بسيار تفکر کن ای مفضّل! در صدا و سخن و آلتها که قادر منّان برای آنها در انسان مقرر ساخته است، پس حنجره مانند لولهای است از برای بيرون آمدن آواز، و زبان و دندانها و لبها آلتی چندند برای قطيع حروف و ظهور نغمات، نمیبينی کسی را که دندانهايش ريخته است «سين» را چنانچه میبايد نمیتواند گفت، و کسی که لبش افتاده باشد «فا» را درست نمیتواند ادا کند و کسی که زبانش سنگين شده «راء» را درست نمیتواند اظهار کرد. و شبيهترين چيزها به ادوات اخراج حروف و اصوات نای انبانی است که باد حنجره شبيه است به نای، و شش شبيه است به انبانی که باد در آن میکنند، و عضلاتی که شش را میگيرند تا صدا بيرون آيد مانند انگشتان است که بر آن انبان میگذارند تا داخل شود باد در نای، و لبها و دندانها که حروف نغمات را تقطيع میکنند مانند انگشتان است که پياپی بر دهان میگذارند تا صدای آن به الحان مختلفه بيرون آيد.
و هر چند محلّ خروج صدا را ما تشبيه کرديم به نای انبانی برای شناسانيدن، اما در حقيقت آن را بايد تشبيه به ادوات صوت کرد زيرا که آن مقدم است بر اين. و اين منافع که مذکور شد از آن برخاسته و آن خلقت صانع است و اين مخلوق که از آن صنعت خالق برداشته، پس خبر داد تو را به منافعی که اين اعضاء را هست در صنعت کلام و اخراج حروف.