قبلاً ثابت شد که پیامبر اسلام خاتم پیامبران بوده و بعد از او هیچ پیامبری نخواهد آمد. در این جا ممکن است کسانی خرده گرفته و بگویند: شما احکام و قوانین اسلام را در هر زمان و مکانی ثابت و مشکل گشا میدانید، در صورتی که اوضاع و شرایط زندگی انسان همواره در حال تغییر و دگرگونی است و حوادث جدیدی پیش میآید که به احکام و قوانین جدید نیاز دارد، به عبارت دیگر، ثبات احکام دین با تغیّر زندگی و نیازهای جدید بشر چگونه قابل جمع است؟
احکام و قوانین اسلام که در هزار و چهارصد و بیست سال قبل نازل شده برای زندگی مردمان آن عصر در جزیرهٔالعرب مناسب بوده، نه برای زندگی گسترده و متمدن این زمان و آینده بشر. لذا زندگی دشوار و پیچیده کنونی نیاز به احکام و قوانین پیشرفته تری دارد. اگر بشر به قوانین آسمانی نیاز دارد، بهتر بود در هر عصری پیامبر جدیدی فرستاده میشد تا بر طبق نیازهای جدید، احکام و قوانین کامل تری آورده شود.
در پاسخ این شبهه باید گفت: نیازهای زندگی انسان که منشأ جعل احکام و قوانین هستند دو جنبه دارند: ثبات و تغیّر. جنبه ثبات و دوام آنها از خلقت ویژه انسان و غرایز و استعدادهای طبیعی او سرچشمه میگیرد و همه انسانها در هر زمان و مکانی در این جهت اشتراک دارند؛ مثلاً همه انسانها نیاز به غذا، آب، لباس و مسکن دارند، در اصل این نیاز طبیعی، هیچ تفاوتی میان انسانها نیست؛ گر چه در کیفیت و نوع آنها تفاوتهای فراوانی وجود دارد. بر اثر همین نیاز است که انسانها احتیاج به انواع تبادلات مانند: خرید، فروش، اجاره، رهن، عاریه و دیگر تبادلات دارند. از آن جا که انسانها در اجتماع زندگی میکنند، به تعاون و همکاری یکدیگر نیاز دارند و زندگی اجتماعی متمدن هم نیازمند قوانین و احکام کامل و درستی است تا با اجرای آنها حقوق افراد تأمین شود و از تعدیات و تجاوزات جلوگیری به عمل آید.
طبق احادیث فراوانی که در منابع روایی داریم، در زمان غیبت امام معصوم، مسؤولیت اداره کشور اسلامی، بر عهده فقیه عادل، مدیر، مدبر و سیاستمدار میباشد. چنین فقیهی را فقهای منتخب مردم شناسایی و برای تصدی مقام رهبری و ولایت امر مسلمین معرفی میکنند.
ولی امر مسلمین نیز در اداره کشور از اختیارات ویژه معصومین: برخوردار بوده و در اداره کشور از اختیارات خود استفاده میکند.
بنابراین، حکومت اسلامی هیچ گاه در تنگنای کمبود احکام و مقررات لازم قرار نمیگیرد، زیرا در حل مشکلات حکومتی یا از اجتهاد فقهای آگاه و آشنای به زمان استفاده میکند، یا از اختیارات ویژه خود بهره میگیرد.
از آنچه گذشت معلوم شد که احکام و قوانین اسلام میتواند جاودانه باشد و در هر شرایطی سعادت دنیا و آخرت مردم را تأمین کند. بنابراین در خاتمیت نبوت پیامبر اسلام اشکالی به وجود نمیآید.