borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد چهارم»
ی ـ استفاده از هنر

با توجه به طبیعت خاصِ انسان که از هنر لذّت می‏برد و از شنیدن مطالب خشک و یکنواخت فراری است، برای انتقال مسایل دینی، باید از روش‏های هنری و القای غیر مستقیم استفاده نمود. امروزه در کشورهای پیشرفته جهان، استفاده از این روش امری مرسوم و جاافتاده است. استعمارگران، برای رسیدن به اهداف شوم خود، کمتر مردم را به طور مستقیم به آن راه دعوت می‌کنند بلکه به طور غیر مستقیم آنها را با اهداف خویش همراه می‏سازند.

با کمال تأسف دنیای کفر، در کفرِ خود جدّی است و از تمامی امکانات مثل: فیلم، کارتون، تئاتر، نقاشی، گرافِيكِ‏، مجسمه‏سازی، خط، مسابقه، معمّا و... و در یک کلمه (هنر)، برای محکم کردن پایه‏های کفر خود استفاده می‏کند.

امّا در بین ما مسلمانان آنگونه که باید و شاید به این مسایل توجه نمی‏شود. تبلیغمان منحصر در سخنرانی شده است. در حالیکه سخنرانی آن هم سخنرانی خوب و همراه با تمامی شرایط، یکی از وسایل است و چون روش القای مستقیم است اثرش به اندازه القای غیر مستقیم نیست.

امروزه کشورهای غربی و سردمداران فاسدشان با استفاده از وسایل هنری، فکر جوانان ما را ربوده و عده‏ای از آنان را شیفته مرام غلط خود کرده‏اند.

همانگونه که «سامری» دشمن موسی7 با زر و زیورها گوساله‏ای ساخت که صدایی شگفت داشت و آن را، خدای موسی معرفی کرد و بدین ترتیب پیروان موسی7 را به انحراف کشاند:

«پس برای آنان پیکر گوساله‌ای که صدایی داشت بیرون آورد و [او و پیروانش] گفتند این خدای شما و خدای موسی است و [پیمان خدا را] فراموش کرد.»[1]

حضرت علی7 می‏فرماید:

«سنگ را از هر طرف به شما زدند به همانجا برگردانید که بدی را فقط مانند خودش دفع می‏کند.»[2]

پس از انقلاب شکوهمند اسلامی ایران، در حوزه‏های علمیه، توجه بیشتری به روش‏های هنری همچون تئاتر، نمایشنامه نویسی، داستان‏نویسی و شعر برای تبلیغ شده است. امّا این مقدار کافی نیست و سزاوار است که بعضی از طلاّب علوم دینی که زمینه و استعداد یادگیری این روش‏ها را دارند به طور جدی به آن توجه کنند تا بتوانند در فعالیت‏های تبلیغی خود از آن استفاده نمایند.

یکی از وسایل هنری نمایش است که نمونه‏هایی از آن را در برخوردهای اولیای الهی می‏بینیم:

حضرت علی‏7 برای یادآوری آتش جهنم به عقیل، میله‏ای را داغ می‏کند و به دست او نزدیک می‏کند.

امام باقر7 برای نمایش وضوی پیامبر6 عملاً وضو می‏گیرد.

رسول خدا6 فرمود: «نماز بخوانید همانگونه که می‏بینید من نماز می‏خوانم.»[3]

در زمان خود ما شبیه‏خوانی که نوعی نمایش است یکی از عوامل مهم بقای تاریخ عاشورا بوده است.[4]

روشن است که شنیدن یک مطلب اگر با دیدن همراه شود، یعنی سمعی بصری شود، اثر بیشتری خواهد داشت و نتیجه‏اش اطمینان قلبی به مطلب است.[5]


[1] . ﴿فَأَخْرَجَ لَهُمْ عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ فَقالُوا هذا إِلهُكُمْ وَ إِلهُ مُوسى‏ فَنَسِيَ﴾ (سوره طه، آیه88)

[2] . «رُدُّوا الْـحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ فَإِنَّ الشَّرَّ لَا يَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّر»

[3] . «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‏»

[4] . خداوند متعال براى اينكه به قابيل بفهماند چگونه برادر مرده خود را به خاك بسپارد، از يك صحنه نمايش استفاده مى‏فرمايد كه بازيگر آن كلاغى است و با چنگال خود، زمين را گود مى‏كند. ﴿فَبَعَثَ اللَّـهُ غُراباً يَبْحَثُ فِي الْأَرْضِ لِيُرِيَهُ كَيْفَ يُواري سَوْأَةَ أَخيهِ﴾؛ «پس خدا زاغی را برانگیخت که زمین را می‌کاوید تا به او نشان دهد چگونه جسد برادرش را پنهان کند.» (سوره مائده، آیه 31) امام حسن و امام حسين8 براى اينكه پيرمردى را متوجه وضوى اشتباهيش كنند، از يك وضوى نمايشى استفاده مى‏كنند. هر دو وضو مى‏گيرند و پيرمرد را به قضاوت مى‏خوانند تا به اين وسيله، وضوى صحيح را ببيند و به اشتباه خود پى ببرد.»

[5] . به همين دليل حضرت ابراهيم7 گفت: بار الها به من نشان بده كه چگونه مردگان را زنده مى‏كنى كه مى‏خواهم با ديدن آن، دلم آرام گيرد: ﴿وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ رَبِّ أَرِني‏ كَيْفَ تُحْيِ الْـمَوْتى‏ قالَ أَ وَ لَمْ تُؤْمِنْ قالَ بَلى‏ وَ لكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبي‏﴾
(سوره بقره، آیه 260) و باز به همين دليل است كه پيامبر خدا6 براى توضيح دادنِ راه حق و باطل از كشيدن يك خط مستقيم و چندين خط انحرافى بر روى زمين استفاده نمود. يا براى توجه دادنِ افراد، به يك مسئله مهم، صحنه‏اى را مى‏ساخت. به طور مثال فرمود: از صحرايى كه در ظاهر چيزى نداشت، هيزم جمع كنند و پس از جمع شدن خار و خاشاك‏ها فرمود: گناهان كوچك هم اينگونه جمع مى‏شوند. سلمان فارسى مى‏گويد: همراه با رسول خدا6 در سايه درختى نشسته بوديم كه حضرت شاخه‏اى از آن درخت را تكان دادند به طورى كه برگ‏هايش ريخت و بعد فرمود: آيا نمى‏پرسيد كه چه كار كردم؟ مؤمن وقتى نماز مى‏خواند، گناهانش همچون برگ‏هاى اين درخت مى‏ريزد. سماعه مى‏گويد: به امام صادق7 عرض كردم: فدايت شوم. چه وقت، هنگام نماز است؟ حضرت به چپ و راستِ خود نگاه كرد، گويا چيزى مى‏خواست، چوبى را برداشته و به ايشان دادم و آن بزرگوار چوب را به عنوانِ شاخص در زمين فرو برد و به وسيله آن و استفاده از سايه چوب وقت نماز را برايم توضيح داد.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: