پس امام7 فرمود که: اگر فرزند، دانا و عاقل متولد میشد، هر آینه دنیا در نظرش بسیار غریب مینمود و حیران میماند به جهت آن که به ناگاه امری چند میدید که نمیدانست، و وارد میشد بر او غرایبی که مانند آنها مشاهده نکرده بود از اختلاف صور عالم و مرغان و چهار پایان و غیر آنها و ساعت به ساعت و روز به روز.
و عبرت بگیر برای این، از حال کسی که او را اسیر کنند و از شهری به شهری برند و او عاقل باشد مانند واله و حیران او را وحشتی میباشد با آن که اوضاع شبیه به آنها را بسیار دیده است و کسی را که در کودکی و نادانی اسیر کنند سخن و ادب زودتر میآموزد از کسی که در دانائی و بزرگی او را اسیر کنند.
و ایضا اگر عاقل متولد شود، مذلّتی در خود خواهد یافت از آن که نتواند به راه رفتن و او را بر دوش گیرند و در خرقهها پیچند و در گهواره خوابانند و بر رویش جامه افکنند، و حال آن که ناچار است برای او این امور برای رقّت بدن و رطوبتی که در اعضای او است در هنگام متولد شدن.
اگر کودک در حین ولادت عقلش کامل و اعضایش قوی میبود و در کار خود مستقل میبود، حلاوت تربیت اولاد زایل میشد و مصلحتی که پدر و مادر را در تربیت فرزندان هست به عمل نمیآمد. و حکمتی که در این تربیت است که بعد از احتیاج پدر و مادر به تربیت ایشان مکافات حقوق آباء و امّهات بکنند برطرف میشد، و پدران و فرزندان به یک دیگر الفت نمیگرفتند زیرا که فرزندان از تربیت و محافظت ایشان مستغنی میبودند، پس در همان ساعت که از مادر متولد میشدند از ایشان جدا میشدند، و کسی پدر و مادر خود را نمیشناخت و دوری نمیکرد از نکاح و خواستگاری مادر و خواهر و محرمان خود و شنیعتر و قبیحتر از همه آنست که اگر با عقل از شکم مادر بیرون آید خواهد دید چیزی که حلال و نیکو نیست دیدن آن، یعنی عورت مادر. آیا نمیبینی چگونه هر امری از امور خلقت را با نهایت صواب و حکمت تدبیر نموده و جای شبهه باقی نگذاشته است.