از خطبههای امیر سخن علی7 است[1] خطبه 166.
«إِنَّ اللَّـهَ [تَعَالَی سُبْحَانَهُ أَنْزَلَ کتَاباً هَادِياً بَيَّنَ فِيهِ الْخَيْرَ وَ الشَّرَّ فَخُذُوا نَهْجَ الْخَيْرِ تَهْتَدُوا وَ اصْدِفُوا عَنْ سَمْتِ الشَّرِّ تَقْصِدُوا الْفَرَائِضَ الْفَرَائِضَ أَدُّوهَا إِلَی اللَّـهِ تُؤَدِّکمْ إِلَی الْجَنَّةِ إِنَّ اللَّـهَ حَرَّمَ حَرَاماً غَيْرَ مَجْهُولٍ وَ أَحَلَّ حَلَالًا غَيْرَ مَدْخُولٍ وَ فَضَّلَ حُرْمَةَ الْمُسْلِمِ عَلَی الْحُرَمِ کلِّهَا وَ شَدَّ بِالْإِخْلَاصِ وَ التَّوْحِيدِ حُقُوقَ الْمُسْلِمِينَ فِي مَعَاقِدِهَا فَالْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ لِسَانِهِ وَ يَدِهِ إِلَّا بِالْحَقِّ وَ لَا يَحِلُّ أَذَی الْمُسْلِمِ إِلَّا بِمَا يَجِبُ بَادِرُوا أَمْرَ الْعَامَّةِ وَ خَاصَّةَ أَحَدِکمْ وَ هُوَ الْمَوْتُ فَإِنَّ النَّاسَ أَمَامَکمْ وَ إِنَّ السَّاعَةَ تَحْدُوکمْ مِنْ خَلْفِکمْ تَخَفَّفُوا تَلْحَقُوا فَإِنَّمَا يُنْتَظَرُ بِأَوَّلِکمْ آخِرُکمْ اتَّقُوا اللَّـهَ فِي عِبَادِهِ وَ بِلَادِهِ فَإِنَّکمْ مَسْئُولُونَ حَتَّی عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ ـ [وَ أَطِيعُوا اللَّـهَ وَ لَا تَعْصُوهُ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الْخَيْرَ فَخُذُوا بِهِ وَ إِذَا رَأَيْتُمُ الشَّرَّ فَأَعْرِضُوا عَنْه».
ترجمه
«خداوند متعال کتابی فرو فرستاد که راهنماست، و در آن خوبیها و بدیها را بیان فرموده است، پس راه خوبیها را در پیش گیرند تا هدایت یابید، و از بدیها روی گردانید تا رهرو و راه راست باشید، بر شما باد به انجام دادن واجبات الهی آنها را سخت مواظب باشید و برای خدا به جا آورید تا شما را به بهشت برسانند، آنچه را خداوند متعال حرام کرده مجهول و ناشناخته نیست، و آنچه را حلال فرموده، از فساد و تباهی پاک است، او حرمت فرد مسلمان را بر همه آنچه محترم است برتری داده و حقوق مسلمانان را با پیوند اخلاص و توحید به یکدیگر بستگی داده است، پس مسلمان کسی است که مسلمانان از زبان و دست او جز به حکم حقّ ایمن و آسوده باشند، و آزار هیچ مسلمانی جز مطابق آنچه خداوند واجب ساخته است روا نیست.
برای آمادگی در برابر امری که دامنگیر همگی شما میشود و آن مرگ است بشتابید، زیرا مردم پیشاپیش شما در حرکتند، و قیامت از پشت سر، شما را به پیش میراند، سبکبار باشید تا به یاران بپیوندید، زیرا پیشینیان در انتظار پسینیانند.
از خداوند درباره بندگان و شهرهای او بترسید، زیرا شما حتّی از زمینها و دامها سؤال خواهید شد، خداوند را فرمانبردار باشید و نافرمانی او نکنید، هنگامی که کاری را خوب یافتید آن را به کار بندید، و زمانی که با امر بدی برخورد کردید از آن روی گردانید.»
شرح:
امیر مؤمنان7 این خطبه را با ذکر فضیلت کتاب خدا که راهنما و بیانگر طریق خوبیها و بدیهاست آغاز فرموده، و سپس دستور داده که راه خوبی و نیکی را برگزینند، زیرا این راه هدایت و طریق وصول به اهداف و مقاصد پایدار است و از شرّ و بدی و اثرات آن دوری کنند، زیرا اختیار طریق حقّ و پایداری و استقامت در آن، منوط به دوری جستن از شرّ و تباهی است. پس از آن درباره ادای واجبات الهی تأکید میکند، زیرا مهمترین راه خوبی و نیکی همین است و به همین سبب فرموده است که ادای واجبات، شما را به بهشت میرساند، زیرا بهشت پایان و سرانجام همه نیکیهاست، بعد از آن بیان میکند که آنچه را خداوند حرام و مردم را از آن ممنوع فرموده غیر معلوم و ناشناخته نیست، بلکه در نهایت وضوح است، همچنین چیزی را که حلال اعلام فرموده روشن و از هر بدی به دور است، یعنی در آن هیچ عیبی و شبههای نبوده و برای ترک کنندهاش عذری نیست، این که حرمت فرد مسلمان را بر هر چه محترم است برتری داده، مستند به حدیث پیامبر اکرم6 است که بدین عبارت میباشد: «حُرْمَةَ الْمُسْلِمِ فَوْقَ كُلِّ حرمة دمه و عرضه و ماله» یعنی: حرمت جان و آبرو و مال مسلمان از هر حرمتی بالاتر است.
درباره این که امیر مؤمنان7 فرموده است: خداوند حقوق مسلمانان را به وسیله اخلاص و توحید به یکدیگر پیوند داده است، مراد این است که خداوند اخلاص و توحید را به هم مربوط ساخته و بر خدا پرستان با اخلاص حفظ حقوق مسلمانان و رعایت جانب آنان را واجب گردانیده و محافظت حقوق مسلمانان را با توحید خود قرین ساخته، تا آن حدّ که در فضیلت با آن برابر گردیده است.
پس از این امام7 مسلمان راستین و برخی از صفات شایسته او را معرّفی میکند، که وی کسی است که مسلمانان از دست و زبانش ایمن و آسوده باشند مگر این که دست و زبانش، به حق، سبب آزار مسلمانی شود و آنچه آن حضرت در این باره فرموده نیز عین حدیث نبوی است.
فرموده است: «لَا يَحِلُّ أَذَى الْـمُسْلِمِ إِلَّا بِمَا يَجِبُ».
این سخن که آزار مسلمان جز در جایی که خدا واجب فرموده روا نیست. مانند گفتار پیش آن حضرت است که فرمود: «... إلّا بالحقّ، استثناء» در این جمله برای تأکید آن است.
پس از این سخنان به مرگی که همگان را به طور عموم فرا میگیرد و هر کسی را به گونهای خاصّ دامنگیر میشود، هشدار میدهد، یعنی آن چیزی که هیچ کس از آن رهایی ندارد مردن است، و با این که همه جانداران در گرو آنند و میان آنان عمومیّت دارد با این حال هر کس را مرگی خاصّ خود اوست و ویژگی و چگونگی آن با مرگ دیگران تفاوت دارد.
این که آن حضرت دستور میدهد که به سوی آن بشتابند و بر آن مبادرت و پیشدستی کنند، مراد این است که پیش از آن که مرگ بر انسان سبقت گیرد به عمل پردازد و برای جهان بعد از آن آماده شود، و گوشزد میفرماید که مردمان در پیشاپیش شمایند یعنی آنان در این سفر آخرت بر شما سبقت گرفتهاند، و قیامت پشت سر آنان، شما را به پیش میراند و به دنبال این سخن دستور میدهد که سبکبار باشید تا به آنان بپیوندید و برای این که آنان را در این راه برانگیزاند و بر سر شوق آورد میفرماید پیشینیان شما در انتظار پسینیانند یعنی آنانی که به دیار آخرت پیوستهاند چشم به راه بازماندگان خویشند تا همگی در روز رستاخیز برانگیخته شوند.
ناگفته نماند که عین الفاظ مذکور پیش از این در برخی از خطبهها آمده و به طور کامل شرح داده شده است، پس از این آن بزرگوار دستور میدهد که درباره بندگان خدا از او بترسید، و درباره آنچه باید نسبت به یکایک افراد رعایت کرد از خداوند بیمناک باشید،
همچنین با ترک فساد در زمین و ایجاد تباهی در شهرهایش از نافرمانی او بپرهیزید، و گوشزد میکند که رعایت این امور واجب است، زیرا هر عملی که آدمی انجام میدهد هر چند اندک و ناچیز باشد پرسش و بازخواست به دنبال خود دارد، و به سختی مورد بررسی و بازپرسی قرار میگیرد تا آن اندازه که درباره جاها و مکانها نیز پرسش، و گفته میشود: چرا در این جا وطن کرده و از آن جا دوری گزیدید، و نیز درباره رفتار با دامها و چهارپایان نیز بازخواست میشود، و گفته خواهد شد: چرا این حیوان را زدی و آن دیگر را کشتی و آنها را آزار دادی.
این گفتار اشاره به قول خداوند متعال دارد که فرموده است: ﴿وَ لَتُسْئَلُنَّ عَمَّا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ﴾ همچنین ﴿ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ﴾ درباره تفسیر آیه اخیر و نعمتهایی که از آن پرسش میشود گفتهاند که «نعیم» عبارت است از سیری شکم و آشامیدن آب سرد و لذّت خواب و آسایش مسکن و خوی خوش است.
نیز خداوند متعال فرموده است: ﴿وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلا﴾ درباره این آیه گفته شده از انسان میپرسند: چرا دل و گوش خود را غافل و مشغول داشتی در حدیث صحیح از پیامبر اکرم6 آمده است که: خداوند انسانی را بدین سبب که گربهای را در خانه زندانی و گرسنه نگهداری کرد تا بمرد مورد عذاب قرار داده است.
پس از بیان این سخنان امام7 گفتار خود را خلاصه فرموده و به فرمانبرداری خداوند امر، و از نافرمانی او نهی، و سفارش میکند که هنگامی که با کار نیکی روبه رو شوید آن را به کار بندید، و زمانی که با شرّ و بدی برخورد کنید از آن دوری جویید.
[1] . خطبه 166 نهج البلاغه و استفاده از شرح ابن میثم بحرانی ذیل همین خطبه.