borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد چهارم»
تکبر؛ عامل رانده شدن ابلیس

این همان مرضی است که در جناب ابلیس هم بود و او را بعد از شش هزار سال عبادت، محکوم به رانده شدن از درگاه الهی کرد. چنان غرق در عبادت بود که فرقی با ملائکه نمی‌کرد؛ لذا وقتی به ملائکه امر به سجده شد، شامل ابلیس هم شد؛ ولی او قبول نکرد و گفت: «أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ»؛[1] اگر بخواهیم به زبان امروزی کلام ابلیس را ترجمه کنیم باید بگوییم: «این امر شما توجیه عقلایی ندارد! کسی که کوچک‌تر است باید خضوع کند؛ ولی من از آتش خلق شده‌ام و آتش شریف‌تر از خاک است. پس من از آدم شریف‌ترم!» قیاس تشکیل داد و استدلال کرد؛ ولی غفلت کرد از این که مسئله اطاعت از خدا و خضوع در مقابل شخص عظیمی است که عظیم‌‌تر از او نمی‌توان فرض کرد.

درباره ابلیس در این شش هزار سال هم هیچ جا نقل نشده که عصیانی کرده باشد. بعد از همه این‌ها یک گناه کرد و آن این که خدا گفت: بر آدم سجده کن! گفت: این کار را نمی‌‌کنم. چگونه این یک گناه موجب رانده شدن از درگاه الهی و نادیده گرفته شدن شش هزار سال عبادت می‌شود؟

باز شبهه را به زبان امروزی اگر بخواهیم عرض کنیم باید بگوییم: این چه عدالتی است که خدا شش هزار سال عبادت ابلیس را به خاطر یک گناه یک لحظه‌ای نادیده می‌گیرد؟

در این گونه موارد، فتوا و مقیاس محاسبات ما با خدا متفاوت است. خدای متعال می‌گوید: این عصیان و این استنکاف از سجده نشانه این است که از روز اول در دل تو این نبود که هر چه من بگویم اطاعت کنی.

ایمان این است که انسان تصمیم بگیرد که هر چه خدا گفت اطاعت کند. ایمانی مقبول است که با آن انسان این حالت را داشته باشد که هر چه خدا امر کرده واجب الاطاعه است و چون و چرا ندارد. اگر کسی بگوید: همه اوامر خدا را قبول دارم به جز یک امر، چنین ایمانی مقبول نیست.

در اسلام ایمانی که یک استثناء داشته باشد مقبول نیست. ایمان باید مطلق باشد. ﴿نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ﴾،[2] مثل کفر مطلق است. اگر کسی یکی از حقایق اسلام را بداند و انکار کند به منزله انکار همه اسلام است؛ چون اگر کسی به خاطر خدا اسلام را قبول کرده است، باید این یکی را هم قبول کند؛ چون این یکی را هم خدا گفته است. اگر این را قبول نکند معلوم می‌شود بقیه را هم به خاطر خدا قبول نکرده است؛ بلکه چون ضرری نداشته، کار آسانی بوده، با هوای نفس تضادی نداشته یا... قبول کرده است. چنین شخصی روح ایمان در او وجود ندارد. از این دو حال خارج نیست که یا هر چه خدا می‌گوید قبول است یا نه؛ در این صورت یک طرف ایمان است و یک طرف کفر. ایمان 99درصد با ایمان صفر درصد مساوی است.


[1] . سوره ص، آیه 76.

[2] . سوره نساء، آیه 150. 

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: