borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد چهارم»
حضور قلب

این که امور مذکور روح نماز و حقیقت آن و مقصود اصلی از آن هستند امری است واضح و آشکار. زیرا غرض اصلی از عبادات و طاعات پالایش نفس و روشن و صافی کردن آن است، پس هر عملی که تأثیر آن در صفا دادن و روشن ساختن دل بیشتر باشد برتر است.

و شکی نیست در اینکه آنچه موجب صفا و جلای نفس و تجرد و زدودگی آن از کدورت‌ها می‌‌شود جز امور مذکور نیست، پس کسی که با دل غافل می‌‌گوید: ﴿اهْدِنَا الصِّراطَ الْـمُسْتَقيمَ﴾ خواستار چیست؟ و نیز شک نیست که مقصود از قرائت و اذکار همانا ثنا و حمد و تضرع و دعاست، و مخاطب خدای تعالی است، پس هر گاه دل بنده با پرده غفلت پوشیده باشد و او را نبیند و مشاهده نکند، بلکه از مخاطب غافل باشد، و زبان خویش به حکم عادت بجنباند، این چقدر از مقصود نماز که برای پاک و روشن ساختن دل و تجدید یاد خدا و رسوخ ایمان تشریع شده دور است! این حکم قرائت و ذکر است.

و نیز اخبار دلالت دارد که انبیاء و اوصیاء و بزرگان اولیاء به هنگام اشتغال در نماز در نهایت توجه و خشوع و خوف بودند. خدای سبحان می‌‌فرماید:

﴿الَّذينَ هُمْ في‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ﴾.[1]

«[مؤمنان] کسانی هستند که در نماز خود ترسان و خاشع‌اند».

و می‌‌فرماید:

﴿وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري﴾.[2]

«نماز را برای یاد کردن من به پا کن».

و غفلت ضد یاد کردن است، پس هر که در نماز خود غافل باشد بپا کننده نماز برای یاد او نیست. و می‌‌فرماید:

﴿وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلينَ﴾.[3]

«و از غافلان مباش».

و می‌‌فرماید: ﴿فَوَيْلٌ لِلْمُصَلِّينَ * الَّذينَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ﴾.[4]

«و ای بر آن نمازگزاران، که از نماز خود غافلند».

آنان را با آنکه نماز گزارند بر غفلت از نماز مذمت می‌‌کند، نه برای اینکه نماز را ترک می‌‌کنند.

و می‌‌فرماید:

﴿لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُكاری‏ حَتَّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُونَ﴾.[5]

«در حال مستی و بیهوشی نزدیک نماز مشوید تا بفهمید چه می‌‌گوئید» .

و گفته‌اند: مراد بیهوشی از کثرت هم و غم دنیاست، و گفته‌اند: از محبت دنیا، و اگر بر ظاهر آن حمل شود بیدار باش بر مستی دنیاست، زیرا علت را بیان کرده و فرموده است: تا بدانید چه می‌‌گوئید. و چه بسا نمازگزاری که شراب نیاشامیده و حال آنکه در نماز خود نمی‌‌داند چه می‌‌گوید.

و رسول خدا6 فرمود:

«هر که دو رکعت نماز کند که در آن دو رکعت چیزی از امور دنیا به خاطر خود نگذراند گناهان گذشته او آمرزیده است.» [6]

و فرمود: «هر گاه نماز واجب به جا آوری، در آن وقت مانند کسی نماز کن که با آن وداع می‌‌کند و می‌‌ترسد که دیگر به نماز باز نگردد».[7]

و فرمود: «نماز واجب شد، و به حج و طواف امر شد، و مناسک اعلام گشت تا یاد خدا بپا شود، پس چون در دل تو برای آن که یاد او مقصود و مطلوب است عظمت و هیبتی نباشد، ارزش ذکر تو چیست؟ !».[8]

از حضرت صادق7 روایت شده است که فرمود: «خدای تبارک و تعالی می‌‌فرماید: نماز را از کسی می‌‌پذیرم که برای عظمت من فروتنی کند، و نفس خود را از خواهش‌های آن باز دارد، و روز خود را به یاد من شام کند، و بر خلق من تکبر و بزرگی ننماید، و گرسنه را سیر کند، و برهنه را بپوشاند، و بلا رسیده را رحم کند، و غریب را جای دهد. پس چنین شخصی نور او مانند خورشید می‌‌درخشد، برای او در تاریکی‌ها روشنی و در نادانی دانائی قرار می‌‌دهم، و او را به عزت خود حمایت می‌‌کنم، و به فرشتگان خویش محافظت می‌‌نمایم، چون مرا بخواند او را اجابت می‌‌کنم، و چون از من سؤال نماید به او عطا می‌‌کنم. مثل او در نزد من مانند باغ‌های بهشت است که میوه‌‌هایش نمی‌‌پوسد و حالش دگرگون نمی‌‌شود.»[9]

و در اخبار موسی7 آمده است: «ای موسی، چون مرا یاد کنی در حالی یاد کن که اعضاء تو به لرزه آید، و به هنگام یاد من فروتن و آرامیده باش. و چون مرا یاد کنی زبان خود را در پشت دل خود بدار. و چون در حضور من بایستی مانند بنده ذلیل بایست، و با دلی ترسان و زبانی راست گفتار با من مناجات کن».[10]

و به وی7 وحی فرمود: «به عاصیان امت خود بگو: مرا یاد نکنند، که من سوگند یاد کرده‌ام که هر که مرا یاد کند او را یاد کنم، و چون گناهکاران مرا یاد کنند من به لعنت آنان را یاد کنم».3

و در حدیث قدسی وارد شده است: «من نماز هر نماز گزاری را قبول نمی‌‌کنم، بلکه نماز کسی را قبول می‌‌کنم که برای عظمت من فروتنی کند، و بر بندگان من بزرگی ننماید، و فقیر گرسنه را به خاطر من سیر کند».4

امیر مؤمنان7 فرمود: «خوشا آنکه عبادت و دعا را برای خدا خالص سازد، و به آنچه دو چشم او می‌‌بیند مشغول نشود، و یاد خدا را به آنچه دو گوش او می‌‌شنود از یاد نبرد، و به سبب آنچه خدا به دیگری عطا فرموده تنگدل و اندوهگین نگردد».5

و امام صادق7 فرمود: «امید و بیم در دلی جمع نمی‌‌شود مگر آنکه بهشت برای او واجب می‌‌شود، پس هر گاه نماز کنی روی دل خود را به سوی خدای
عز و جل کن، که هیچ بنده مؤمنی نیست که در نماز و دعای خود روی دل به سوی خدای عز و جل کند مگر اینکه خدا دل‌های مؤمنان را رو به او کند، و با دوست داشتن ایشان او را در رسیدن به بهشت یاری و تایید نماید».[11]

و امام باقر7 فرمود: «نماز بنده گاهی نصف و گاهی ثلث و گاهی ربع و گاهی خمس آن بالا می‌‌رود، و بالا نمی‌‌رود مگر آنچه دل او رو به آن کند، و امر به نمازهای نافله برای اینست که آنچه را که از فریضه (به علت عدم حضور قلب) کاسته‌اند برای آنان تمام کند».2

یکی از همسران پیامبر اکرم6 گفته است: «پیغمبر6 با ما سخن می‌‌گفت و ما با او سخن می‌‌گفتیم، همین که وقت نماز می‌‌رسید، گوئی ما را نمی‌‌شناخت و ما او را نمی‌‌شناختیم».3

پس بهره هر کس از نماز خویش به اندازه خوف و خشوع و تعظیم اوست.

زیرا نظر گاه خداوند دل‌هاست نه ظاهر حرکات. و از این رو یکی از صحابه پیامبر6 گفته است:

«مردم در قیامت همانند وضع و هیئت خود در نماز، از آرامیدن و قرار گرفتن، و اینکه نماز برای آنان نعمت و لذت و بهجت است محشور می‌‌شوند، پس آنچه ملاحظه می‌شود و ارزش دارد حال دل است نه حال شخص».4

و لذا گفته‌اند: «صورت‌ها را در سرای آخرت از صفات دل‌ها بسازند، و نجات نمی‌‌یابد مگر آن که با دلی پاک و سالم سوی خدا بیاید».[12]5

در روایات آمده است که نماز غافل پذیرفته نیست مگر به اندازه‌ای که حضور قلب داشته باشد، چون روی آوردن دل و حضور قلب روح نماز است، و کمترین چیزی که از این روح باقی می‌‌ماند حضور به هنگام تکبیر است، که کم شدن از آن موجب هلاک است، و به قدر افزونی آن روح در اجزاء نماز گسترش می‌‌یابد، و بسا زنده‌ای که جنبش و حرکتی ندارد و نزدیک است به مرده، پس نماز کسی که در همه آن غافل است مگر در حال تکبیر، زنده بی‌حرکت است.


[1] . سوره مؤمنون، آیه2.

[2] . سوره طه، آیه 14.

[3] . سوره اعراف، آیه 204.

[4] . سوره ماعون، آیه 5 - 4 .

[5] . سوره نساء، آیه 43.

[6] . علل الشرایع، ج 2 ، ص 74 ، حدیث 1.

[7] . كافی ، ج 3 ، ص 371 ، حدیث 15.

[8] . من لایحضره الفقیه، ج 1 ، ص 479 ، حدیث 1386.

[9] . بحارالأنوار، ج81، ص261، باب آداب نماز .

[10] و3 و4 و5. بحار الانوار ، ج 81 ، باب آداب نماز ، ص 226 به بعد.

[11] و2 و3 و4. بحار الانوار ، ج 81 ، باب آداب نماز ، ص 226 به بعد.

5 . ﴿إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ﴾. (سوره شعرا، آیه 89).

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: