همان گونه که در آغاز خطبه اشاره شد، امام7 در این خطبه به چهار برنامه بسیار مهم اشاره میکند که نخستین آنها نماز بود و بحث آن به صورت مستوفی گذشت. اکنون نوبت زکات است، میفرماید: «سپس زکات، همراه نماز، وسیله تقرّب مسلمانان به خدا قرار داده شده است» .
«قربان» در اینجا به معنای چیزی است که موجب تقرّب به سوی خدا میشود و میدانیم نماز، رابطه خلق با خالق و زکات، رابطه خلق با سایر بندگان خداست که ارتباط با آنها نوعی ارتباط با خدا محسوب میشود. شایسته توجه است که نماز و زکات در 27 آیه از قرآن مجید در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند که نشان میدهد این دو برای تأمین سعادت فرد و جامعه، لازم و ملزوم یکدیگرند.
سپس امام7 بعضی از آثار مهم زکات و شرایط آن را بر میشمرد و میفرماید: «بنابراین هر کسی که زکات را با طیب خاطر عطا کند، کفّاره (گناهان) او قرار داده خواهد شد و مانع و حاجبی (از آتش دوزخ) برای او خواهد بود» .
مطابق این تعبیر امام، نخستین شرط برای قبولی زکات آن است که با میل و رغبت و به عنوان امتثالِ فرمان پروردگار و جلب رضای او آن را بپردازد و در چنین حالتی دو اثر مهم دارد؛ که یکی از آنها کفّاره گناهان پیشین است و دیگری حجاب بودن در مقابل آتش دوزخ.
به یقین کسی که زکات را با کراهت بپردازد و نتواند عشق و علاقه به مال را از دل بیرون کند، ادای تکلیف کرده؛ اما از برکات معنوی و روحانی و اخلاقی آن بهره مند نخواهد شد.
در حدیثی از پیامبر اکرم6 آمده است : «سراسر زمین قیامت را آتشی فرا میگیرد جز سایبان مؤمن، که صدقات او سایبانی برای او میشود».[1]
قرآن مجید یکی از صفات منافقان را این میشمارد؛ که اگر انفاقی در راه خدا میکنند با کراهت توأم است و به همین دلیل مقبول درگاه الهی نمیافتد.[2]
در ادامه این سخن، امام نتیجه گیری میکند و میفرماید: «پس نباید هیچ کس به آنچه (در راه خدا) پرداخته دلبستگی داشته باشد و از ادای آنچه داده است بسیار تأسف بخورد».[3]
آری! مردم دو گروهند؛ گروهی زکات و سایر صدقات خود را با نهایت خشنودی در راه خدا میدهند و به مضمون ﴿إِنَّما نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّـهِ لا نُريدُ مِنْكُمْ جَزاءً وَ لا شُكُوراً﴾ [4] همه عشق و علاقه آنها متوجه جلب رضای پروردگار است؛ نه انتظار سپاسگزاری دارند و نه پاداش و جزایی از گیرندگان میطلبند؛ ولی گروه دیگری به سختی جان کندن، زکات را از خود جدا میکنند و پیوسته دلشان نگران آن است، و گاه و بیگاه میگویند؛ فلان مالی را که برای زکات دادیم چقدر خوب و مرغوب بود و چه اندازه برای آن زحمت کشیده بودیم و اگر امروز در دست ما بود چنین و چنان میشد. این گروه، مصداق همان چیزی هستند که امام7 در عبارت بالا فرموده است.
اکنون ببینیم امام پیامدهای منفی آن را چگونه بیان میکند، میفرماید: «زیرا آن کس که بدون طیب خاطر به امید دریافت چیزی که برتر از آن است آن را بپردازد او نسبت به سنّت پیامبر، جاهل، و از گرفتن پاداش مغبون شده است، در عمل گمراه و پشیمانی او طولانی خواهد بود».
[1] . الکافى، جلد 4، صفحه 3، حدیث 6 .
[2] . ﴿وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّـهِ وَ بِرَسُولِهِ. . . وَ لا يُنْفِقُونَ إِلاَّ وَ هُمْ كارِهُونَ﴾ .
سوره توبه، آیه 54 .
[3] . «لهف» به معناى غصّه، تأسف، اندوه و افسوس است.
[4] . سوره دهر، آیه 9 .