صديقه طاهره3 ميفرمايد: «وَ سُبُوغِ آلَاءٍ أَسْدَاهَا»
يعني: و رسائی و فراخی نعمتهائی که عطا فرموده.
در این فراز از خطبه شهیده بیت وحی3 به یکی از حقایق قرآنی اشاره نموده که میفرماید:
﴿الَّذي خَلَقَ سَبْعَ سَمٰاوٰاتٍ طِباقاً. .. فَارْجِعِ الْبَصَرَ هَلْ تَری مِنْ فُطُورٍ﴾؛[1] آن چنان خدایی است که خلق فرمود هفت آسمان را طبقه به طبقه هر طبقهای فوق طبقه دیگر، در خلقت خداوند رحمن تفاوتی نمیبینی. یعنی تمام از روی حکمت و مصلحت بوده و صحیح و درست و به جاست پس چشم بصیرت خود را بینداز آیا در خلقت مٰا َخلَق فطور، نقصان و کوتاهی میبینی؟ هرگز! تمام آن عین صلاح و حکمت است.
این طبقات آسمانها هر قسمت در این فضای عظیم دارای یک خصوصیات و مرکز یک قسمت از ملائکه است و در طبقه چهارم بیت المعمور است و در طبقه هفتم سدرهٔ المنتهی و جنهٔ المأوی است و فوق آنها کرسی است که احاطه به جمیع این طبقات دارد و فوق کرسی عرش اعظم است و فوق عرش عالم انوار و عالم جبروت و لاهوت است که آن را نمیداند هیچ ملک مقربی و پیامبر مرسلی و در آیه شریفه: ﴿سُبْحانَ الَّذي أَسْری بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْـمَسْجِدِ الْـحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی﴾؛[2] مسجد اقصی اخبار بیت المعمور است.
خداوند حکیم کار لغو و قبیح از او صادر نمیشود تمام کارهای او از روی حکمت و عین صلاح است فقط قابلیت محل لازم است یعنی هر چه قابل وجود باشد و مصلحت در ایجادش باشد، ایجاد میفرماید و کوتاهی و نقص و عیبی در ایجاد او نیست. لیکن تفکر و تأمل و تدبیر میخواهد تا پی ببرد به حکمت و مصالح آن.
تا فعل مصلحت نداشته باشد خداوند ایجاد نمیفرماید همین نحو اگر فعلی مصلحت داشته باشد و محل هم قابل باشد بخل در ایجاد نمیفرماید و فیض او سر تا سر ممکنات را فراگرفته است.
پس مکرر کن نظر را مرهٔ بعد مرهٔ بر میگردد به سوی تو بصر مأیوس از طلب و او کُنْد و کوتاه است.
انسان به نظر اولی و فکر ابتدایی تمام خصوصیات را درک نمیکند هر چه امعان نظر کند و فکر خود را ادامه دهد تدریجا پارهای از حقایق را درک میکند و بهترین عبادات همین است که میفرماید:
(تَفَكُّرَ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَبْعِينَ سَنَةً)
خداوند صاحبان عقل را به سبب تفکرشان تمجید کرده، آن جا که میفرماید: ﴿إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ * الَّذينَ يَذْكُرُونَ اللَّـهَ قِياماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِهِمْ وَ يَتَفَكَّرُونَ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلاً سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ النَّارِ﴾؛[3] ﴿أَ وَ لَمْ يَتَفَكَّرُوا في أَنْفُسِهِمْ ما خَلَقَ اللَّـهُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ﴾[4] و ﴿كَذلِكَ يُبَيِّنُ اللَّـهُ لَكُمُ الْآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ﴾[5] و غیر اینها از آیات و اخبار در فضیلت تفکر.
و مراد از «کرتین» ظاهراً دو نظر نیست بلکه مراد کرهٔ بعد کرهٔ است و مرهٔ بعد مرهٔ چنانچه در ترجمه گفتیم، و اگر بگوئیم که مراد فقط دو نظر است ممکن است بگوئیم:
دو نظر داریم یک نظر سطحی که فقط ظواهر را درک میکند و یک نظر عمقی که پی به عمق اشیاء میبرد.
یعنی هر کس درک میکند که نمیتواند به بواطن اشیاء و جمیع حکمتها و مصالح آن پی ببرد هر کسی به قدر قوه و استعداد خود میتواند درک کند عالم به جمیع حکم و مصالح فعل خدا است و بس.
رسیدن فکر به کنه ذات حق تعالی محال عقلی است چون غیر متناهی است و غیر محدود و هر چه فکر بالا رود تناهی دارد و محدود است و بهتر این است که بگوید:
به کنه اشیاء خـرد برد پی اگر رسد خس به قعر دریا
از فکر دور است و به آخر نمیرسد و موجب خستگی و ملالت و وامانده شدن و تعب و مشقت است که هر چه به خود زحمت دهد به جایی نمیرسد و حسرت میخورد چون نفعی را میتوانست دست بیاورد از دست داد.[6]
تشنه میگوید که کو آب گوار آب هم گوید که کو آن آب خوار
آسمان گوید زمـین را مرحبـا مـن تـو را چـون آهـن و آهـن ربا
[1] . سوره مبارکه الملک، آیات 3 و 4.
[2] . سوره اسراء، آیه 1. «آیه شریفه ﴿إِنَّا زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزينَةٍ الْكَواكِبِ وَ حِفْظاً مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ مارِدٍ﴾ صافات آیه 6 و 7. و آیه شریفه، ﴿وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابيحَ وَ حِفْظاً﴾ «فصلت، آیه 11». و غیر اینها از آیات مانند آيه 3 سوره ملک.
﴿ما تَرى في خَلْقِ الرَّحْمنِ مِنْ تَفاوُتٍ مٰا تَرىٰ﴾ نه به رؤیت بصر بلکه به رؤیت قلب .
[3] . سوره آل عمران، آیه 191.
[4] . سوره روم، آیه 8.
[5] . سوره بقره، آیه 220.
[6] . برگرفته از تفسیر «اطیب البیان» با مقداری تصرّف.