- نسیم کوی جانان
نسیم کوی جانان است قرآن |
|
شمیم عطر رحمان است قرآن |
بود روشنـــگر راه سعادت |
|
چو خورشید فروزان است قرآن |
به گلزارش، خــزان راهـی نـــدارد |
|
بهاران در بهاران است قرآن |
صفای بوســـتـان آســـمانـی است |
|
شکوه باغ رضوان است قرآن |
رهاند آدمـی را، از جهالت |
|
فروغ علم و ایمان است قرآن |
طـراوت بخش روح مؤمنیــن است |
|
به جسم عارفان، جان است قرآن |
به صدق و راستی همتا ندارد |
|
رفیق نیک پیمان است قرآن |
نهان در سینه او، سٌر عشـق است |
|
کلید گنج عرفان است قرآن |
بود معجز، رسول هاشمی را |
|
که در شأنش ثناخوان است قرآن |
طبیب دردهای بـی دوا اوسـت |
|
به جان خسته درمان است قرآن |
تسـلی بخش دلهای غمین است |
|
چراغ شام حرمان است قرآن |
خلل کی ره برد بر ساحت او ؟ |
|
بنائی سخت بنیان است قرآن |
در آن سامان که سامان نیست کس را |
|
پناه هر مسلمان است قرآن |
*****
- ندای رحمت
با تو گر خواهی سخن گوید خدا، قرآن بخوان |
|
تا شود روح تو با حق آشنا، قرآن بخوان |
رتل القران ترتیلا، ندای رحمت است |
|
میدهد قرآن به جان و دل صفا، قرآن بخوان |
ای بشر، یاد خدا آرامش دل میدهد |
|
دردمندان را بود قرآن دوا، قرآن بخوان |
گفت پیغمبر که بیدین است، هر کس بیحیاست |
|
تا شود روح تو پایبند حیا، قرآن بخوان |
دامها گسترده شیطان، در مسیر عمر تو |
|
تا که ایمن باشی از این راهها، قرآن بخوان |
ای که روحت، سخت پایبند دنیا شده |
|
می کند قرآن تو را از غم رها، قرآن بخوان |
عترت احمد ز قرآنش، نمیگردد جدا |
|
تا بیابی معنی این نکته را، قرآن بخوان |
هست قرآن صامت و قرآن ناطق عترت است |
|
تا ندانی این دو را از هم جدا، قرآن بخوان |
نسخه قرآن به دستورالعمل دارد نیاز |
|
تا که بشناسی طبیبت را دلا، قرآن بخوان |
وادی طور است این قرآن و میعاد |
|
با تو گر خواهی سخن گوید خدا، قرآن بخوان |
می برد خسران ز قرآن، هر که دشمن |
|
مومنینش را بود قرآن شفا، قرآن بخوان |
با زبان حال، زینب گفت با راس |
|
خصم خواند خارجی ما را اخی، قرآن بخوان |
چون بود قرآن [حسان]، برنامه عمر |
|
تا که توفیق عمل یابی بیا،قرآن بخوان |
****
- قرآن بخوان
قرآن بخوان! تمام جهان گوش میشود |
|
غیر از تو هر چه هست فراموش میشود |
ای شعله شگفت حقیقت ! چراغ درک |
|
پیش تشعشعات تو خاموش میشود |
محو حرای زمزمه آسمانیات |
|
داود هم به محضر تو مدهوش میشود |
قرآن بخوان ـ صراحت جاری ! ـ که نای تو |
|
جرعه به جرعه در نفسم نوش میشود |
باغیست سمت روشن اندیشههای بکر |
|
باغی که از شمیم تو گلپوش میشود |
لب باز کن به زمزمه در این سکوت محض |
|
قرآن بخوان ! تمام جهان گوش میشود[1] |
- منم قرآن
منم قرآن، منم قرآن، منم پیغام جاویدان |
|
منم سرچشمه ایمان، منم برنامه انسان |
سرود عشق و امّیدم فروغ پاک توحیدم |
|
زدودم تیرگیها را، به هر قلبی که تابیدم |
منم قرآن، بهار خرم گلهای پاینده |
|
منم سرچشمه فیاض و بیپایان و زاینده |
به پا خیز ای مسلمان، پرچم توحید بر پا کن |
|
ز وحدت قدرت ایمان، عیان بر اهل دنیا کن |
منم نور افکن رحمت، ز سوی آفریننده |
|
منم روشنگر بگذشته و اکنون و آینده |
به ظالم آتش خشمم، به عادل بارش جودم |
|
به کام مومنان نوشم، به چشم کافران دودم |
منم قرآن، منم درمان هر درد و پریشانی |
|
منم سرمشق هر خیر و صفات نیک انسانی |
به پا خیز ای مسلمان، پرچم توحید بر پا کن |
|
ز وحدت قدرت ایمان، عیان بر اهل دنیا کن |
چو رود از آبشار عرش رحمان تا شدم نازل |
|
بشستم تیرگی از جان، ببردم گرد غم از دل |
بیا یک دم تماشا کن، گلستان محمد را |
|
نگر در آیههای من، جمال آل احمد را |
به فرق دشمن بیدین، من آن شمشیر خونبارم |
|
منم قرآن، که یاری چون حسین بن علی دارم |
به پاخیز ای مسلمان، پرچم توحید برپا کن |
|
ز وحدت قدرت ایمان، عیان بر اهل دنیا کن |
بود هر آیه ام، رمزی ز لطف رحمت داور |
|
به ایمان و عمل باشد، مسلمان از همه برتر |
منم قرآن، کتاب عشق و دانش و تقوی |
|
به حکم آیت عدلم، ستم گر را کنم رسوا |
منم در هر زمان مستضعفان را بهترین سنگر |
|
منم کوبنده بنیاد هر طاغوت عصیانگر |
به پا خیز ای مسلمان، پرچم توحید برپا کن |
|
ز وحدت قدرت ایمان، عیان بر اهل دنیا کن[2] |
- شکایت قرآن
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
آخر این قرآن همه وحی خدای اکبر است |
|
آخر این آیات روشن معجز پیغمبر است |
این کلام الله امانت از رسول اظهر است |
|
هیچ کافر با امانت این خیانت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
روز محشر در میان انبیاء و اولیاء |
|
می کند قرآن شکایت در بساط کبریا |
در حضور انبیاء و اولیاء و اصفیا |
|
پس خدا تشکیل دیوان عدالت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
من چه کردم با شما که خوار وزارم کردهاید |
|
پیش هر لا مذهبی بیاعتبارم کردهاید |
در میان کوچه پر گرد و غبارم کردهاید |
|
هیچ کس با دین و آیین این شناعت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
من کلام روح بخش کبریایی بودهام |
|
معجز پیغمبر و الهام خدایی بودهام |
من کجا ای قوم اسباب گدایی بودهام |
|
هر کسی احکام دینش را رعایت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
ای که خود را تو مسلمان گفتهای اندر زمین |
|
هیچ ملت با کتابش کرده رفتار اینچنین |
شاهدی بر حال قرآن یا اله العالمین |
|
سورههایم یک یک اقرار شهادت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
هیچ توراتی شده پیش یهودان مثل من |
|
هیچ انجیلی به خاک افتاده غلطان مثل من |
هیچ زندی گشته پامال مجوسان مثل من |
|
هیچ هندویی چنین ظلم و وقاحت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
ای جماعت جامع احکام ربانی منم |
|
در جهان بالاترین برهان ربانی منم |
دفتر توحید و دستور مسلمانی منم |
|
خلق را جز من به سوی حق که دعوت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
چون که شد در مکه ظاهر خاتم پیغمبران |
|
بود قرآن معجز او از برای کافران |
در بر یک آیهاش گشتند عاجز شاعران |
|
بهر معجز آیهء واحد کفایت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
جمع گردیدند در کعبه فصیحان عرب |
|
معجزم را جملگی تصدیق کردند ای عجب |
هان چه میخواهید از من ای گروه بیادب |
|
فعل ناپاکان مرا غرق خجالت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
با چه زحمتها فراهم گشت قرآن شریف |
|
نقل شد از جلد آهو روی اوراق لطیف |
حال اندرکوچهها افتاده دست هر کثیف |
|
هر که میبیند به این اوضاع لعنت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
گر شما ای اهل فرقان بر محمد قائلید |
|
پس چرا این نوع بر تخفیف قران مائلید |
مفتضح از دست یک مشتی گدای سائلید |
|
همت مردانه رفع این مصیبت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
مرد میخواهم که ازدین خدا یاری کتند |
|
مرد میخواهم که از قرآن هواداری کند |
مرد میخواهم که از مذهب نگهداری کند |
|
یادی از قرآن جوان پاک طینت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند |
بهر قرآن ای مسلمانان معظم همتی |
|
گر تو را اسلام وایمان است محکم همتی |
محض للهای مسلمانان عالم همتی |
|
کارها را جمله اقدامات و همت میکند |
در قیامت از شما قرآن شکایت میکند |
|
حق مجازات شما را در قیامت میکند[3] |
****
- مشعل هدایت
منم قرآن کتاب آسمانی |
|
که هستم تا قیامت جاودانی |
خدا را در حقیقت من زبانم |
|
دهم داد سخن آن سان که دانی |
بشر را میدهم بهر سعادت |
|
به عالم خط و مشی زندگانی |
منم آن مشعل راه هدایت |
|
هدایت میکنم با خوش زبانی |
به دست من بُود نسل بشر را |
|
کلید قفل اسرار نهانی |
اساتید جهان راه ره نمودم |
|
که باشد کار من پرتو نشانی |
بری پی بر رموز کهکشانها |
|
اگر عمقی رموزم را بخوانی |
صحف از متن من گردید کامل |
|
که کل کاملم در کاردانی |
نهم تورات را طُهر روایت |
|
که از او میکنم من پاسبانی |
ز انجیلم بُود بر سینه حائل |
|
ز مریم هم مدال قهرمانی |
بخوان قرآن اگر خواهی بری پی |
|
به اجرام و کرات آسمانی |
کلید گنجهای بیکران را |
|
منم در اختیارات رایگانی |
مرا از خط و مشی عترت آموز |
|
که از دانائی آنان بدانی |
جدائی من و عترت محال است |
|
که بیعترت در این محبس بمانی[4] |
*****
- قرآن، عامل وحدت
هان ای بشر بیاموز درس از کتاب قرآن
دست از ره توسل زن بر طناب قرآن
در آتش دوئیت سوز و گداز تا کی
بهر دوام وحدت کن انتخاب قرآن
با تیغ علم و فرهنگ قوم عرب ندیدی
فتح جهان نمودند از فتح باب قرآن
جنگ نژاد و مذهب رخت از جهان نبندد
تا عالمی نگردند دانش مآب قرآن
اصلاح اوس و خزرج زین نکته گشت معلوم
فرمان صلح بارد از انقلاب قرآن
تخریب کاخ خود کرد از تیشهی بطالت
هر کو کمر ببندد بهر خراب قرآن
«بلخی» ز روز خلقت تا بعد حشر هردم
از حق درود بادا بر شیخ و شاب قرآن[5]
[1] . شعر از مصطفی ملک عابدی
[2] . حبیب چایچیان.
[3] . اشرفالدین حسینی
[4] . ژولیده نیشابوری .
[5] . علامه شهید سید اسماعیل بلخی; .