عدل تشریعی دو ملازمه دارد:
1. قبح عقاب بلا بیان: خداوند کسی را به خاطر ترک تکلیف از روی جهل، (البته اگر قاصر باشد نه مقصر) عقاب نخواهد نمود. از این روی اگر کسی با مبلّغ و مُنذِری مواجه نگردید تا با دین آشنا شود و توان مهاجرت و تحقیق را نیز نداشت، مستضعف محسوب میشود و به دلیل اعمال جاهلانۀ خویش عقاب نمیگردد. از آن سوی در مواردی نیز که دستوری خاص از جانب شرع نرسیده است، حکم به جایز بودن آن عمل میشود.
2. قبح تکلیف به ما لایطاق: خداوند بیش از توان انسان از او تکلیفی نخواسته و عسر و حرج را از کسانی که معذورند، برداشته است. از هر کسی تنها در حد توانش انتظار میرود و اعمالش نیز طبق تواناییهایش ارزیابی میگردد. اگر نیک باشد، پاداش داده میشود و اگر زشت باشد، عقوبت میشود.