borhani برهانی آفرینش خلق درباره  خداشناسی
منشور بین المللی اسلام «جلد دوم»
آفرينش همه هستي براي انسان

حال سؤال اين است که وقتي هنوز خداوند انسان را خلق نکرده است چگونه مي‌توان گفت که عالم را خلق کرد تا حکمتش را نشان دهد؟ به چه کسي مي‌خواهد نشان دهد؟ عالم را خلق کرد تا چه کسي را به سمت ثواب سوق دهد و از عقاب منع کند؟ جواب اين است که در اين‌جا منظور برخي مصاديق اشياء است، نه عالم من حيث المجموع. يعني حضرت، عالم را منهاي انسان مختار در نظر گرفته است.

سپس مي‌فرمايد: عالم را خلق کرد، اين حکمت‌ها را در آن به کار برد، قدرت خودش را ظاهر کرد و. .. تا شما انگيزه‌ اطاعت پيدا کنيد و در سايه عبادت لياقت دريافت رحمت بالاتري را پيدا کنيد. مادامي که اين عبادت‌ها را انجام ندهيد، اصلا نمي‌توانيد آن رحمت را درک کنيد. ملائکه نمي‌توانند ثواب‌هاي
اخروي را درک کنند. آن ثواب‌ها براي انسان است و ملائکه در بهشت خادم انسان‌اند.

ثواب‌هاي بهشتي در اثر عمل اختياري انسان پيدا می‌شود. پس وقتي خدا انسان را به عبادت دعوت می‌کند و مي‌فرمايد: ﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ﴾، [1] معنايش اين نيست که شما عبادت کنيد تا من از عبادت شما کيف کنم! معناي اين حرف اين می‌شود که خدا به عبادت ما احتياج دارد! در حالي‌که خداوند هيچ احتياجي ندارد.

در آيات متعددي از قرآن آمده که اگر همه إنس و جن از اولين و آخرين، کافر شوند سر سوزني به خدا ضرر نمي‌خورد و از او چيزي کم نمي‌شود. پس همه اين دستگاه، اعم از ارسال انبيا و اوليا و لوازم آن، همه براي اين بوده است که انسان‌ها بتوانند با اطاعت خدا لياقت ثواب، کمال و رحمت بيشتر را پيدا کنند و به خدا نزديک‌تر شوند.

خدا افاضه کردن رحمت را دوست دارد؛ اما راه رسيدن به آن رحمت عبادت است. اين که ما مي‌گوييم: بايد کار را براي رضاي خدا انجام داد و بايد کاري کرد که او راضي شود. منظور اين است که ما بايد لياقت پيدا کنيم که متعلق آن رضايت الهي قرار گيريم؛ تحولات مال ماست نه مال او.


[1] . الذاريات، 56.

فهرست مطالب

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید مجتبی برهانی می باشد.

طراحی و توسعه توسط: