‌شود»، یا قصد تجارت یا کاری داشته باشد، که همه اینها عمل را از اخلاص و قصد قربت بیرون می‌‌برد، و مانع از فایده و ثوابی که وعده داده شده می‌‌گردد، و چه احمق است کسی که این همه اعمال دشوار را که به واسطه آنها می‌توان تحصیل سعادت جاودانی کرد تحمل کند ولی به سبب خیالات فاسد جز زیان و خسران سودی نبرد.

دوم - آنکه به سوی خدای تعالی توبه و بازگشت کند توبه‌ای خالص، و مظلمه‌‌هائی که از مردم بر گردن اوست رد کند و ذمه خود پاک سازد، و دل از همه علایق بر کند و متوجه خدا شود، و تصور کند که از این سفر بر نخواهد گشت، و وصیت خود را درباره اهل و فرزندان خود بنویسد، و آماده سفر آخرت شود، که این سفر مقدمه آن سفر است، و قرارگاه در آنجا و بازگشت بدان است. و باید در وقت آماده شدن از این تذکر غفلت نکند، و به هنگام قطع علایق برای سفر حج قطع علایق برای سفر آخرت را یاد کند.

سوم - در نفس خود متذکر قدر و عظمت خانه و قدر و عظمت صاحب خانه گردد، و بداند که اهل و اولاد و وطن را ترک نموده و از یار و دیار جدا شده و عزم امری عظیم الشان و رفیع القدر کرده، و آن زیارت خانه خداست که آن را خانه ثواب و بازگشت مردم قرار داده، پس این سفر او همانند سفرهای دنیا نیست. پس باید در دل خود اهمیت سفر و عظمت خانه و جلالت صاحب خانه را متذکر شود، و شرط تعظیم به جا آورد، و بر این نیت باشد که اگر مرگ او در راه فرا رسد به دیدار پروردگار می‌‌رود.[1]

چهارم - آنکه نفس خود را از هر چه دل او را مشغول می‌‌کند از معامله یا مانند آن خالی و فارغ سازد تا همت و اندیشه او تنها برای خدا باشد و دل او مطمئن بوده و متوجه یاد خدا و بزرگداشت شعائر او گردد، و در هر حرکت و سکونی متذکر آخرت و احوال مناسب آن باشد.

پنجم - اینکه توشه سفر او از حلال باشد و از بذل و انفاق آن ناخشنود نباشد، بلکه خوشحالی و دلشادی نماید، زیرا انفاق در راه حج خرج کردن در راه خداست، و یک درهم آن هفتصد درهم پاداش دارد، رسول خدا6 فرمود: «از بزرگواری مرد این است که چون برای سفر بیرون رود توشه او نیکو باشد» .

و حضرت سجاد7 هر گاه به حج سفر می‌‌فرمود، از بهترین زاد، از لوزینه (نوعی شیرینی که با بادام می‌‌سازند) و خشکبار و شیرینی جات، توشه بر می‌‌گرفت.

و حضرت صادق7 فرمود: «وقتی مسافرت می‌‌کنید، توشه دان بر گیرید و نیکوترین خوردنی‌ها در آن بنهید» . و در روایتی است که: «این را در زیارت امام حسین7 خوش نداشت» .

بلی سزاوار است که انفاق به میانه روی باشد نه تنگ گرفتن و نه اسراف، و مراد از اسراف آن است که انواع خوردنی‌های مرغوب و لذیذ را مصرف نماید چنانکه عادت اهل خوشگذرانی است. و اما بذل کردن مال بسیار به کسانی که استحقاق دارند اسراف نیست که هیچ خیری در اسراف نیست و هیچ اسرافی در خیر نیست.

و نیز سزاوار است که در این سفر از هر زیان و مصیبتی که در مال و بدن به او رسد خشنود و خرسند باشد، که آن از نشانه‌‌‌های قبول حج اوست، و از میان رفتن مال در راه حج هر درهم آن هفتصد درهم در راه خدا به حساب آید، و مصیبت در راه حج به منزله سختی‌ها و شدائد در طریق جهاد است، پس هر اذیت و نقصانی که در راه حج به او برسد برای او ثوابی دارد، و چیزی از آن نزد خدا ضایع و گم نمی‌‌شود.

ششم - آنکه خوش خلقی نماید، و سخن خود را نیکو و خوش سازد، و فروتن باشد، و از بد خلقی و درشت گوئی و سخنان زشت و لغو و کارهای ناشایست و ستیزه و جدال پرهیز کند. رسول خدا6 فرمود: «حج مبرور (مقبول) پاداشی جز بهشت ندارد» .

هفتم - آنکه ژولیده موی و گرد آلود باشد، و خود را زینت و آرایش نکند و به اسباب تفاخر و خودنمائی و برتری جوئی مایل نشود، تا نام وی در میان متکبران ننویسند و از دفتر ضعیفان و مسکینان نزدایند، و اگر تواند پیاده رود، خصوصاً بین مشعرها (از مکه به عرفات و از عرفات به مشعر و از مشعر به منیٰ ).

و در خبر است:

«افضل عبادات پیاده رفتن [بین مشاعر] است» . و سزاوار است که انگیزه پیاده روی کم کردن خرج نباشد، بلکه رنج بردن و ریاضت کشیدن در راه خدا باشد، و اگر مقصود او صرفه و تقلیل خرج با وجود توانگری باشد، سواری افضل است. و همچنین برای کسی که پیاده روی باعث ضعیف و بد خلقی و قصور در عمل و عبادت می‌‌شود سواری بهتر است. و در خبر است: «سواری را برای شما دوستتر دارم، که در این حال نیروی دعا و عبادت بیشتر است» . و حضرت حسن بن علی8 با کاروانیان پیاده می‌‌رفت. و چون مرکبی برای سوار شدن حاضر شود، باید در دل خود خدای تعالی را بر تسخیر چهارپایان شکر گزارد، که رنج بار را می‌‌کشند و مشقت او را کم می‌‌کنند. و باید با مرکب مدارا نماید و باری را که طاقت ندارد بر او تحمیل نکند.



[1] . چنانکه وعده فرموده است: ﴿وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهَاجِراً إِلَى اللَّـهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِکْهُ الْـمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّـهِ﴾.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: