borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد چهارم»
ح ـ برهان، جدل و مناظره

افراد تحصیل‏کرده و اهل علم در صورتی که اهل عناد و لجبازی نباشند، حرف منطقی و استدلالی را می‏پذیرند و اگر کافر باشند حتماً باید از این روش استفاده کرد، زیرا استناد به قرآن کریم و سخنان امامان معصوم8 برای افرادی مفید و مؤثر است که اصل دین و مکتب را قبول دارند.

بنابراین بر خلاف تصور بعضی که یادگیری منطق و فلسفه را ضروری نمی‏دانند و یا در مواردی مضر می‏شمارند، مبلّغ باید در راه یادگیری این قوانین و براهین بکوشد تا قدرت پاسخ‌گویی به ایرادهای مادی‏ها و کافران را داشته باشد که این دستور خدای سبحان است؛ «با حکمت (استدلال) و پند نیکو (مردم را) به سوی پروردگارت بخوان. »[1]

با دشمن خدا، آنچنان باید محکم و استدلالی برخورد کرد که مات و مبهوت شود همانگونه که ابراهیم7 چنین نمود:

ابراهیم گفت: خدای من خورشید را از خاور بر می‌آورد، تو آن را از باختر برآور. پس آن کس که کفر ورزیده بود مبهوت ماند.»[2]

نمونه‏های زیادی از آیات قرآن استدلالی است و حکم را با دلیل آن بیان می‏فرماید. به طور مثال دلیلِ سرپرستی امور زنان توسط مردان را این می‏داند که مردان قدرت تفکرشان بر نیروی عاطفه و احساساتشان غلبه دارد و از نیروی جسمی بیشتری برخوردارند.

گذشته از اینها مخارج زنان نیز در زندگی، بر عهده مردان است.

«مردان سرپرست زنانند به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی برتری داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج می‌کنند.»[3]

در آیه‏ای دیگر برای حرام بودن شراب استدلال می‏کند که به وسیله آن شیطان بین شما دشمنی و کینه ایجاد می‏کند پس از نوشیدن آن دوری کنید.

«همانا شیطان می‌خواهد با شراب و قمار میان شما دشمنی و کینه ایجاد کند و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد پس آیا شما دست بر می‌دارید.»[4]

مبلّغی که قدرت استدلال داشته باشد هیچ گونه واهمه‏ای از سخنان مخالفان ندارد. به آنها فرصت می‏دهد که سخنانشان را بگویند و پس از شنیدن آنها، با برهان و دلیل جلوشان را می‏گیرد و ایرادهایشان را پاسخ می‏گوید.

این روش را در برخوردِ حضرت موسی7 و جادوگران خداپرست با فرعون می‏بینیم. آنجا که پس از ایمان آوردن جادوگران به خدای یگانه، فرعون گفت: چرا قبل از اینکه من اجازه دهم به موسی ایمان آوردید؟ جادوگران در جواب گفتند: ما هرگز تو را بر موسی مقدم نخواهیم داشت. هر کار می‏خواهی انجام بده که این زندگی دنیایی می‏گذرد. ما به پروردگارمان ایمان آوردیم به خاطر اینکه از گناهانمان درگذرد و گناه جادوگری‏هایی را که تو بر ما تحمیل کردی ببخشد و لطف و بخشایش خداوند بهتر و پاینده‏تر خواهد بود.[5]

قرآن می‏خواهد حق و حقیقت آشکار شود و حکمت، روش رسیدن به حق از راه علم و عقل است. اما در کنار این روش، روش‏های دیگر مثل مجادله را نیز پیشنهاد می‏کند آنجا که می‏فرماید:

«با چیزی که بهتر است با آنها مجادله کن.»[6]

«جدل» روشی است که در آن سعی بر تسلیم کردن مخالف است اما منحصر در سخنان علمی و عقلی نیست بلکه می‏توان از چیزهایی استفاده کرد که مورد قبول طرف است اگر چه این مطالب یقینی و مورد قبول همه نباشد.

مثل اینکه مخالف، سخن یک دانشمند را قبول دارد و ما با استناد به سخن آن دانشمند، او را محکوم می‏کنیم در حالی که خود ما ممکن است آن را قبول نداشته باشیم.

در یک جلسه مناظره علمی، که دانشمندان مذاهب مختلف حضور داشتند، امام رضا7 در مقابل دانشمندِ مسیحی که معتقد بود حضرت عیسی7 فرزند خداست از جدل استفاده نمود به این صورت که فرمود: حضرت عیسی7 همه صفاتش خوب بود فقط یک نقص داشت و آن اینکه به عبادت علاقه‏ای نداشت. دانشمند مسیحی گفت: این چه سخنی است؟! او عبادتش از همه مردم بیشتر بود. امام رضا7 فرمود: پس اگر عبادت می‏کرد بنده خدا بود نه فرزند خدا زیرا عبادت یعنی بندگی».[7]


[1] . ﴿ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْـحِكْمَةِ وَ الْـمَوْعِظَةِ الْـحَسَنَةِ﴾ (سوره نحل، آیه 125) حضرت على7 حكمت را گمشده مؤمن مى‏داند و مى‏فرمايد: «الْـحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْـمُؤْمِنِ، فَخُذِ الْـحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنْ أَهْلِ النِّفَاق‏» «حكمت گمشده مؤمن است، آن را بگيريد گرچه از اهل نفاق باشد. » (نهج‌البلاغه صبحی صالح، حکمت 80) آيا خدايى كه از كافران مى‏خواهد برهان خويش را اقامه كنند ﴿قُلْ هاتُوا بُرْهانَكُمْ‏﴾ «بگو اگر راست می‌گویید دلیل خود را بیاورید.» (سوره بقره، آیه 111) خود مى‏تواند دينش را بدون برهان تبليغ كند؟

[2] . ﴿قالَ إِبْراهيمُ فَإِنَّ اللَّـهَ يَأْتي‏ بِالشَّمْسِ مِنَ الْـمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْـمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذي كَفَرَ‏﴾ (سوره بقره، آیه 258)

[3] . ﴿الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّـهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ﴾ (سوره نساء، آیه 34)

[4] . «إِنَّما يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُوقِعَ بَيْنَكُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ فِي الْـخَمْرِ وَ الْـمَيْسِرِ وَ يَصُدَّكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّـهِ وَ عَنِ الصَّلاةِ» (سوره مائده، آیه 91)

[5] . (سوره طه، آیه 72 ـ 73).

[6] . «وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ» (سوره نحل، آیه 125)

[7] . در اين گفتگو حضرت از چيزى استفاده كردند كه مورد قبول مسيحى بود و او را محكوم كردند. بايد توجه داشت كه در جدالِ حق، هدف، تحقير طرف و اثبات برترى و پيروزى بر او نيست بلكه هدف، نفوذ در افكار و اعماق روح اوست كه اين همان مجادله به احسن است: ﴿وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ﴾ (سوره نحل، آیه 125) در جدال علاوه بر رعايت انصاف بايد از لجاجت و كينه‏توزى دورى كرد. امام صادق7 مى‏فرمايد: مجادله احسن، مانند مطلبى است كه در آخر «سوره يس» در مورد منكران آمده است. هنگامى كه استخوان پوسيده را در مقابل پيامبر6 قرار دادند و گفتند: چه كسى قدرت دارد آن را زنده كند؟ فرمود: ﴿يُحْييهَا الَّذي أَنْشَأَها أَوَّلَ مَرَّةٍ﴾ «همان خدايى آن را زنده مى‏كند كه روز اول را آفريد. همان خدايى كه از درخت سبز براى شما آتش بيرون مى‏فرستد.»

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: